bato-adv
کد خبر: ۳۷۲۵۶۹
بالاخره صداقت به خرج دهیم یا لاپوشانی کنیم؟

قصه حمایت از ماهی تازه

پُر واضح است که اگر این شفاف‌سازی با زور دیگران صورت بگیرد، طعم خوبی ندارد اما آیا در مورد دیگرانی که خودشان تصمیم می‌گیرند به جای لاپوشانی اشتباه‌شان، بنای صداقت و تغییر بردارند، نباید طور دیگری برخورد کرد؟آیا ماهی صداقت را هم اگر هر وقت از آب بگیریم تازه نیست؟ آیا ترجیح می‌دهیم همان دروغ سابق را بشنویم و پیش برویم و بی‌اعتمادی‌مان را افزایش دهیم؟

تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۷

قصه حمایت از ماهی تازه

«ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است»؛ این ضرب‌المثلی است که قدیم‌ترها زیاد از آن استفاده می‌کردند و با همین رویکرد هر فرصتی را برای اقدام به انجام هر کاری غنیمت می‌شماردند. این ضرب‌المثل چنان در باور مردم رسوخ داشت که حتی اگر کسی مرتکب اشتباهی شده بود، اهل محل سراغش می‌رفتند و با دلیل و برهان قانعش می‌کردند که هر چقدر زودتر جلوی اشتباهش را بگیرد، ماهی‌اش تازه‌تر می‌ماند.

حالا ولی این ضرب‌المثل و تاثیری که در زندگی آدم‌ها داشته، مثل خیلی چیزهای دیگر رنگ باخته و با باورهای جدیدی تلفیق شده که آن سرش ناپیداست.

آنقدر که اگر کسی در میانه‌های راهی تصمیم بگیرد کار تازه‌ای کند، نه تنها هیچ‌کس با پیام ماهی تازه حمایتش نمی‌کند، بلکه بُراق می‌شود که اگر می‌دانستی اشتباه بوده چرا تا به حال انجامش می‌دادی و حالا که بنای تغییر داری هم دیگر ارزش ندارد و ما همان اشتباه قبلی را می‌گیریم و رها هم نمی‌کنیم.

این دقیقا همان چیزی است که امروزه نمونه‌های بسیار زیاد آن را با عنوان کلی «شفاف‌سازی» بسیار می‌بینیم. در گوشه و کنار جامعه سرنخ‌هایی پیدا می‌شود که پرده از رازهای بزرگی برمی‌دارد که پیش از این پنهان بوده‌اند. مثلا نام کسب‌وکارهایی روی میز آمد که با ارز دولتی بازارشان را رونق دادند اما بنای جفا برداشتند و محصولی که با ارز دولتی خریده بودند را به نرخ آزاد فروختند.

بالاخره مردم فهمیدند پاشنه آشیل این گرانی‌ها کجاست. هر چند میان این شفاف‌سازی‌ها باز هم کم‌وکاستی‌هایی بود و همه‌چیز تمام و کمال بیان نشد، اما همین‌که یک قدم، ولو به اجبار دیگری، به سمت صداقت با مردم و شفاف‌سازی برداشته شده، آیا نباید از باعث و بانی آن قدردانی کرد؟ این‌که عده‌ای با شنیدن روایت‌ شفاف‌سازی‌ها بنای نارضایتی برمی‌دارند که پس چرا تا به حال سکوت کرده بودید، دقیقا چه معنایی دارد؟ نه این‌که سکوت‌ نهادهایی که بنای نامحرمی با مردم برداشته بودند، توجیه‌پذیر باشد و بتوان ساده از کنارش گذشت، نه! اما فرض کنیم که سازمان، نهاد، شرکت، عده یا فردی تصمیم می‌گیرد به جای لاپوشانی اعتراف به خطا کند و مسیرش را تغییر دهد.

پُر واضح است که اگر این شفاف‌سازی با زور دیگران صورت بگیرد، طعم خوبی ندارد اما آیا در مورد دیگرانی که خودشان تصمیم می‌گیرند به جای لاپوشانی اشتباه‌شان، بنای صداقت و تغییر بردارند، نباید طور دیگری برخورد کرد؟آیا ماهی صداقت را هم اگر هر وقت از آب بگیریم تازه نیست؟ آیا ترجیح می‌دهیم همان دروغ سابق را بشنویم و پیش برویم و بی‌اعتمادی‌مان را افزایش دهیم؟

آیا جواب صداقت با لاپوشانی تفاوتی ندارد؟ مثلا جایی‌که سامانه اسنپ در قبال اعتراض کاربرانش به رصد نام اپلیکیشن‌های نصب شده روی گوشی همراه‌شان، به جای لاپوشانی، اعتراف به اشتباه می‌کند، نباید شعله را کمی پایین آورد؟

بهتر نیست به جای تکرار غیر مفید جملاتی مثل «اگر ما نمی‌گفتیم شما به همان روال سابق ادامه می‌دادید»، از این‌که قدم بزرگی در جهت خواست مردم برداشته شده و اسنپ اعلام کرده به احترام دغدغه کاربرانش از این امکان صرف‌نظر می‌کند، سپاسگزار سیستم پاسخگو باشیم؟

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv