صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

عبدالرضا کاهانی از جمله فیلمسازانی است که به‌دلیل رفتارهای مدیران سینمایی دوره قبل با مشکلاتی مواجه شد، ‌به طوری که چالش‌ها و جدل‌هایشان شکلی صریح پیدا کرد و حتی مجادله‌های لفظی هر دو طرف در رسانه‌ها منعکس شد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۴ - ۲۲ دی ۱۳۹۲
عبدالرضا کاهانی از جمله فیلمسازانی است که به‌دلیل رفتارهای مدیران سینمایی دوره قبل با مشکلاتی مواجه شد، ‌به طوری که چالش‌ها و جدل‌هایشان شکلی صریح پیدا کرد و حتی مجادله‌های لفظی هر دو طرف در رسانه‌ها منعکس شد. معمول شده بود که هر جا بحث ممیزی پیش می‌آمد، فیلمی از کاهانی در آن فهرست جای می‌گرفت و نکته جالب هم این بود که این فیلمساز با تمام توان در برابر این شرایط ایستادگی می‌کرد.

به هر شکل داستان به گونه‌ای پیش رفت که کاهانی از ایران رفت و مجبور شد مدتی از فضای هنری کشور دور بماند. اما حالا که شرایط سینما عوض شده، ‌لحن او هم در فراسوی مرزها تغییر کرده است. از لابه‌لای کلماتش در گفت‌وگو متوجه می‌شویم که او هم مثل هر فیلمسازی دوست دارد بدون «دردسر» فقط فیلم بسازد و به حیات فرهنگی خود ادامه دهد.


‌‌ فیلم جدیدتان با عنوان «وقت داریم حالا» کاملا در کشور فرانسه ساخته شده است، علتش چیست؟ آیا به‌علت موانع سازمان سینمایی دولت قبل بوده؟ چرا کشور فرانسه را انتخاب کردید؟
پس از فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» شرایط برای کارکردن فراهم نبود و ترجیح دادم تجربه‌ای جدید در محیطی جدید کسب کنم؛ یک فیلم ساده و جمع‌وجور که شرایط ساختش راحت‌تر شکل بگیرد. چون برای ساخت یک فیلم با پروداکشن بزرگ در فرانسه لااقل سه‌سال زمان نیاز است، در حالی که هم من آدمی نیستم که سه‌سال برای ساخت یک فیلم صبر کنم و هم جنس فیلم‌هایم احتیاج به چنان پروداکشنی ندارد.

‌‌ به‌نظر می‌رسد شکل‌گیری فعالیت‌های فیلمسازی شما یکی از عجیب‌ترین نمونه‌هاست. در مدت کوتاه - سه‌سال - به شهرت رسیدید و عین حال فیلم‌هایتان با سانسور مواجه شدند. دو فیلم نخست‌تان اکران نشد و هریک از فیلم‌های بعدی‌تان دچار سرنوشت غمناک و دست‌کم پرتلاطم شدند. ظاهرا تنها فیلم خوش‌عاقبت‌تان «بیست» بود. به‌نظر شما چرا اینگونه است؟
خیلی دوست ندارم درباره گذشته حرف بزنم و فکر می‌کنم کسانی که سینما را به‌شکل جدی پیگیری می‌کنند، اطلاعات کافی دارند. اساسا دوری کوتاه‌مدت من از سینمای ایران برای جلوگیری از تنش بیشتر بود تا بتوانم در محیطی آرام و به دور از حاشیه فیلم بسازم. برای همین هم - با توجه به قصه - شهری کوچک در فرانسه را برای فیلمبرداری انتخاب کردم.

‌‌ چرا آقایان سجادپور و شمقدری با شما و نوع فیلمسازی شما همراه نبودند. به‌طوری که این مساله کاملا در رسانه‌ها انعکاس پیدا کرده بود. تحلیل‌تان از این قضیه چیست؟
با خیلی از مسایل همراه نبودند، یکی هم من.

 از اینکه حوزه هنری فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» را در سالن‌های خود اکران نکرد و فیلمتان جزو شش فیلم تحریمی بود، چه تحلیلی دارید؟
اشتباه کردند. می‌توانستند در سود فروش فیلم شریک باشند.

‌‌راستی اگر بار دیگر جایزه گرفتید به آقایان شمقدری و سجادپور تقدیم می‌کنید؟
آنها برای فیلم‌های قبلی خیلی «زحمت» کشیده بودند. جایزه‌های بعدی را باید به کسانی تقدیم کنم که برای فیلم‌های بعدی زحمت بکشند!

