از کارائیب تا تهران؛ سیاست ترامپ در خدمت فشار حداکثری
اعلام بینیازی دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده از هرگونه مجوز قانونی برای حمله به ونزوئلا، همزمان با تشدید محاصره نفتکشها و اقدامات نظامی آمریکا در منطقه کارائیب، نشانه ورود بحران به مرحلهای تازه و البته خطرناک است.
«مجبور نیستم برای حمله به ونزوئلا از کنگره اجازه بگیرم» این تازهترین اظهارنظر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکاست که شب گذشته (به وقت تهران) در نشست خبری در کاخ سفید و در پاسخ به سوال یک خبرنگار گفت و بار دیگر مدعی شد درپی حمله به کارتلهای مواد مخدر در داخل خاک ونزوئلا است و برای این اقدام هم نیازی به مجوز هیچ نهاد و قانون و قاعدهای ندارد.
به گزارش ایرنا، گرچه این نخستین بار نیست که رئیسجمهور آمریکا، اقداماتی غیرقانونی خود را به راحتی پیش میبرد اما پرسش مهم است که در روزهای پایانی سال ۲۰۲۵ جهان بار دیگر تنش تازهای در آمریکای جنوبی و میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری بولیواری ونزوئلا را خواهد دید. تنشی که این روزها به یکی از حساسترین بحرانهای ژئوپلیتیک در منطقه کارائیب و حتی فراتر از آن تبدیل شده است. آمریکا نفتکشها و کشتیهای ونزوئلا را محاصره کامل کرده و همین امروز و ساعاتی پیش از انتشار این گزارش ستاد «فرماندهی جنوبی» ارتش آمریکا اعلام کرده که در آبهای بینالمللی در شرق اقیانوس آرام به ۲ قایق حمله کرده و پنج نفر را کشته است.
بحران شکلگرفته میان واشنگتن و کاراکاس گرچه در طول این مدت بسیاری را به دام مرگ فرستاده اما پیامدها و تبعات آن حتی تا غرب آسیا و خاورمیانه هم رسیده است. مبارزه با مواد مخدر، سرلیست فهرستی است که دولت آمریکا در تشریح دلایل حمله به کشتیها و تمامیت ارضی ونزوئلا اعلام میکند اما اگر بدانیم که ونزوئلا یکی از بزرگترین منابع نفت خام جهان دارد؛ بیش از ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت قابل استخراج در سرزمین تحت حاکمیت دولت چپگرای «نیکلاس مادورو» قرار دارد و این انگیزهای بسیار فراتر از مبارزه با مواد مخدری است که درصد بسیار کمی از آن (کمتر از۱۰ درصد) از طریق کارائیب وارد آمریکا میشود. میان واشگتن و کاراکاس، سالهاست که به سبب تفاوت در ایدئولوژی حکومتی، اختلافات بسیاری وجود دارد اما ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود در کنار اعمال تحریمهای مالی و نفتی سنگین، فشارهای سیاسی و نظامی گستردهای را هم علیه مادورو و دولتش انجام داده است.
در تازهترین این فشارها دولت ترامپ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵ (۱۰ آذرماه) اعلام کرد که تمامی نفتکشهای تحت تحریم که قصد ورود به بنادر ونزوئلا یا خروج از آن را دارند، مشمول محاصره دریایی خواهند شد. محاصره نظامی و اقتصادی ونزوئلا در حالی از سوی آمریکا شدت یافته است که کاراکاس این اقدامات را نقض آشکار حقوق بینالملل، آزادی تجارت دریایی و حاکمیت ملی کشورش خوانده و به تکرار اعلام کرده که این امرغیرمنطقی و تهدیدی برای امنیت منطقه است. استقرار ناو هواپیمابر، ناوشکنها و بیش از ۱۰ هزار نیروی نظامی در منطقه، قطعا برای مقابله با مواد مخدر و قایقهای حامل کوکائین نیست و ترامپ درپی ماجراجویی جدید در این منطقه است.
