ترنج موبایل
کد خبر: ۸۶۶۴۷۸

میراث نتانیاهو زیر سایه دیپلماسی ترامپ؟

اسرائیل در رویکرد جدید آمریکا چه جایگاهی دارد؟

 اسرائیل در رویکرد جدید آمریکا چه جایگاهی دارد؟

سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه نشان‌دهنده تغییر اساسی در رویکرد آمریکا بود؛ جایی که تمرکز از اسرائیل به‌سوی کشورهای ثروتمند خلیج فارس تغییر یافته است. او بدون هماهنگی با نتانیاهو، تحریم‌های سوریه را لغو، با حوثی‌ها آتش‌بس امضا و درباره توافق صلح با ایران مذاکره کرد. ترامپ اسرائیل را از مرکز سیاست‌هایش کنار زده و اولویت را به تجارت با عربستان و دیپلماسی در منطقه داده است؛ تغییری که جامعه اسرائیل را نگران کرده است.

تبلیغات
تبلیغات

imagesفرارو – مایکل دی شیر خبرنگار کاخ سفید در روزنامه نیویورک تایمز

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، وقتی دونالد ترامپ این هفته در کاخ سلطنتی عربستان با احمد الشرع، رئیس‌جمهور جدید سوریه دست داد و وعده داد که تحریم‌ها علیه دمشق را لغو خواهد کرد، این لحظه به‌روشنی نمایانگر آن بود که چگونه دیپلماسی خاورمیانه‌ای او به‌تدریج اسرائیل را از مرکز معادلات کنار زده است. دونالد ترامپ درباره احمد الشرع، رهبری که در گذشته با القاعده ارتباط داشته، گفت: «آدم سرسختی‌ست، با گذشته‌ای بسیار قوی.» او همچنین اعلام کرد که درصدد لغو بخش عمده‌ای از تحریم‌هایی است که علیه دولت پیشین سوریه اعمال شده بود تا به گفته او «فرصتی برای عظمت به آن‌ها داده شود.»

عبور ترامپ از نتانیاهو؛ تغییر معادلات قدیمی خاورمیانه؟

با این تصمیم، دونالد ترامپ عملاً دیدگاه‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را به کنار گذاشت؛ رهبری که دولتش احمد الشرع را «جهادگرا» می‌خواند. از ماه دسامبر، زمانی که نیروهای شورشی تحت فرماندهی احمد الشرع، بشار اسد را از قدرت برکنار کردند، ارتش اسرائیل صدها بار خاک سوریه را هدف حملات هوایی قرار داده است. در طول دهه‌های گذشته و زیر نظر دولت‌های جمهوری‌خواه و دموکرات، اسرائیل همواره نقشی محوری در سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه ایفا کرده است. نتانیاهو، که در بیشتر دو دهه گذشته بر مسند قدرت بوده، همیشه یکی از مهره‌های اصلی در معادلات منطقه‌ای به شمار می‌آمد؛ حتی در دورانی که رفتارهایش باعث خشم همتایان آمریکایی می‌شد.

هیچ نشانه‌ای در دست نیست که ایالات متحده قصد دارد از روابط تاریخی‌اش با اسرائیل دست بکشد یا کمک‌های نظامی و اقتصادی به این متحد دیرینه را متوقف کند. با این حال، دونالد ترامپ، در مسیر پرواز از ریاض به دوحه با هواپیمای ایرفورس وان، نگرانی‌ها درباره به حاشیه رانده شدن اسرائیل را بی‌اساس خواند. او در جمع خبرنگاران گفت: «نه، اصلاً این‌طور نیست. این برای اسرائیل خوب است؛ اینکه من با کشورهای خاورمیانه‌ای در واقع با همه آن‌ها چنین روابطی دارم، به نفع اسرائیل است.»

نتانیاهو و حماس در بن‌بست، دلار و دیپلماسی در صدر

با این حال، سفر پنج‌روزه ترامپ به خاورمیانه نشانه‌ای روشن از تغییر توازن در منطقه بود؛ جایی که اسرائیل و به‌ویژه بنیامین نتانیاهو، تا حد زیادی از کانون توجه کنار رفته‌اند. در عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، ترامپ تلاش کرد توافق‌هایی برای پایان دادن به درگیری‌ها در ایران و یمن به‌دست آورد و قراردادهایی به ارزش هزار میلیارد دلار با دولت‌های ثروتمند حاشیه خلیج فارس منعقد کند. در این سفر، او حتی توقفی در اسرائیل نداشت.

به گفته ایتامار رابینوویچ، سفیر پیشین اسرائیل در آمریکا، «تمرکز و نگاه منافع در حال تغییر است؛ بیشتر به‌سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، جایی که پول آنجاست.» به گفته ایتامار رابینوویچ، به‌نظر می‌رسد ترامپ تا حد زیادی علاقه‌اش را به همکاری با نتانیاهو برای حل‌وفصل جنگ غزه از دست داده است؛ چرا که «احساس می‌کند این تلاش بی‌فایده است. نتانیاهو موضع خودش را دارد و از آن عقب‌نشینی نمی‌کند. حماس هم از موضع خود عقب نمی‌نشیند. این وضعیت بیشتر شبیه به یک بن‌بست بی‌سرانجام است.»

