![پشت و رو استیضاح همتی پشت و رو استیضاح همتی](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/25/2440477_722.jpg)
همه کشورهای جهان از جمله کشورهای غربی اروپایی و عربی به ویژه هم پیمانان آمریکا و ترامپ مثل عربستان سعودی و امارات با طرح گرفتن غزه، مخالفت کردهاند.
ترامپ باعث شده تا در اتفاقی نادر، موضع ایران و کشورهای اروپا درباره فلسطین، همسو و مشابه شود و دو طرف نظر مشابهی داشته باشند.
به گزارش عصرایران، ترامپ طرح جدیدی را برای آینده غزه ارائه کرده است که براساس آن، ساکنان غزه به کشورهای دیگری منتقل میشوند و مالکیت بر غزه به آمریکا منتقل میشود.
غزه منطقهای به مساحت ۳۶۰ کیلومتر مربع و جمعیت ۲.۳ میلیون نفر است. این منطقه به شکل مستطیل ایستاده به طول ۴۱ کیلومتر و عرض ۶ تا ۱۲ کیلومتر است. اگر به نقشه تاریخی فلسطین نگاه کنید غزه کنونبی مستطیل کوچک و نوارگونه در جنوب غربی آن است. اگر به نقشه اسرائیل نگاه کنید این مستطیل کوچک در جنوب غربی آن است. منطقه غزه به مرکزیت شهر غزه از شمال و شرق با اسرائیل، از غرب با دریای مدیترانه و از جنوب با مصر (صحرای سینا) همسایه است.
ارتش اسرائیل دریا را در کنترل خود دارد و مانع از رفت و آمد به غزه میشود. این منطقه از نظر آمریکا (قبل از ترامپ)، سازمان ملل و اروپا به همراه کرانه باختری و قدس شرقی، سرزمین فلسطین را تشکیل میدهد. اسرائیل تا سال ۲۰۰۵ منطقه غزه را در اشغال خود داشت، اما در این سال به صورت یکجانبه از آن خارج شد. از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ این منطقه در کنترل نظامی و اداری دولت فلسطین (خودگردان) بود، اما به دنبال اختلاف احزاب فلسطینی فتح و حماس و درگیری مسلحانه حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس در سال ۲۰۰۷، نظامیان تشکیلات خودگردان شکست خوردند و حماسیها کنترل کامل این منطقه را به دست گرفتند و دولت فلسطین جداگانهای را برای اداره غزه اعلام کردند.
دولت حماس تا ۲۰۲۳ اداره کامل این منطقه را در دست داشت. در این مدت فلسطینیها دارای دو دولت بودند. دولت تشکیلات خودگردان به مرکزیت رام الله در کرانه باختری به ریاست محمود عباس و دولت حماس در غزه. کشورهای جهان و سازمان ملل متحد، دولت اول را به رسمیت میشناسند.
دولت اسرائیل منطقه غزه را بخش رسمی از خاک خود نمیداند بلکه این منطقه را جزء مناطق اختلافی میداند. با این حال مرزهای خارجی آن را به عنوان مرزهای خود میداند. اسرائیل همچنین جنگ در غزه را نه جنگ با یک کشور دیگر، بلکه نوعی جنگ داخلی یا از نظر اسرائیلیها جنگ با یک گروه تروریستی در مرزهای خود تعبیر میکند.
نیروهای اسرائیل و حماس بعد از ۱۵ ماه جنگ همه جانبه دریایی، زمینی و هوایی در غزه به آتش بس دست یافتند. در نتیجه جنگ، منطقه غزه به ویرانه کامل تبدیل شد. تقریبا همه ساختمانها و خانهها و زیرساختها و امکانات زندگی در این منطقه تخریب و همه جمعیت این منطقه هم آواره شدند. حالا منطقه غزه به یک ویرانه با جمعیت آواره تبدیل شده است.
حماس و اسرائیل بعد از مذاکرات غیرمستقیم در دوحه با میانجیگری مصر، قطر و امریکا به توافق آتش بس رسیدند که قرار است در چند مرحله اجرا شود. هم اکنون دوطرف در مرحله اول هستند که براساس آن، اسرائیل هر هفته چند اسیر اسرائیلی در غزه را آزاد میکند و در برابر آن، بیش از صد زندانی فلسطینی از زندانهای اسرائیل آزاد میشوند.
همزمان، کاروانهای کمک رسان هم وارد غزه میشوند. با این حال، بروز اختلاف میان حماس و اسرائیل برسر اجرای توافق آتش بس، باعث شد حماس این توافق را متوقف کند چرا که مدعی است اسرائیل متن توافق را به طور کامل اجرا نمیکند.
