
«به کسی که خاکِ وطن را به سنگ و کلوخ تعبیر میکند که به فروش میرسد، چه جواب میتوان داد جز خاموشی؟ اما یک نکته را باید به او و هم اندیشانش گفت که اگر این سوی سیم خاردار و آن سوی آن برای شما فرقی نمیکند، برای ما فرق میکند. این گفتار نا به جا عملاً تیز کردن تیغ دشمن است.»
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان «با شما نه میشود از ایران دفاع کرد، نه از اسلام!» به اظهارات اخیر حامد وفسی، روحانی حامی قانون حجاب، مبنی بر اینکه «پرچم ملی، یک تکه پارچه است، مقدس نیست! اینور مرز و سیم خاردار، با آنور مرز و سیمخاردار چه تفاوتی دارد؟» تاخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: زخمِ تیر و ترکش صدام التیام یافت، اما برخی حرفها را تیغ و خاری در میان است که هرگز التیام نمییابد. یک نمونهاش را اخیرا از زبان کسی شنیدیم که رطب و یابس را به هم میبافت تا بگوید خاکِ ایران و پرچمِ ایران قداست ندارد.
آنقدر سست بود بنیانِ کلامش که ناگفته بماند بهتر است. باطلی است که باید آن را با ترکِ بازتکرارش میراند. اما این بیماری تقدس زدایی از ایرانِ شهیدان از کسانی که برای لباس خود قداست قائلند آن قدر دردناک است که همرزمان دفاع مقدس را برسر غیرت میآورد.
این چند خط را هم به احترامِ برادر جانبازم که دیده و سلامتی خود را در راه دفاع از ایران عزیز و اسلام سربلند گذاشته است مینویسم. او که با همه دردها و رنجها رضاست به قضای الهی. او برایم نوشته است که با این همه روایات و احادیث در باره احترام و طن و دفاع از حریم خانه و کشور، این افراد چه میگویند؟ میگویم حرفهایش سستتر از خانه عنکبوت است. استدلالش هم خنده دارتر از آن که نیاز به پاسخ داشته باشد. کسی که خاکِ وطن را به سنگ و کلوخ تعبیر میکند که به فروش میرسد را چه جواب میتوان داد جز خاموشی؟ اما یک نکته را باید به او و هم اندیشانش گفت که اگر این سوی سیم خاردار و آن سوی آن برای شما فرقی نمیکند، برای ما فرق میکند. برای ما هم این نگاه با دشمنانی که سیم خاردار را میبندندتا به این خاک زخم زنند فرق نمیکند.
با شماها نمیشود از وطن دفاع کرد! معنای وطن را امام روحالله خمینی (ره) میداند که وقتی تیمساز ظهیر نژاد – وضعیت میدانی جنگ را روی نقشه بیان میکند – دستشان را روی نقشه گذاشتند و گفتند "آقای ظهیرنژاد! ببینید، اگر دشمن بخواهد به اندازه این پنجه و کف دست من چند سانتیمتر از خاک ایران را اشغال و از نقشه جدا کند من ترجیح میدهم این پنجه دست من قطع شود ولی این چند سانتیمتر از خاک ایران جدا نشود. "
ما با منطقی چنین تا پای جان از وجب به وجب خاک گرانقدر وطن دفاع کردیم. جان دادیم و قدم به قدم خاکمان را پس گرفتیم و پرچم مقدس مان را به اهتزاز در آوریم. برای شماها فهم این مسائل دشوار است. با پندار منطق سوز شما نمیشود از میهن دفاع کرد. به ویژه امروز که دشمن بیش از همیشه دندان تیز کرده است. این گفتار نا به جا عملا تیز کردن تیغ دشمن است. اگر نفوذ سازمانی هم نباشد، این گفتهها بیان صریح نفوذ در ناخودآگاه افرادی از این قبیل است. شما بمانید با پندار تان، اما ماهم خاک ایران را، هم پرچم ایران را مقدس میدانیم و به جان از آن دفاع میکنیم.
نویسنده: غلامرضا بنی اسدی