واکنشهای بینالمللی به اقدام آمریکا
اقدامات دولت آمریکا علیه ونزوئلا با واکنشهایی از سوی کشورهای مستقل جهان مواجه شده است. وزارت خارجه روسیه روز گذشته (۲۸ آذر) با صدور بیانیهای تشدید مداوم و عامدانه تنشهای پیرامون ونزوئلا را مشهود خواند و ابراز امیدوار کرد آمریکا از تشدید تنشها پیرامون ونزوئلا خودداری کند، چرا که این امر عواقب غیرقابل پیشبینی به دنبال خواهد داشت. در این بیانیه از رویکرد مادورو برای حفاظت از منافع و حاکمیت ونزوئلا حمایت و تاکید شده است که مسکو همواره از عادیسازی گفتگوها بین آمریکا و ونزوئلا و گام برداشتن در راستای کاهش تنشها حمایت میکند. روسیه پیش از این هم اقدامات آمریکا علیه ونزوئلا را اشتباه فاجعهبار دانسته و خواستار کاهش تنش شده بود.
«وانگ یی» وزیر امور خارجه چین هم ونزوئلا را شریک استراتژیک پکن و اعتماد و حمایت متقابل را از سنتهای روابط دو کشور دانست و گفت که پکن با همه اشکال قلدری یکجانبه مخالف است و از همه کشورها برای حفاظت از حاکمیت و کرامت ملی آنها حمایت میکند و ونزوئلا حق دارد به طور مستقل همکاریهای سودمند متقابل را با سایر کشورها توسعه دهد و جامعه بینالمللی موضع ونزوئلا را در مورد حفاظت از حقوق و منافع مشروع خود درک و حمایت میکند.
«فرحان عزیز حق» معاون سخنگوی سازمان ملل در پی تشدید تنش میان واشنگتن – کاراکاس و اعلام محاصره نفتکشهای ونزوئلا از سوی رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرد که دبیرکل سازمان ملل خواستار کاهش فوری تنشها میان آمریکا و ونزوئلا است.
وزارت امور خارجه ایران هم در بیانهای تصریح کرد: اقدام آمریکا در تعرض، توقیف یا ایجاد مانع برای تردد آزاد شناورهای تجاری از یا به مقصد ونزوئلا، مصداق بارز دزدی دریایی دولتی و سرقت مسلحانه در دریاست. استناد به قوانین داخلی آمریکا و تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی آن برای توجیه این اقدامات نیز به هیچ عنوان نمیتواند مبنایی برای مشروع جلوهدادن چنین اقدامات مجرمانهای باشد.
در این بیانیه آمده است: تهدید، محاصره اقتصادی و توسل به زور علیه یک کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد، نقض صریح اصول اساسی منشور ملل متحد، بهویژه اصل احترام به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور محسوب میشود. هیچ قدرتی حق مداخله در امور داخلی ونزوئلا را ندارد و این کشور به موجب اصول بنیادین منشور ملل متحد از حق ذاتی دفاع از خود در برابر هر تهدید و تعرض خارجی برخوردار است.
بحران شکل گرفته از سوی آمریکا در آمریکای جنوبی، مشروعیت قوانین بینالمللی را زیر سوال برده و پیامدهایی برای نظام حقوقی جهان بهوجود آورده است. قوانین بینالملل دو اصل آزادی کشتیرانی و احترام به تمامیت ارضی کشورها را تضمین کرده است؛ دقیقا همان دو اصلی که آمریکا در ارتباط با ونزوئلا آن را نادیده گرفته است. حقوق بینالملل هرگونه محاصره، تهدید دریایی و مسدود سازی جریان انتقال نفت کشوری علیه کشور دیگر را بدون مجوز شورای امنیت، اعلام جنگ میداند.
ونزوئلا-ایران و کوششی برای کاستن از بار تحریمها
۲۸ دیماه سال گذشته، یعنی اندکی پیش از حضور رسمی ترامپ در کاخ سفید و آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود، نشریه بلومبرگ به نقل از منابع خود اعلام کرد که تیم ترامپ در حال ارزیابی گزینهها درمورد ایران و ونزوئلا است و بین مشاوران کلیدی ترامپ یک توافق کلی وجود دارد که به استراتژی فشار حداکثری کامل علیه تهران بازگردند. این برنامه با یک بسته تحریمی بزرگ که بازیگران اصلی صنعت نفت را هدف قرار میدهد آغاز خواهد شد و ممکن است از اوایل فوریه اجرا شود. اقدامات و سیاستهای امروز آمریکا در قبال تهران و کاراکاس نتیجه همان سیاست یک سال پیش است که با حمله نظامی محدود به ایران و ونزوئلا همراه بوده است.
در حال حاضر و همزمان با اوجگیری تنشها در کارائیب مشاوران ترامپ و شماری از گروههای مخالف دولت ونزوئلا در ادعاهایی به نقش ایران در شرایط کنونی اشاره میکنند و این در حالی است که تهران بارها و از تریبونهای مختلف این ادعاها را بیاساس دانسته و تاکید کرده است که اقدام آمریکا علیه کاراکاس «دزدی دریایی دولتی» و نقض آشکار قوانین بینالمللی است.
روابط ونزوئلا و ایران اما آن اندازه عمیق و طولانی مدت است که نتوان تنها بر مبنای رویدادهای اخیر این روابط را قضاوت کرد. تهران و کاراکاس نزدیک سه دهه است که همکاریهای گستردهای در حوزه انرژی، زیرساختها و مقابله با تحریمها در دستور کار دارند و ایران در این زمینههای سرمایهگذاریهای بسیاری در ونزوئلا انجام داده است. همکاری ایران در بخش ساخت مسکن دولتی، ساخت کارخانههای مختلف مونتاژ خودرو و تراکتور و توسعه کارخانه سیمان، کشت فراسرزمینی، ساخت پالایشگاههای مشترک و یا فراسرزمینی مانند «ال پالیتو» در ونزوئلا از مهمترین ابتکارات در روابط اقتصادی دو کشور بوده و گرچه تحریمها شرایط را برای تداوم این همکاریها بسیار دشوار کرده است اما میان ایران و ونزوئلا همچنان همکاریها تداوم دارد. توافقنامه همکاری ۲۰ساله و نیز توافق تجارت آزاد از اسناد راهبردی میان دو کشور است که در آنها تلاش شده است سطح همکاریها به ویژه در حوزه اقتصاد افزایش یابد. در عرصه سیاست هم رویکرد ضد امپریالیستی دو کشور در سالهای اخیر، تهران و کاراکاس را به یکدیگر نزدیک کرده است.
انگیزه رئیسجمهور آمریکا از این میزان فشار را باید در تقلا برای دستیابی به منابع انرژی و معادن و عناصر کمیاب ونزوئلا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین هم دانست. این اما همه داستان و انگیزههای ترامپ برای حضور پررنگتر در این منطقه نیست. برای واشنگتن دکترین مونرو در جنوب قاره آمریکا همچنان پابرجاست و این بار آمریکا نگران حضور کشورهایی چون روسیه، چین و ایران در این بخش از کره زمین است.
از سوی دیگر آمریکا بر اساس برنامهریزیهای بلندمدت خود در تلاش است تا با در اختیار گرفتن منابع نفتی عظیم ونزوئلا، بازار نفت جهان را در برابر هرگونه تنش احتمالی در خاورمیانه، بیمه کند و به دیگر سخن، وابستگی کشورهای همراه خود به نفت در این منطقه را به کمترین میزان خود برساند این استراتژی با هدف کنترل بازار انرژی در صورت وقوع هرگونه درگیری با ایران هم قابل ارزیابی است. طرح ادعاهایی مانند حضور گروههای مقاومت در ونزوئلا هم در راستای فشار حداکثری و کنترل ایران مطرح میشود.
واقعیت آن است که کنار هم قرار دادن ایران و ونزوئلا در شرایط کنونی بیش از آنکه به روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی دو کشور ارتباط داشته باشد، به این موضوع مرتبط است که تهران و کاراکاس در مسیر کاستن از تحریمها و فشارهای حداکثری دولت آمریکا در جستجوی راه هستند و همین موضوع ترامپ را هم عصبانی و هم نگران کرده است. عمده ادعاهای مطرح شده هم در این زمینه قابل ارزیابی است.
در نهایت بحران در کارائیب با هر سناریویی اعم از سرنگونی نیکلاس مادورو رئیسجمهور ونزوئلا یا کنارهگیری او و یا جنگی تازه ادامه یابد، پیامدهای آن فراتر از آمریکا لاتین احساس خواهد شد و بر روابط و رقابتهای ژئوپلیتیک میان چین و آمریکا دامن زده و اثرات مستقیمی بر جریان انرژی جهانی خواهد گذاشت. از بعد قانونی هم اقدام نظامی کشوری علیه کشور دیگر به بهانه مقابله با مواد مخدر آزمون محکی برای مدعیان قوانین بینالمللی است تا در برابر این بیقانونی آشکار واکنش مناسبی داشته باشند.