ترامپ هم در واکنش تهدید کرده است اگر تا ساعت ۱۲ ظهر شنبه آینده، حماس با همه اسیران اسرائیلی را باهم و یکجا آزاد نکند جنگ دوباره در غزه آغاز خواهد شد. اسرائیل هم از این ایده حمایت کرده است. حماس، اما میگوید تسلیم تهدید ترامپ نمیشود و به مرحله نخست توافق آتش بس متعهد خواهد بود به شرطی که اسرائیلیها هم متعهد باشند. باید منتظر ماند تا روز شنبه تا بدانیم چه روی خواهد داد. برخی میگویند به این بهانه امریکا و اسرائیل میخواهند طرح ترامپ را اجرا کنند.
طرح ترامپ شامل دو قسمت میشود که قسمت اول از قسمت دوم مهمتر است. بخش اول انتقال ساکنان غزه به کشورهای دیگر و اسکان دائمی آنها در آن کشورها. بخش دوم انتقال مالکیت و سیطره غزه به امریکا.
ترامپ میگوید ساکنان غزه در خانههای زیبا و نو اسکان داده میشوند و از جنگ و کشته شدن دور میمانند. آنها حق بازگشت نخواهند داشت و به صورت دائمی در کشورهای دیگر ساکن میشوند. چرا که نمیتوانند در غزه زندگی کنند. غزه ویرانه و تخریب شده است. ترامپ گفته بود مردم غزه با رفتن به کشور دیگر مشکلی ندارد به شرطی که جایی برای سکونت و زندگی داشته باشند. آنها تا الان نرفتهاند، چون جایی نداشتهاند.
بعد از این، امریکا کنترل منطقه غزه را به دست میگیرد و آن را به منطقه نمونه گردشگری و تفریحی تبدیل خواهد کرد.
این در حالی است که به بخش اول، غیرقانونی است و میتواند مصداق جنایت جنگی باشد. بخش دوم هم غیرقانونی است، زیرا منطقه غزه متعلق به فلسطین است و نه اسرائیل. در نتیجه اسرائیل نمیتواند مالکیت آن را به امریکا منتقل کند. دولت امریکا همیشه و در همه اسناد رسمی خود غزه را بخشی از خاک فلسطین و حضور ارتش اسرائیل در آن را اشغال دانسته بود و خواستار بازگشت غزه به حاکمیت دولت فلسطین (خودگردان) به ریاست محمود عباس بوده است.
همچنین در همه قطعنامهها و تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد که امریکا تاکنون به آنها رای داده چنین است.
این سخنان ترامپ به معنی نقض همه قطعنامهها و تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره غزه و فلسطین است.
کوچ دادن ساکنان غزه به خارج از این منطقه و به سمت خارج از مرزهای فلسطین و اسرائیل یعنی عملا انتقال آنها به سمت کشور همسایه یا دیگر کشورهاست. این طرح همیشه در دستور کار احزاب راست افراطی و دولتهای راست گرای اسرائیل بوده، اما توانایی انجام آن را نداشتهاند و هیچ گاه به صورت رسمی اعلام نشده است، زیرا به شدت با واکنش منفی منطقه و جهان روبه رو میشود.
اولویت اول اسرائیل، انتقال اهالی غزه به تنها کشور همسایه غزه یعنی صحرای سینا مصر است. اسرائیل به هنگام آغاز جنگ اسرائیل از مصر خواسته بود مرزهایش را باز کند تا ساکنان غزه بتوانند به صورت موقت وارد مصر شوند و بعد از پایان جنگ، بازگردند. هم مقامات مصر و مسوولان حماس میدانستند این طرح اسرائیل، فریبی بیش نیست چرا که بعد از خروج ساکنان غزه، اسرائیل دیگر به آنها اجازه بازگشت نخواهد داد.
در همان زمان رئیس جمهوری مصر "عبدالفتاح سیسی" در سخنرانی به این پیشنهادی غیرعلنی اسرائیل پاسخ گفته بود: اگر اسرائیل به دنبال جابجایی موقت ساکنان غزه برای دور ماندن آنها از جنگ است میتواند آنها را در صحرای نقب در جنوب اسرائیل اسکان دهد تا بعد از پایان جنگ دوباره به غزه بازگردند. اگر ساکنان غزه به صحرای سینا مصر جابجا شوند در این صورت جنگ و درگیری فلسطینیها با اسرائیل از خاک مصر ادامه خواهد یافت. به این معنی که مصر هم به درگیری با اسرائیل کشیده میشود.
نقشه: منطقه زرد رنگ مرزهای ۱۹۶۷ را تعیین میکند. این منطقه به علاوه منطقه سبز رنگ (جولان) هم اکنون از سوی اسرائیل به عنوان مناطق رسمی خاک اسرائیل شناخته میشوند و شهروندان ساکن آن شامل یهودیان اسرائیلی و فلسطینیها و سوری ها، شهروندی اسرائیل دارند. جولان منطقه متعلق به سوریه و تحت اشغال اسرائیل است. اسرائیل جولان را بخشی از خاک رسمی خود اعلام کرده است. مناطق قرمز کرانه باختری و غزه توسط وزارت دفاع و ارتش اسرائیل کنترل میشوند گرچه اداره غیرنظامی کرانه باختری هم اکنون در دست تشکیلات خودگردان فلسطین است. در غزه هم اکنون جنگ و ارتش اسرائیل در آن مستقر است. تا قبل از این، اداره نظامی و غیرنظامی غزه در دست دولت حماس بود. منظور از خاک رسمی اسرائیل، بخشهایی است که از نظر سازمان ملل، اشغالی نیست.
هم اکنون کرانه باختری (قرمز) و بخش شرقی شهر قدس (اورشلیم) تحت اشغال نظامی اسرائیل است. همچنین اسرائیل با شهرک سازی در کرانه باختری و بخش شرقی شهر قدس تلاش میکند بخش بیشتری از خاک این دو منطقه در کنترل اسرائیلیها باشد و به مرور به جمعیت یهودیان اسرائیلی اضافه کند.
ضمن اینکه هیچ کدام از کشورهای عربی موافق انتقال ساکنان غزه به کشور خود نیست چرا که هم به لحاظ اقتصادی چنین ظرفیت و توانی وجود ندارد هم به لحاظ امنیتی به عنوان یک چالش مطرح خواهند شد علاوه بر این باعث تغییرات شدید جمعیتی و سیاسی در این کشورها خواهند شد.
اهالی غزه قرار است به صورت دائمی از سرزمین خود اخراج یا کوچ داده شوند یا موقت است؟ اگر این اقدام به صورت اجباری و دائمی باشد نقض حقوق بشر، غیرقانونی و مصداق جنایت جنگی خواهد بود.
به همین دلیل در ابتدای طرح این موضوع از سوی ترامپ وزیر خارجه امریکا گفت فلسطینیها به صورت موقت از منطقه خود خارج میشوند تا بعد از بازسازی بازگردند، اما ترامپ به سرعت این سخن وزیر خارجه خود را تکذیب کردو گفت آنها به صورت دائمی از غزه خارج و اسکان دائمی خواهند یافت.
از زمانی که ترامپ طرح خود درباره غزه را مطرح کرده تنها او در این باره صحبت کرده و جزئیات داده و خبری از بیان جزئیات از سوی وزیران خارجه یا دفاع امریکا نیست اگر هم صحبتی کردهاند یا از طرف ترامپ تکذیب شده یا کلیات است یا دفاع از سخنان ترامپ. به نظر میرسد که موضوع، طرح ابتکاری در ذهن ترامپ است که او از بررسی آن حتی با وزیران و کابینه خود هم خودداری کرده است.
مقامات اسرائیلی هم تلاش میکنند هم خروج اجباری و هم داوطلبانه با مشوقهای مختلف را برای ساکنان غزه دنبال کنند. به عنوان مثال به همراه امریکا، در حال تلاش برای اقناع برخی کشورها درآفریقا از جمله سومالی لند برای پذیرش میزبانی از اهالی غزه هستند، اما هنوز رسما و به صورت نهایی چیزی اعلام نشده است.
اشاره به این نکته مهم است که هم اکنون حدود ۷ تا ۸ میلیون نفر از شهروندان فلسطینی از سال ۱۹۴۸ تاکنون، برای درامان ماندن از جنگ ۱۹۴۸ و حملات ارتش اسرائیل به خارج از مرزهای فلسطین فرار کردند، اما تاکنون نتوانستهاند به فلسطین بازگردند. اسرائیل مانع از بازگشت آنها به شهرهایشان در اسرائیل فعلی یا مناطق کرانه باختری و غزه میشود.
در جنگ ۱۹۴۸ بعد از اعلام استقلال و تاسیس کشور اسرائیل و عضویت آن در سازمان ملل متحد، جنگ از سوی کشورهای عربی علیه اسرائیل شروع شد. بسیاری از اهالی شهرهای فلسطین که هم اکنون اسرائیل آنها را به عنوان شهرهای خود اعلام کرده است به کشورهای مختلف فرار کردند و پناهنده شدند، اما دیگر نتوانستند بازگردند.
