
محاسبهای پشت این راهبرد وجود دارد که معتقد است که کشورهایی مانند چین و روسیه یک بلوک جدید برای مقابله با آمریکا به وجود آوردهاند با شانگهای و بریکس به جنگ ایالات متحده رفتند. این بلوک جدید ضدغرب است و آن را به چالش کشیده. ایران نیز بخشی از آن است که به زعم آنان کنار روسیه قرار گرفته که در این جنگ ظاهراً به پیروزی رسیده است.
فرارو- آنچه میان ترامپ و زلنسکی در کاخ سفید رخ داد، در ایران بازتاب گستردهای پیدا کرد. فعالان سیاسی، رسانهای، مجازی و روزنامههای مخالف مذاکره که موضوع بستن پنجره دیپلماسی را پیگیری میکنند، از تحقیر زلنسکی استقبال کردند. به نحوی که امروز در سطح شهر تهران، بنرهای تصویر ترامپ و زلنسکی در دفتر رئیسجمهور آمریکا به صورت گسترده در معابر نصب شده بود.
به گزارش فرارو، این پروژه زمانی شکل جالبی به خود میگیرد که روزنامهای مانند کیهان چند روز قبل حتی مذاکره با اروپا را نیز نفی میکرد. در ظاهر آنها مدعی هستند که صرفاً مذاکره با غرب را بیفایده میدانند. اما زمانی که در مواضع و خط مشی آنان عمیق میشویم، تلاش برای بستن پنچره دیپلماسی علنی میشود. تلاشی که با راهبرد حاکمیت برای باز نگه داشتن این منفذ تفاوت دارد.
محاسبهای پشت این راهبرد وجود دارد که معتقد است که کشورهایی مانند چین و روسیه یک بلوک جدید برای مقابله با آمریکا به وجود آوردهاند با شانگهای و بریکس به جنگ ایالات متحده رفتند. این بلوک جدید ضدغرب است و آن را به چالش کشیده. ایران نیز بخشی از آن است که به زعم آنان کنار روسیه قرار گرفته که در این جنگ ظاهراً به پیروزی رسیده است. در این تحلیل، زلنسکی غلام حلقه به گوش بود و نباید در برابر حمله روسیه به کشورش مقاومت میکرد. ایران نیز، چون به زعم آنان در جبهه روسیه بوده در حال حاضر میتواند از این پیروزی استفاده کند و این قصه به نفع ما تمام میشود. به این دلیل، چون ما در جبهه پیروز قرار داریم، نیازی به حل مشکلات با غرب نداریم. بلکه اگر دچار مشکلاتی هستیم به دلیل سوءمدیریت و نابلدی برخی عناصر سیاسی است. بسیاری اقدامات و تبلیغات این جریان، ذیل این چتر تحلیلی قرار میگیرد. اما معمولاً در برابر این که چرا روسها و آمریکاییها با فاصله کوتاهی از آغاز به کار دولت جدید آمریا پای میز رفتند، سکوت میکنند. چون در حال حاضر واشینگتن و مسکو در حال بازسازی روابط هستند.
پس از صحبتهای مقام معظم رهبری و تعیین خط مشی فصل جدید رویارویی ایران با آمریکا، عدهای از صحبتهای آیتالله خامنهای این بخش را برداشتند که فرمودند چرا با آمریکاییها مذاکره نمیکنیم. به دلیل تجربههایی که داریم. در حالی که تفسیر افرادی مانند کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی از راهبرد تعیین شده توسط مقام رهبری واقعبینانهتر است. خرازی ۸ اسفند در حاشیه بازدیدش از خبرگزاری ایرنا گفت: «در حال حاضر، چارهای جز صبر حداکثری نیست. مگر اینکه شرایطی فراهم شود که طرف مقابل نیز تمایلی به مذاکره واقعی و نه تحکمی نشان دهد، که در حال حاضر اینطور نیست و فضا کاملاً یکطرفه است. روش آقای ترامپ این است که یکطرفه تحکم کند و انتظار داشته باشد دیگران فقط دستور او را گوش کنند. این رویکرد را حتی امروز در مورد اروپا هم شاهد هستیم، اما این شیوه با روحیه ایرانیان و انقلابیون سازگار نیست. آنها باید آمادگی خود را برای مذاکره براساس احترام متقابل و اصل برابری نشان دهند. در آن صورت، مذاکره امکانپذیر خواهد بود؛ اما در حال حاضر، شرایط برای مذاکره با آمریکا مهیا نیست.»
موضعگیری کمال خرازی چه شباهتی با موضعگیری کیهانیان و اصولگرایان دارد که اصل مذاکره را مذموم میدانند؟ دیپلماتها میدانند که بستن پنجره دیپلماسی چه مخاطراتی به همراه دارد. به قول محمدجواد لاریجانی، کارشناس سیاسی اصولگرا اگر لازم باشد قرار است با شیطان نیز مذاکره کنیم. حتی آن موضع نیز شباهتی به این تلاشها ندارد.
اوکراین از لحاظ ژئوپولتیک اهمیت خاصی دارد. به دلیل همین اهمیت نیز حداقل طی دو دهه گذشته، روزهای آرام کمی از لحاظ سیاسی داشته است. این کشور را میتوانیم محل تلاقی شرق و غرب بدانیم. تحولات مهم اوکراین ناشی همه ناشی از این رقابت غرب و شرق است. سال ۲۰۰۴ انقلاب نارنجی اوکراین با حمایت غرب در این کشور رخ داد چرا که نتیجه انتخابات به سود روسگرایان تمام شد. سال ۲۰۱۴ دقیقا شرایط برعکس بود، انتخابات به سود غربگرایان تمام و یک دولت روسگرا سقوط کرد. آمریکا از کارت اوکراین برای افزایش حوزه نفوذ ناتو استفاده میکرد. البته روسیه نیز در این رقابت بیگناه نبود.
دور جدید این درگیریها به دنبال انقلاب ۲۰۱۴ اوکراین آغاز شد و به دنبال آن اعتراضات غربگرا، در شرق روسیه نیز روسگرایان دست به اعتراض زدند. در این سال روسیه بخشی از خاک اوکراین – شبهجزیره کریمه –را گرفت و آن را ضمیمه خاک خود کرد. با گذشت ۱۱ سال، روسیه کریمه همچنان در تصرف روسیه است. علاوه بر کریمه، از سپتامبر ۲۰۲۲ پوتین دستور داد که ۴ استان لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپوریژیا به روسیه الحاق شود. با این اقدام، دسترسی اوکراین به دریای آزوف قطع شد و روسیه با شبهجزیره راهبردی کریمه اتصال زمینی برقرار کرد. بنابراین، بحران میان اوکراین و روسیه سابقهای از پیش دارد.
در چنین شرایطی، ولودیمیر زلنسکی سال ۲۰۱۹ به ریاستجمهوری رسید و راه حفاظت از اوکراین در برابر حملههای روسیه را استراتژی امنیتی جدیدی دانست که مسیر آن از عضویت در ناتو میگذشت. برخی معتقدند در این مسیر، آمریکا اوکراین را قربانی کرد و روسیه را در تله امنیتیسازی قرار داد. اما در حال حاضر آنها با آمریکاییها پای میز نشستند و مشخص نیست مسیر اوکراین به کدام سمت میرود. در چنین وضعیتی، باید بدانیم ما روسیه هستیم یا اوکراین. اوکراینیها باید در برابر تجاوز روسیه سکوت میکردند یا مقاومت؟