‌‌الان که کلا مدیران سازمان سینمایی عوض شده‌اند، تمایل بازگشت به ایران و فیلمسازی در کشور خودتان ندارید؟
من در سنی هستم که دوست دارم مرتب کار کنم. بنا بر این به‌جایی آمدم که برای ساخت فیلم مجوز نخواهد. حالا دوباره دلم برای مجوز تنگ شده و در صورت دریافت آن، فیلم جدیدم را بهار در ایران خواهم ساخت. ضمن اینکه ترجیح می‌دهم خیلی از این تعبیر «رفته‌اند» و «آمده‌اند» استفاده نکنم. به‌هرحال این هم برایم خوب و مفید بود که فیلمسازی در شرایطی متفاوت را تجربه کنم.

‌‌ درباره موضوع فیلم جدیدتان بگویید. چگونه توانستید تهیه‌کننده پیدا کنید؟
دوستانی داشتم که حاضر بودند به من کمک کنند تا فیلم بسازم. با توجه به شرایطی که در ایران داشتم، احساس کردم زمان مناسبی برای همکاری است. مساله را با آنها در میان گذاشتم و فیلم حامیان خوبی پیدا کرد و به‌سرعت وارد مرحله تولید شد.

اولین نکته درباره فیلم‌هایتان انتخاب عناوین است. انگار هیچ ربطی به موضوع فیلم ندارد. به نظرم این مساله از یک ذهنیت خاص برمی‌آید. چرا اسم‌های فیلم‌هایتان اینگونه است؛ «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است»، «بی‌خود و بی‌جهت» و...؟
البته اسم‌ها بی‌ربط نیست، ممکن است فقط در ظاهر بی‌ربط به‌نظر برسد که این هم به سلیقه من برمی‌گردد. معمولا اسامی را از مکالمات ساده روزمره پیدا می‌کنم. در زبان محاوره سادگی وجود دارد و من هم سعی می‌کنم فیلم‌هایم ساده باشد.

‌‌ بازیگران فیلم «وقت داریم حالا» را چگونه انتخاب کردید؟
تست گرفتم. به یک دختر 17ساله فرانسوی نیاز داشتم و یک پسر 20ساله ایرانی. تا جایی که زمان داشتم، آدم‌های مختلفی را دیدم و در نهایت به گزینه‌های موردنظر رسیدم.

‌‌ فیلمسازی در فرانسه برای یک خارجی چگونه است؟
به‌طور خلاصه می‌توانم بگویم فیلمسازی در فرانسه هم مثل همه‌جا سخت است و پروسه‌ای طولانی دارد. برای یک خارجی علاوه بر این موارد، مشکل در تسلط بر زبان و شناخت از فرهنگ هم هست.

‌‌ معمولا فیلم‌هایتان به‌دلیل تصمیم‌گیری مسوولان با منع نمایش در جشنواره‌های خارجی مواجه شدند، این مساله تاثیری روی فیلم‌ساختن در خارج از کشور نداشت؟
طبیعی است که دوست داشته باشم فیلم‌هایم هر چه بیشتر دیده شود. من این حق را بعد از فیلم «بیست» دیگر نداشته‌ام. البته امیدوارم با ساختن این فیلم جبران مافات کرده باشم. وقتی شما برای نمایش خارجی فیلم‌ها محدود شوید، روابط هم محدود خواهد ماند.

‌‌ چه تعداد از عوامل فیلمتان ایرانی هستند؟
از ایران – به‌جز خودم و شیما منفرد که مثل همیشه تدوینگر فیلمم بود - فیلمبردارم (معین مطلبی) ایرانی است. این فیلمبردار جوان را به‌تازگی پیدا کرده‌ام و به کارش بسیار علاقه‌مندم. بعضی از دوستان ایرانی دیگری هم که در فرانسه داشتم به کمکم آمدند. در بخش تولید و پست پروداکشن همه عوامل فرانسوی بودند و البته برخی عوامل صحنه.

‌‌پخش‌کننده فیلمتان چه کسانی هستند؟ و اساسا از نظر آنها فیلمتان ایرانی است یا فرانسوی؟ چون ظاهرا این موضوع برای فیلم‌هایی که خارج از کشور ساخته می‌شوند، در ایران به معضلی تبدیل شده است؛ همچون فیلم «گذشته» آقای فرهادی؟
در مورد پخش‌کننده می‌توانم بگویم که مشغول مذاکرات نهایی هستیم و البته فیلم هنوز آماده نشده که تحویلشان بدهیم. فیلم درواقع محصول ایران و فرانسه است، چون فیلم هم سرمایه‌گذار ایرانی دارد و هم حامیان فرانسوی.

‌‌ اولین اکران فیلمتان در کجا خواهد بود؟
نمی‌دانم. ظرف دو ماه آینده فیلم را تحویل خواهم داد و تمرکزم را به‌جای زمان و مکان اکران، متوجه فیلم بعدی‌ام خواهم کرد.
ارسال نظرات