عمر داستری، سخنگوی نخست‌وزیر اسرائیل، هرگونه شکاف جدی در روابط میان آمریکا و اسرائیل را رد کرده و به دو سفر اخیر نتانیاهو به کاخ سفید در ماه‌های گذشته اشاره کرده است. او همچنین به سخنان اخیر ترامپ استناد کرده که گفته بود: «ما در تمام مسائل در یک جبهه هستیم»؛ اظهارنظری که به‌عنوان نشانه‌ای از حمایت ظاهری رئیس‌جمهور آمریکا از نتانیاهو تلقی شده است. با این حال، تغییر محسوس در فضای دیپلماتیک طی هفته‌های اخیر به‌سختی قابل انکار است؛ به‌ویژه آنکه ترامپ تصمیمات متعددی را یکی پس از دیگری اتخاذ کرده، بی‌آنکه نخست‌وزیر اسرائیل را در آن‌ها شریک سازد.

وقتی ترامپ بدون اسرائیل تصمیم می‌گیرد

اوایل این ماه، دونالد ترامپ بسیاری از مقامات اسرائیلی را غافلگیر کرد؛ آن‌هم زمانی‌که به‌طور ناگهانی از توافق آتش‌بس با شبه‌نظامیان حوثی در یمن خبر داد؛ در حالی که این گروه همچنان به شلیک موشک به‌سوی اسرائیل ادامه می‌داد. در یکی از این حملات، زمانی که سامانه‌های دفاعی اسرائیل موفق به رهگیری یک موشک نشدند، فرودگاه بین‌المللی بن‌گوریون در تل‌آویو هدف قرار گرفت و پروازها برای هفته‌ها مختل شد. تنها چند روز بعد، دولت ترامپ توانست بدون دخالت اسرائیل، ادان الکساندر، آخرین گروگان زنده آمریکایی در غزه را آزاد کند.

نداو اشتراوخلر، مشاور پیشین نتانیاهو می‌گوید که نخست‌وزیر اسرائیل همچنان با ترامپ در ارتباط است، اما این رابطه شباهتی به مناسبات او با رؤسای‌جمهور پیشین ایالات متحده ندارد. او توضیح می‌دهد: «با بایدن، نتانیاهو می‌توانست تصمیم‌گیری‌ها را به تعویق بیندازد. اما در مورد ترامپ، به‌محض اینکه چنین کاری کند، تصمیمات بدون حضور او اتخاذ می‌شوند. این تغییری‌ست که بسیاری در اسرائیل را نگران کرده است.»

دونالد ترامپ در طول سفرش به خاورمیانه بارها بر تمایلش برای دستیابی به توافقی با ایران تأکید کرد؛ توافقی که بتواند نیاز به اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران را برطرف سازد. او روز پنج‌شنبه در قطر اعلام کرد که ایالات متحده «درگیر مذاکراتی بسیار جدی با ایران برای دستیابی به صلحی بلندمدت است» و تاکید کرد که رسیدن به چنین توافقی «فوق‌العاده» خواهد بود.

این رویکرد ترامپ، دقیقاً در نقطه مقابل خواسته‌های نتانیاهو قرار دارد. نخست‌وزیر اسرائیل بارها از دولت آمریکا خواسته تا نه‌تنها از حملات نظامی علیه ایران حمایت کند، بلکه خود نیز در آن مشارکت داشته باشد. اما تاکنون ترامپ مسیری متفاوت در پیش گرفته؛ گرچه بارها هشدار داده که در صورت شکست مذاکرات، گزینه حملات گسترده روی میز باقی خواهد ماند. اشتراوخلر می‌گوید: «در نهایت، همه چیز به ایران ختم می‌شود. میراث سیاسی نتانیاهو اکنون با تهدیدی جدی مواجه است.»

از اورشلیم تا دمشق؛ ترامپ دیگر به تل‌آویو وفادار نیست

تصمیم ترامپ درباره ایران، از جهاتی یادآور تصمیم او برای لغو تحریم‌ها علیه سوریه است. در اسرائیل، تردیدهای عمیقی نسبت به دولت جدید احمد الشرع وجود دارد؛ نگرانی از اینکه او نیز به نیرویی افراطی و آشکارا ضداسرائیلی تبدیل شود. مقام‌های اسرائیلی تأکید دارند که حملات نظامی آن‌ها در سوریه با هدف نابودی تسلیحاتی صورت می‌گیرد که از نظام بشار اسد که اکنون با سقوطش به‌دست الشرع از صحنه کنار رفته، بر جای مانده است. در مقابل، تصمیم ترامپ برای لغو تحریم‌ها، به‌منزله تأیید تلویحی وعده‌های احمد الشرع برای متفاوت‌بودن تعبیر شده و عملاً نقش طناب نجات اقتصادی برای دولت تازه‌تشکیل‌یافته در دمشق را ایفا می‌کند.

مجموعه این اقدامات، چرخشی چشمگیر در سیاست خارجی دونالد ترامپ محسوب می‌شود؛ حتی در مقایسه با دوره نخست ریاست‌جمهوری خودش. در آن زمان، ترامپ در نخستین سفر خارجی‌اش راهی اسرائیل شد و یکی از اولین تصمیمات رسمی او، انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت المقدس بود؛ اقدامی که به‌روشنی نماد همبستگی کامل با بنیامین نتانیاهو به‌شمار می‌رفت. اما اکنون این تغییر مسیر، جامعه سیاسی اسرائیل را دچار شوک کرده است. روزنامه‌های اسرائیلی و رسانه‌های بین‌المللی با لحنی آمیخته به نگرانی و گلایه تیتر زدند: «ترامپ اسرائیل را دور زد؛ تل‌آویو متأثر اما ساکت»، «بی‌اعتنایی‌های ترامپ؛ افول قدرت جهانی نتانیاهو چه معنایی برای آینده سیاسی‌اش دارد؟»، «کاخ سفید از نتانیاهو خسته شده»، و «سفر خاورمیانه‌ای ترامپ؛ و باز هم نتانیاهو در حاشیه».

در حال حاضر، نشانه‌ای از عقب‌نشینی ترامپ از این مسیر تازه دیده نمی‌شود؛ هرچند مشاوران او همچنان اصرار دارند که روابط رئیس‌جمهور با نتانیاهو «قوی» باقی مانده است. با این حال، ترامپ دیگر با اسرائیل به‌مثابه یک «ملت غیرقابل جایگزین» در خاورمیانه یا «تنها دموکراسی در دریایی از استبداد» برخورد نمی‌کند. از منظر نظامی، ایالات متحده برای نمایش و اعمال قدرت در منطقه، بیش از هر چیز به شبکه‌ای از پایگاه‌های گسترده در عربستان سعودی و قطر تکیه دارد.  هم‌زمان، ترامپ در پی گسترش روابط با ترکیه نیز هست؛ کشوری عضو ناتو که از جنگ اسرائیل در غزه به‌شدت انتقاد کرده و بارها وارد مشاجره لفظی با نتانیاهو شده است.

اولویت تجارت با بن‌سلمان، نه همراهی با نتانیاهو در جنگ غزه

از منظر اقتصادی، ترامپ کشورهای خلیج فارس را شریکانی قابل اعتماد و ثروتمند برای تجارت می‌داند. او خواهان آن است که عربستان سعودی به توافقات ابراهیم بپیوندد و روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی کند، اما به‌نظر می‌رسد دریافته که تحقق این هدف تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، امکان‌پذیر نخواهد بود. به همین دلیل، تمرکز خود را معطوف به انعقاد قراردادهای تجاری با محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی کرده است. ترامپ در سخنرانی روز سه‌شنبه‌اش در ریاض از «آینده‌ای روشن برای خاورمیانه» سخن گفت و رهبران «منطقه‌ای نوگرا و در حال خیزش» را ستود. او اظهار داشت: «نسلی تازه از رهبران در حال عبور از منازعات کهنه و تقسیم‌بندی‌های خسته‌کننده گذشته‌اند و آینده‌ای را رقم می‌زنند که در آن، ملت‌ها و پیروان ادیان و باورهای گوناگون، به‌جای نابودی یکدیگر، در کنار هم شهرهایی نو می‌سازند.»

دونالد ترامپ تنها به‌صورت گذرا از اسرائیل نام برد و تمرکز اصلی سخنانش بر رهبران کشورهای خلیج فارس بود؛ کسانی که به‌گفته او، در دهه گذشته «معجزه‌های درخشان ریاض و ابوظبی» را رقم زده‌اند. لحن و محتوای این سخنرانی تفاوتی آشکار با اظهارات رؤسای‌جمهور پیشین ایالات متحده داشت. برای اسرائیل و شخص بنیامین نتانیاهو، این تغییر رویکرد و لحن می‌تواند پیامدهایی بلندمدت به همراه داشته باشد. با این حال، نخست‌وزیر اسرائیل تاکنون هیچ نشانه‌ای از تمایل برای تغییر سبک رهبری یا بازنگری در نحوه برخوردش با حماس، ایران، سوریه یا یمن نشان نداده است.

در حالی که ترامپ در سراسر خلیج فارس سفر می‌کرد و وعده آینده‌ای نوین برای منطقه می‌داد، ارتش اسرائیل حملات خود به غزه را تشدید کرد؛ از جمله حمله‌ای شدید به‌منظور ترور یکی از فرماندهان ارشد حماس و پاسخ به حملاتی موشکی که به کشته شدن ده‌ها فلسطینی در نزدیکی شهر جبالیا در شمال غزه انجامید. ترامپ در اظهاراتی طی این سفر، خطر گرسنگی در غزه را به رسمیت شناخت؛ موضوعی که رهبران سیاسی اسرائیل از جمله نتانیاهو آن را نادیده گرفته‌اند. با این حال، تمرکز اصلی رئیس‌جمهور در طول سفرش، جای دیگری بود.

تبلیغات
نویسنده : مایکل دی شیر
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات