bato-adv
bato-adv

فرشاد مومنی: کالابرگ می‌‏دهند که عذاب وجدان‏شان کم شود

فرشاد مومنی: کالابرگ می‌‏دهند که عذاب وجدان‏شان کم شود

«اطلاق کلمه برنامه به این کار دولت خطا است و به‌عنوان یک مُسکن کم‌اثر و کم‌دوام بیشتر شبیه این است که عزیزان بخواهند فشار عذاب وجدان کارِ اشتباهی که کردند را کاهش دهند. به نظر من شایسته نیست و کار درست این است که فشارهای غیراخلاقی و غیرتوسعه‌ای به معیشت مردم از طریق یک سیاست عامدانه منحط و غلط را متوقف کند.»

تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۰۲ اسفند ۱۴۰۳

فرشاد مومنی، از جمله اقتصاددانان نهادگرایی است که به توزیع کالابرگ انتقاد دارد و گفته شبیه‌سازی آنچه در سال‌های جنگ با پخش کوپن صورت گرفت با توزیع کالابرگ از بیخ و بن غلط است؛ چراکه سیاست حمایت معیشتی دوره جنگ به یک نظام سیاست‌های پشتیبانی متصل بود اما در اینجا دولت سیاست شوک‌درمانی را در دستور کار خود قرار داده که در ذات آن تورم‌زا است. بنابراین فلاکت را به مردم تحمیل می‌کند. 

به گزارش هم میهن، او می‌گوید دولت باید به صورت شفاف هدف خود را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت بیان کند تا ببینیم ابزارهای او چه تناسب یا مغایرت‌هایی با آن اهداف دارد. مومنی معتقد است توزیع کالابرگ توسط دولت یک مُسکن کم‌اثر و کم‌دوام است که می‌خواهند به وسیله آن فشار عذاب وجدانِ کار اشتباهی که کردند را کاهش دهند. 

به نظر می‌رسد دولت مجبور شده دوباره به دوران کوپنیسم دهه ۶۰ بازگردد، شما شرایط کنونی را با آن دوره مشابه می‌بینید؟ 

ما باید دو مسئله را از همدیگر تفکیک کنیم؛ اول اینکه این دولت نیز مانند دولت قبل در ابتدا سیاست‌های مخرب فقرزا و نابرابرساز را ایجاد می‌کند و فشارهای معیشتی سختی را به مردم تحمیل می‌کند و بعد به لطایف‌الحیل ادعا می‌کند که می‌خواهد بخشی از آن را جبران کند که طبیعتاً این یک سیاست محکوم به شکست است و بیشتر ارضای نفس است تا یک قاعده‌گذاری برای کشوری که از یک بلوغ حداقلی برای اداره اقتصاد برخوردار باشد. 

نکته دوم که به نظر من اهمیت آن از جهاتی به مراتب بیش از نکته اول است، این است که اگر فردی بخواهد این کار را شبیه‌سازی کند با آنچه در سال‌های جنگ رخ داده بود از بیخ و بن غلط است به این دلیل که سیاست حمایت معیشتی دوره جنگ به یک نظام سیاست‌های پشتیبانی متصل بود که آن‌ها در ارتباط با هم و در کادر یک رویکرد توسعه‌گرا و عادلانه معنی‌دار بود اما وقتی در اینجا دولت سیاست شوک‌درمانی را در دستور کار خود قرار می‌دهد که در ذات خود به همان اندازه که تورم‌زا است، اشتغال‌زدا نیز هست، بنابراین فلاکت را به مردم تحمیل می‌کند و هیچ‌کدام از سیاست‌های پولی، مالی، تجاری، صنعتی و سیاست نرخ ارز، هم‌راستا با این ژست جبران‌کنندگی نیستند؛ بنابراین نه اثربخشی خاصی دارد، نه پایداری خاصی و نه قابل مقایسه با نظام آبرومند و شرافتمندانه اقتصاد ملی در دوره جنگ است. 

آقای بهزاد نبوی در گفت‌وگویی گفته‌اند که این شیوه برای کوتاه‌مدت اجرایی شود تا به مردم فشار نیاید. شما این نظر را قبول دارید؟ 

من حرف ایشان را تایید نمی‌کنم به این معنا که این کار اصولاً برنامه نیست، برنامه اصلی دولت تحمیل مستمر فلاکت به مردم از طریق تضعیف ارزش پول ملی و گره زدن معیشت و شغل آن‌ها با نرخ‌های ناعادلانه و ضدتوسعه و ضدتولید ارز است بنابراین اطلاق کلمه برنامه به این کار دولت خطا است و به‌عنوان یک مُسکن کم‌اثر و کم‌دوام بیشتر شبیه این است که عزیزان بخواهند فشار عذاب وجدان کارِ اشتباهی که کردند را کاهش دهند. به نظر من شایسته نیست و کار درست این است که فشارهای غیراخلاقی و غیرتوسعه‌ای به معیشت مردم از طریق یک سیاست عامدانه منحط و غلط را متوقف کند. 

رئیس‌جمهور گفتند که یک میلیارد دلار از صندوق توسعه برای کالابرگ برداشت کرده‌ایم. فکر می‌کنید دولت بهتر بود این مبلغ را چگونه خرج می‌کرد؟ 

مشخصه این دولت بی‌برنامگی و منفعل بودن در برابر حوادث است؛ بنابراین همانطور که برای یک کشتیبانی که فرمان کشتی آن هرز شده، هیچ بادی، باد مساعد تلقی نمی‌شود، پاسخ به این پرسش هم منوط و موکول به این است که دولت به صورت شفاف هدف خود را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت بیان کند تا ما ببینیم این ابزار چه تناسب یا مغایرت‌هایی با آن اهداف دارد. اگر بخواهیم به این پرسش از دریچه تعرضی که به این دارایی بین‌النسلی از طریق رویکرد مصرف‌محور شده، پاسخ دهیم مستلزم آن است که دولت دقیقاً هدف خود را اعلام کند.

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین