بالاخره صداقت به خرج دهیم یا لاپوشانی کنیم؟
پُر واضح است که اگر این شفافسازی با زور دیگران صورت بگیرد، طعم خوبی ندارد اما آیا در مورد دیگرانی که خودشان تصمیم میگیرند به جای لاپوشانی اشتباهشان، بنای صداقت و تغییر بردارند، نباید طور دیگری برخورد کرد؟آیا ماهی صداقت را هم اگر هر وقت از آب بگیریم تازه نیست؟ آیا ترجیح میدهیم همان دروغ سابق را بشنویم و پیش برویم و بیاعتمادیمان را افزایش دهیم؟
تبعات دوگانه دروغگویی-راستگویی در تبلیغات انتخاباتی
"با ادامه این روند، در تبلیغات تازه انتخاباتی با وجود آشکار شدن دروغ و وجود اسناد مبرهن از جمله صدا و تصویر باز هم جلو دوربین از اخلاق و صداقت سخن گفته می شود. این ادعاها کاملا حامل ریاکاری است."
خانه طراحان انقلاب اسلامی قسمت دوم موشن گرافیک « صداقت آمریکایی 2» را منتشر کرد.
«علما و دانشمندان نیز که عهده دار هدایت فکری و عقیدتی یک جامعه هستند اگر صالح باشند تاثیر مثبت آن بر جامعه روشن خواهد بود و اگر فاسد باشند تاثیر منفی آنها بر جامعه نیز روشن خواهد بود.»
زیباکلام در گفتگو با فرارو از بیاخلاقی و قلب حقیقت در عرصه سیاست و رسانه میگوید
شاید از آن خندهآورتر و تعجبانگیزتر کپی کردن غلط آن خبرساز است که برای تهیه خبر و خودشیرینی و مومن نمایی از صفحات فیسبوک مردم و نظرات خوانندگان رسانههای دیگر هم نمیگذرد! خبر ساز برای برساختن دروغ خود حتی شجاعت باز نمودن تمام واقعیت را هم ندارد. این خبر رسانی نیست. به قول صادق زیباکلام سیاسیکاری است. که هر خبرنگار میداند بر صدر همه ارزشهایش باید صداقت و تعهد به حقیقت را بنشاند.