حجتالاسلام سیدعلی خمینی گفت: حساسیت مجلس به عملکرد دولت، حساسیت دولت به قوه قضائیه و این قبیل حساسیتها همان امر به معروف و نهی از منکر حاکمان نسبت به حاکمان است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی جماران، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی خمینی در ادامه دیدارهای خود در استان فارس به شهرستان فسا رفت و پس از ادای احترام به شهدای آن شهرستان و دیدار با خانوادههای شهدا به بیت فقیه عالی قدرمرحوم آیت الله ارسنجانی وارد شد و به فرزندان آن فقیه بزرگ تسلیت گفت.
وی با حضور در مسجد جامع شهرستان فسا به سخنرانی پرداخت.
حجتالاسلام خمینی با بررسی گونه های مختلف امر به معروف و نهی از منکر گفت: متاسفانه امروزه در جامعه ما هر کس نقد سالم داشته باشد، توهین گر تلقی می شود و به او به چشم غیرخودی نگریسته می شود. نباید تصور شود هرکس نقدی از مسوولی کرد،توهین کرده است. نقد قوا از یکدیگر اگر به حق و به جا باشد باعث پیشرفت بهتر امور می شود.
وی افزود: اگر در نظامی از صبح تا شب فقط به به کردن امور جاری باشد و نقدی در آن اتفاق نیفتد مطمئن باشید آن نظام پویایی ندارد و مردم و مسوولین آن دغدغه ای برای بهتر کردن امور ندارند. اما در حکومتی که فرهنگ نقد در آن جاری است و مردم نسبت به عملکرد حاکمان حساسیت دارند و رفتارهای آنان را زیر نظر دارند، پیشرفت محسوس تر است. در اسلام علاوه بر مهار حکومت که می بایست منطبق با دستورهای اسلامی باشد؛ آنچه مدنظر قرارگرفته خصوصیات حاکم است و اینجاست که ارزش جایگاه ولی فقیه در نظام اسلامی آشکار می شود یعنی ولی فقیه صفاتی باید داشته باشد تا بتواند حاکم در حکومت اسلامی باشد و امام(ره) روی این مسئله حساس بودند.
حجتالاسلام خمینی نقد حاکمان نسبت به حاکمان را یکی از گونه های امر به معروف و نهی از منکر دانست و با تأکید بر ضروری بودن آن، گفت: این نوع امر به معروف و نهی از منکر در سطوح مختلف نظام نیز جاری است. حساسیت مجلس به عملکرد دولت، حساسیت دولت به قوه قضائیه و این قبیل حساسیتها همان امر به معروف و نهی از منکر حاکمان نسبت به حاکمان است که شکر خدا در کشور ما صورت می گیرد. البته اگر بتوانیم نقدهای قوا به قوا را رسانه ای نکنیم بهتر است اما زمانی لازم است نقد بصورت آشکار بیان شود تا جلوی فساد گرفته شود.
وی نگاه اسلام به مهار قدرت از پایین را گونه دیگری از امربه معروف و نهی از منکر دانست و گفت: امر به معروف و نهی از منکر عامل مهارکننده قدرت است چه قدرت فردی و چه قدرت اجتماعی.
حجتالاسلام خمینی افزود: از منظر امام(ره)بسیار مهم است که مردم گوش و چشم و زبان حکومت باشند و این بدان معنی است که رفتارهای حاکمان خود را زیر ذره بین قراردهند و هر جا احساس کردند از مسیر ارزش های انقلابی خارج شده اند به آن ها تذکر دهند. از دل همین نگاه است که انتخابات پدید می آید، مطبوعات آزاد شکل می گیرد و ترسیم می شود.
وی در همین زمینه گفت: اگر فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر نهادینه شود مسوولان بدون دغدغه و ترس پاسخگو خواهند بود. برای مهار قدرت از دیدگاه اسلام هم عوامل باز دارنده اجتماعی داریم که قدرت را محدود می کند و هم احکام اسلامی پیش بینی شده که صفات حاکم را پدید می آورد. در اسلام مفهوم قدرت اولا به ذات و بر چیرگی بر نفس است. حجتالاسلام خمینی افزود: پیامبر(ص) مفهوم قدرت را بر چیرگی بر نفس تفسیر کردند. کسی که بتواند بر نفسش سلطنت کند، فردی که در اوج قدرت می تواند ظلم کند ولی این کار را انجام نمی دهد،کسیکه نه با تشویق مردم هیجان زده و نه با بدگویی مردم از او ناراحت می شود از منظر اسلام قدرتمند است. امام(ره) توانست در تمام طول زندگی گوهربار خود نفسش را کنترل کند.ایشان چه آن زمانیکه در ضعف ظاهری قرار داشت و در دورانی که تمام روزنامه ها از او بد می نوشتند و حکومت حتی او را از کشور بیرون کردند و چه آن دورانی که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند و رهبر آن بودند بر نفس خود غلبه داشتند و هیچ تغییری در رفتار او به گواه تمام دوستان و اطرافیان ایشان پدید نیامد. زیرا بر نفس خود غبله و اعتقاد داشتند عمل به وظیفه مهم است چه این عمل منتج به پیروزی شود و چه شکست در پی داشته باشد.
وی با بررسی مفهوم قدرت در اسلام گفت: برای مفهوم قدرت از دیدگاه اسلام هم عوامل باز دارنده اجتماعی داریم که قدرت را محدود می کند و هم احکام اسلامی پیش بینی شده که صفات حاکم را پدید می آورد. در اسلام مفهوم قدرت اولا به ذات و بر چیرگی بر نفس است. پیامبر(ص) مفهوم قدرت را بر چیرگی بر نفس تفسیر کردند. در نگاه عامیانه شاید تصور شود هر که زور بازویش زیاد بود، هر که حزب و گروه و تشکیلات داشت زورش زیاد است در صورتیکه این تفسیر نادرست از معنای قدرت است. از دید اسلام قدرت اولا به ذات و معنایش کنترل بر نفس بیان شده است. کسی که بتواند بر نفسش سلطنت کند، فردی که در اوج قدرت می تواند ظلم کند ولی این کار را انجام نمی دهد،کسیکه نه با تشویق مردم هیجان زده و نه با بدگویی مردم از او ناراحت می شود از منظر اسلام قدرتمند است.
حجتالاسلام خمینی پس از توضیح نگرش اسلامی به قدرت گفت: امام(ره)توانست در تمام طول زندگی گوهربار خود نفسش را کنترل کند.ایشان چه آن زمانیکه در ضعف ظاهری قرار داشت و در دورانی که تمام روزنامه ها از او بد می نوشتند و حکومت حتی او را از کشور بیرون کردند و چه آن دورانی که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند و رهبر آن بودند بر نفس خود غلبه داشتند و هیچ تغییری در رفتار او به گواه تمام دوستان و اطرافیان ایشان پدید نیامد. زیرا بر نفس خود غبله و اعتقاد داشتند عمل به وظیفه مهم است چه این عمل منتج به پیروزی شود و چه شکست در پی داشته باشد.
وی شهدا را قدرتمندترین افراد برشمرد و توضیح داد: قدرت یعنی آنچه برایت ارزش بالایی دارد اهدا کنی و از نفس خود بگذری و شهدای ما با فداکردن جانشان که عزیزترین چیزبرای هر فرد است ثابت کردند قدرتمندترین افراد هستند. ما اگر در اسلام به دنبال قدرت هستیم منظور قدرتی است که در آن نه هوای نفس و نه منافع حزب و گروه و دسته جا دارد. در یک تعبیر زیباتر قدرت از دیدگاه اسلام و پیامبر(ص) مهار قدرت است.
حجتالاسلام خمینی با توضیح وجه اخلاقی غلبه بر نفس و کنترل قدرت به عنوان یکی از ویژگی های ولی فقیه و حاکم اسلامی به بررسی ارجح بودن نظریه ولایت فقیه از این منظر پرداخت و گفت: در نظامهای غربی هرازچندی فساد اخلاقی و مالی حاکمان آن برملا می شود. علت آن نداشتن اندیشه و طرحی برای صفات حاکمان آنها است. در صورتی که در حکومت اسلامی ولی فقیه دارای صفاتی است که او را متمایز با دیگران کرده است. کسی که در راس نظام اسلامی قرار می گیرد ریشه قدرت در وجودش است؛ به این معنا که برنفس خود غلبه دارد، تدبیرگر، عدالت محور باتقوی است.
وی در توضیح دیگر گونه های امر به معروف و نهی از منکر گفت: امر به معروف و نهی از منکر به قسم های مختلف نهادینه شده است، مردم نسبت به مردم، حاکم نسبت به مردم، مردم نسبت به حاکم و حاکمان نسبت به حاکمان.
