صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۲۸۹۷۵
فعالان سیاسی در گفتگو با فرارو تحلیل می‌کنند
«اینکه اعضای جبهه پایداری چنین ادعاهایی می کنند بیشتر حاکی از این است که به دنبال آن هستند که یک وزنی در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند و در واقع می خواهند جایگاهی برای آنها تعریف شود.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۱۹ مهر ۱۳۹۱

فرارو- یک فعال سیاسی گفت: «اینکه اعضای جبهه پایداری چنین ادعاهایی می کنند بیشتر حاکی از این است که به دنبال آن هستند که یک وزنی در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند و در واقع می خواهند جایگاهی برای آنها تعریف شود.»

سخنگوی جبهه پایداری تقسیم بندی فضای انتخابات به سه قطب دولت، اصلاح طلبان و سایر اصولگرایان را انتزاعی دانست و گفت: در انتخابات ریاست جمهوری گفتمان ها رقابت می کنند نه افراد.

کامران باقری لنکرانی در پاسخ به این سوال که برخی سیاسیون فضای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری را متشکل از سه قطب دولت، اصلاح طلبان و سایر اصولگرایان پیش بینی کرده اند؛ جبهه پایداری در کدامیک از این دسته ها جای می گیرد؟ اظهارداشت: کشور ما ظرفیت های متعددی پیدا کرده که در قالب آن چارچوب های انتزاعی قابل خلاصه شدن نیست.

سید حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «بحثی که آقای لنکرانی فرمودند که این تقسیم بندی انتزاعی است؛ مربوط به همان مصاحبه ای است که من با شما داشتم و عنوان کردم در انتخابات آینده سه جریان حضور خواهند داشت که عبارتند از اصولگرایان نوین، حامیان آقای احمدی نژاد و اصلاح طلبان.»

وی ادامه داد: «چون دوستان ممکن است خود را خارج از این تقسیم بندی تصور کنند و به لحاظ اینکه اگر جبهه پایداری در طیف حامیان آقای احمدی نژاد قرار بگیرد، با توجه به شرایطی که وجود دارد ممکن است نتوانند در رقابت شرکت کنند؛ به همین دلیل دوستان سعی دارند خود را یک محور انتخابات آینده معرفی کنند.»

وی خاطرنشان کرد: «به هر حال این روش هم شاید می تواند روشی برای حضور در انتخابات آینده باشد؛ اما جریان هایی در انتخابات آینده تاثیرگذار هستند که عمدتا ریشه دار بوده و در سه دهه گذشته انقلاب در صحنه حضور داشته و کار کردند.»

وی تصریح کرد: «لذا من معتقدم احزاب دولت گرا یا دولت ساخته نمی توانند در انتخابات آینده نقش آفرینی کنند؛ زیرا دولت های آنها به پایان رسیده است و احزاب دولت ساخته با دولت ها روی کار می آیند و با دولت ها هم می روند.»

این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: «شاید جبهه پایداری این نقطه ضعف را داشته باشد که به لحاظ اینکه در میان حامیان آقای احمدی نژاد قرار داشته، در پایان دوره دولت باید شاهد پایان دوره جبهه پایداری هم باشیم؛ مگر اینکه بخواهند یک ساز و کار جدیدی را ایجاد کنند.»

وی تاکید کرد: «به همین جهت به نظر می رسد که این صحبت های آقای لنکرانی بیشتر آسیب شناسی جبهه پایداری است.»

کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که آیا این صحبت ها زمینه چینی برای معرفی کاندیدای مستقل از سوی جبهه پایداری نیست؟، گفت: «ما تجربه انتخابات مجلس را داریم که به هر حال جبهه پایداری به جبهه متحد نپیوست و به عبارتی انشعاب در اصولگرایی را کلید زدند که البته اکنون ممکن است این انشعاب در درون خود آنها نیز تکرار شود.»

وی ادامه داد: «اما به نظر می رسد که وزن جریانات سیاسی برای اعلام کاندیدای اختصاصی متکی بر آرای مردم خواهد بود و فقط به صرف اعلام یک کاندیدای اختصاصی توسط احزاب یا تشکل های سیاسی نمی تواند مبین پیروزی آن جریان در انتخابات آینده و یا حتی تایید آن نامزد توسط شورای نگهبان باشد.»

در این راستا خبرنگار فرارو برای جویا شدن نظرات اعضای جبهه پایداری ضمن تماس با فاطمه آلیا عضو شورای مرکزی جبهه پایداری از ایشان سوال نمود آیا گفتمان جبهه پایداری متفاوت از گفتمان سایر اصولگرایان است؟ که آلیا حاضر نشد به این سوال پاسخ دهد و عنوان کرد: «ما سخنگو را برای همین انتخاب کردیم که مواضع جبهه را اعلام کند.»

وی ادامه داد: «بنای ما در شورای مرکزی این است که صحبت ها را آنجا بیان کنیم و جمع بندی را آقای دکتر لنکرانی اعلام کنند. بنابراین نظر من هم همین صحبت ایشان است.»

آلیا در پاسخ به خبرنگار ما که عنوان کرد آقای لنکرانی به این موضوع نپرداخته است گفت: «چرا صحبت کرده اند.»

جبهه پایداری به دنبال آن است که خود را به عنوان یک گفتمان تثبیت کند
همچنین علی دورانی فعال سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «آقای لنکرانی و جبهه پایداری از بیان این موضوعات بیشتر به دنبال آن هستند که خود را به عنوان یک گفتمان تثبیت کنند. در واقع بگویند ما یک گفتمان هستیم و دو گفتمان دیگر را هم تعریف کنند تا بتوانند جایگاه خود را بدست آورند.»

وی ادامه داد: «اگر ما نتایج انتخابات مجلس و وضعیت آرای جبهه پایداری در سراسر کشور که بیش از 20 نفر نماینده از آنها به مجلس راه نیافت را نمی دیدیم؛ شاید برخی از این گنده گویی ها قابل بررسی بود؛ یا اینکه می شد اینها را حداکثر به عنوان یک خرده گفتمان مورد بررسی قرار داد.»

وی افزود: «اما واقعیت این است که هر گروهی می تواند با ارائه نظر در بعد تئوری خود را صاحب یک گفتمان مستقل تعریف کند و بلندگویی برای خود ایجاد نماید. اما در عرصه عمل دیدیم مطالبی که اینها می گویند اصلا در قد و قواره گفتمان نیست و از آن گذشته مردم هم به این آرمان گرایی های کور توجه ضعیفی نشان دادند و معقولانه است با شکستی که در انتخابات مجلس خوردند دیگر صحبتی از گفتمان و گفتمان سازی نکنند.»

این فعال سیاسی اظهار کرد: «یکی دیگر از عللی که اینها باید بحث گفتمان سازی را کنار بگذارند شکست آقای احمدی نژاد در انجام برنامه هایی که اعلام کرده بود و مثلا ادعا نموده بود که قصد دارد سال های ابتدایی انقلاب را بازتولید کند، می باشد.»

وی خاطرنشان کرد: «اینها همان کسانی بودند که عامل اصلی در تحریک آقای احمدی نژاد و حمایت از ایشان بودند و در واقع در حال حاضر اولین کسانی که باید مورد بازخواست قرار بگیرند و به آنها گفته شود که خود کرده را تدبیر نیست، همین کسانی هستند که هنوز مدعی گفتمان آقای احمدی نژاد می باشند.»

وی تصریح کرد: «اینکه آنها چنین ادعاهایی می کنند بیشتر حاکی از این است که به دنبال آن هستند که یک وزنی در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند و در واقع می خواهند جایگاهی برای آنها تعریف شود.»

وی ادامه داد: «جبهه متحد اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس به اینها بها نداد و قبول نکرد که با اینها به لیست مشترک برسد و در نهایت نیز جایگاه اینها مشخص شد.»

وی افزود: «در حال حاضر اینها از زمان انتخابات مجلس ضعیف تر هستند و اختلافات درونی هم دارند و برخی از چهره های شاخص آنها مانند آقای رسایی و کوچک زاده از آنها جدا شدند، در حالی که دلیل مشخص و قانع کننده ای مطرح نمی کنند و این امر نشان دهنده بی قاعدگی کار آنها است و اینکه اگر واقعا نسبت به آرمان هایی که مطرح می کنند توجه و اعتقاد داشتند نمی بایست به همین زودی دچار اختلافات درونی می شدند.»

دورانی گفت: «نکته بعدی انتخاب شورای مرکزی اینها است که بسیاری از اعضای آن افراد ناشناخته هستند و در واقع گروهی که ادعای گفتمان دارد در نهایت نتوانسته 15 شخصیت محوری جمع کرده و به عنوان شورای مرکزی خود معرفی کند.»

وی تاکید کرد: «لذا من فکر می کنم جبهه پایداری بیشتر در حد همین دیالوگ های رسانه ای و انتخاباتی باشد و عملا به هیچ عنوان قادر به تاثیرگذاری در آینده نزدیک در انتخابات ریاست جمهوری نباشد.»

وی همچنین ادامه داد: «اینها می خواهند از سرمایه های اجتماعی آقای احمدی نژاد استفاده کنند و فکر می کنند با انحرافی که دولت آقای احمدی نژاد دچار آن شده است، یکسری از نیروهای اصولگرا مورد ریزش قرار گرفته و می توانند آنها را جذب کنند؛ در حالی که من فکر نمی کنم آن سرمایه های اجتماعی دوباره حاضر شوند تن به همچین تحریفی از راه امام و انقلاب بدهند و به اینها توجه کنند.»



ارسال نظرات
شاهین
۲۰:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۸
دوستان عزیز سایت فرارو - من بیش از این واقعا حرفی برای گفتن ندارم . شما از یک طرف کارتان را بخوبی انجام می دهید . به خوبی به این معنا که سایت شما تنها سایت ملی است که از انتشار نظرات و پرهیز از سانسور نظرات مخاطبان و..... کاملا بی طرف و بزبانی دموکراتیک عمل می کنید . که در همین جا باید از شما واقعا قدردانی کرد . اما بنده یک موضوعی را بدرستی متوجه نمی شوم و آن این است که ، وظیفه ی خطیر ملی را که تا کنون رعایت کرده اید از شما خواهش می شود که آنرا در همه ی زمینه ها رعایت نمائید . یکی از نمونه ها بارز این عدم رعایت ، دقیقا همین نقطه نظرات و انتقاداتی است که در مورد همین مقاله ی بالا درست چند روز پی در پی است ، که انجام می شود و شما عزیزان از درج آنان متاسفانه خوداری می کنید . باز من مانند همیشه به شما احترام می گذارم . شاهین .
فرخ
۱۷:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۸
برادران و صاحب نظران عزیز ؛ هر سیاستی که به سلب احساس مردم بینجامد ، و آنان را در جهت تایید کردن ، تسلیم تصمیمات دیگران کند ، اعتماد و اطمینان آگاهانه ی جامعه را در تبادل های فرهنگی از میان می برد . خواننده گان محترم ؛ در هر جامعه ای ، دولت مردانی که دموکراسی را با تایید گرفتن از مردم ، از راه تکیه بر عواطف و کیفیت های روانی و احساسی آنها ، عمدا یا حتی سهوا خلط می کنند ، به رشد فرهنگ و استقلال ملی و فرهنگی زیان می رسانند . مشارکت مردم با عاطفی شدن هر چه بیشتر ، به جای انتقادی شدن تفکر ، خواه ناخواه به قهقرا رفتن را تسریع می کند . فرخ .
شاهرخ
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۶
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ؛ جنگ گفتمان ها یا جریان ها ؟ دوستان و فعالان سیاسی محترم ؛ همان طوری که میدانید ، سیاست های جهانی طبعا منافع خود را می جویند . به اشاعه ی هر چه مصلحت شان باشد می پردازند . در پی یافتن جای پای محکم تری هستند . از این رو تنها سیاست های ملی می تواند از میزان تاتیرهای منفی آنها بکاهد ، یا آن ها را خنتی کند . حال اگر سیاست های ملی با رعایت کلیت فرهنگ سیاسی جامعه اتخاذ نشود ، و منافع گروه یا بخشی از جامعه را در اولویت قرار دهد ، و فضا و امکانات را برای تمام اجزای متفاوت جامعه فراهم نکند ، قطعا زمینه را برای ناتوان کردن فرهنگ ملی و آسیب پذیری یا حتی عقیم شدن فرهنگ ملی مساعد می کند . و به سیاست های جهانی امکان می دهد که استقلال فرهنگی جامعه را دستخوش اهداف خود کند . پس تهاجم بر فرهنگ امری صرفا بیرونی نیست . بلکه روندی دو سویه است . تا آنچه در درون می گذرد ، با بیرون هماهنگ شود . یا آنچه از بیرون می رسد ، در درون نشست و نفوذ کند . خواننده گان محترم ، فعالان سیاسی عزیز ؛ در این دوران که تهاجم نظام سلطه علیه منافع مردم سراسر جهان زیر پوست حقوق بشر و انتقال دموکراسی به صورت نظامی و اشغال قهرآمیز متجلی شده است ، تشکیلات دشمن با یاری ستون های فراماسیونی و پنهان خود در درون کشورها ( بخوانید افراد ی که در جریان فتنه در سال 88 علیه مردم ایران توطئه کردند ) عمل می کند ، و در صورت استمرار بی توجه ای می تواند خللی در درون کشور ایجاد به کنند ، و روزنه ای برای نفوذ و تسلط بیابند . عزیزان من ، فعالین محترم ؛ امروزه که روابط در ابعاد گونا گون اقتصادی ، سیاسی ، فنی ، صنعتی ، علمی ، اجتماعی ، خبری ، تبلیغی و... بر قرار است ، نمی توان مشکل تسلط فرهنگ بیگانه را به یک گروه اندک ، و به اصطلاح ستون پنجم نسبت داد ؛ و خود را خلاص کرد . بلکه برای درک تهاجم و چاره جوئی برای حفظ استقلال انقلاب و تفاهم فرهنگی ، باید به درستی و همه جانبه به تفحص پرداخت ، و دریافت که میان درون و بیرون ، در تمام عرصه ها و سطوح زندگی فردی و اجتماعی ، چگونه مناسباتی برقرار است . به ویژه باید دید در عرصه ی سیاست گزاری ها و برنامه ریزی های توسعه ملی ، چه گرایشی مسلط است . و فرهنگ سیاسی ما در مجموع به کجا می اندیشد . آری ، فعالین محترم ؛ یکی از مهمترین مسایلی که در تبادل نظر عمومی و مشارکت سیاسی در جامعه باید روشن شود ، حوزه تهاجم و عوامل مهاجم است . شاهرخ .
ناشناس
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۱
کاش روشی ابداع میشد تا از همه نیروهای توانمند کشور استفاده شود، ظاهرا بزرگان یا بحران را نمیبینند و یا برایشان مهم نیست که دارد چه بر سر مملکت می آید!