حجتالاسلام خمینی در توضیح امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به مردم تک تک آحاد جامعه را مسوول به این عمل اسلام مورد خطاب قرار داد و گفت: همه مردم موظف هستند نسبت به رفتار یکدیگر از خود حساسیت نشان دهند و با راهنمایی همدیگر به ایجاد جامعه ای سالم و مبری از بدی کمک کنند؛ اما باید در این مسیر با خوش خلقی و خوش رفتاری عمل کنند و این نباشد که اوامرین به معروف و ناهیان از منکر انسان هایی عبوس و خشمگین فرض شوند که با جماق این کار را انجام می دهند.
وی در تشریح امر به معروف و نهی از منکر حاکم نسبت به مردم اظهار داشت:حاکم نه تنها مسوولیت کنترل حکومت و دولت را بر عهده دارد بلکه دعوت مردم به خوبی ها و نهی آن ها از صفات بد را مدنظر قرار می دهد. هرکس در جمهوری اسلامی افتخار نوکری مردم را پیدا کرد باید در مسیر انجام به این تکلیف الهی قرار گیرد و با راهنمایی مردم در ایجاد جامعه ای سالم تلاش کند. مسوولین نباید درگیر احساسات شوند و در راستای رسیدن به منافع خود آنجا که اقتضا می کنند حرف مردم را گوش دهند و گوش به دهان مردم باشند به خصوص در انتخابات وعده هایی را بدهند که باب میل مردم است ولی بعدا در اجرای آن دچار مشکل شوند.
حجتالاسلام خمینی با تأکید بر جایگاه امربه معروف و نهی از منکر در احکام اجتماعی اسلام به بحث درباره تقسیم بندی احکام در دین اسلام پرداخت و گفت: احکام فردی احکامی هستند که بیشتر مربوط به رابطه فرد و خدا می شود. مثل نماز،روزه،اما احکام اجتماعی احکامی هستند که ناظر به انسانند؛ از این منظر که در جامعه زندگی می کنند. این دسته از احکام فرد خصوصیت ندارد،بلکه حکم،حکم اجتماعی است. اکثر احکام اسلامی چه در معاملات، چه در دیات و چه در حدود اسلامی جنبه اجتماعی دارند.
وی با اشاره به رابطه میان احکام اجتماعی و حکومت اسلامی گفت: طبیعی است برای تحقق احکام فردی نیاز به حکومت احساس نمی شود. انسان در هر زمان و مکان می تواند به احکام فردی خود برسد. نماز بخواند،روزه بگیرد. اما برای جامعه عمل پوشاندن به احکام اجتماعی اسلام نیاز به حکومت اسلامی احساس می شود.
حجتالاسلام خمینی یکی از دلایل مهم تشکیل حکومت اسلامی از منظر امام (ره) را وجود احکام اجتماعی اسلامی همچون امر به معروف و نهی از منکر دانست و تصریح کرد: امام در سلسله درس های خود در مورد ولایت فقیه،یکی از مهمترین ادله حکومت اسلامی را احکام اجتماعی ذکر کرده اند. ایشان اعتقاد داشتند معنا ندارد اسلام حکومت نخواهد در حالیکه اکثر احکام آن جنبه اجتماعی دارد. مادامیکه اسلام حکومت تشکیل ندهد بستر برای اجرای احکام اجتماعی وجود ندارد.
وی با تأکید بر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در تأسیس حکومت اسلامی گفت: از همین منظر بحث ولایت فقیه پیش می آید. اگر اسلام نیاز به حکومت اسلامی نداشت، نیاز به حاکمی که دارای صفات علم،عدالت و تدبیراست احساس نمی شد. وقتی اسلام فردی تصور شود،احتیاج به حکومت نیست. اما در اسلام احکامی آمده که تحقق آن تنها در چهارچوب حکومت اسلامی میسر است.
حجتالاسلام خمینی در پایان سخنان و در نتیجه گیری مباحث خود گفت: اگر صرفا بر خصوصیات مردم تکیه کنیم نظر ولایت فقیه امام را اشتباه پیموده ایم و اگر فقط و فقط بر خصوصیات حاکم تکیه کنیم کاری را انجام داده ایم که در نظریه ولایت فقیه امام(ره)جایی ندارد.
بابا یه چیز دیگه بگید تکراری شد
ضمن اینکه خیلی از سوالات سیاسی هستش نه برای اصلاح امور!