همچنین بسیاری از ساکنان غزه و کرانه باختری هم خود پناهندگان و آوارگان شهرها و مناطقی هستند که هم اکنون در داخل خط آبی (خط مرزی که اسرائیل آن را مرزهای رسمی خود میداند) هستند. بسیاری از آنها همچنان کلید و اسناد و مدارک مالکیت خانههای خود را در دست دارند یا نسل به نسل منتقل میکنند و خواهان حق بازگشت به خانههای خود هستند.
در حالی که اسرائیل، این حق را به رسمیت نمیشناسد و خانهها و املاک فلسطینیهای فراری در جنگ را مصادره کرد. به همین دلیل اهالی غزه نمیخواهند تجربه آوارگان فلسطینیهای سال ۴۸ را تکرار کنند. آنها میدانند در صورت خروج از غزه بازگشتی در کار نیست. ضمن اینکه تا آخر عمر باید به صورت آواره و پناهجو در کشورهای عربی زندگی کنند.
اگر ۲.۳ میلیون نفر ساکنان غزه از سرزمین خود بیرون رانده شوند در این صورت علاوه ۷ تا ۸ میلیون آواره و پناهجوی فلسطینی ساکن در کشورهای عربی، ۲.۳ میلیون نفر دیگر هم به آنها اضافه میشود و این رقم به حدود ۱۰ میلیون نفر میرسد.
اشاره به این نکته هم مهم است که یکی از موضوعات مهم در مسئله اسرائیل – فلسطین، سرنوشت همین پناهندگان و آوارگان فلسطینی است که درکشورهای عربی ساکن هستند. اکثر آنها در سوریه، عراق، مصر، اردن و لبنان ساکن هستند.
کشورهای عربی نیز برحق بازگشت آنها تاکید دارند. به همین دلیل قبلا توافق کرده بودند به پناهجویان فلسطینی در کشورهای خود، شهروندی ندهند و بر حق بازگشت آنها به خانهها و شهرهای شان اصرار کنند.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و اعضای کابینه / دولت اسرائیل به شدت با طرح ترامپ موافقت کردند و حمایت میکنند. حتی وزیر دفاع اسرائیل به ارتش دستور داده طرحی را برای خروج و انتقال داوطلبانه اهالی غزه از این منطقه از طریق گذرگاههای زمینی، هوایی و دریایی آماده کند.
مقامات اسرائیلی برای اولین بار در دیدار ترامپ – نتانیاهو از این موضوع مطلع شدند ولی با آن مخالفت نکردند در حالی که مقامات اسرائیل گرچه به زبان نمیآورند، اما خود به دنبال تصاحب منطقه غزه بدون مردم آن هستند و بارها هم به صورت اعلام نشده طرحهایی را در این زمینه اجرا کردند، اما موفقیت آمیز نبوده است. این طرح سقف تندروهای اسرائیلی است، اما جرات بیان آن را ندارند بلکه پنهانی تلاش میکنند آن را اجرا کنند.
مقامات اسرائیلی به زیرکی تلاش میکنند از طریق طرح ترامپ، برنامههای اخراج مردم غزه از سرزمین شان را اجرایی کنند. یعنی از توان و قدرت ترامپ و امریکا برای این طرح استفاده کنند، اما در مرحله بعدی قطعا از واگذار کردن این منطقه به امریکا خودداری خواهند کرد گرچه از سرمایه گذاری امریکا در آن استقبال میکنند. ترامپ گفته است اسرائیل غزه را به امریکا میدهد تا تحت کنترل و سیطره این کشور باشد.
همه کشورهای جهان از جمله کشورهای غربی اروپایی و عربی به ویژه هم پیمانان آمریکا و ترامپ مثل عربستان سعودی و امارات با این طرح مخالفت کردهاند.
ترامپ و اسرائیل یک طرف و ایران و همه کشورهای عربی و غربی طرف دیگر. چنین تقسیم بندی از هنرهای ترامپ است که ایران را در کنار اروپا و کشورهای عربی در مقابل امریکا قرار داد. جز اسرائیل، هیچ کشوری در جهان بدون استثنا مدافع این طرح ترامپ نیست.
این موضوع از جمله موارد نادری است که ایران، کشورهای عربی و اروپایی ها، درباره فلسطین، هم نظر و همسو هستند.
توماس فریدن تحلیلگر مشهور امریکایی در مقالهای در نیویورک تایمز گفته است قرار گرفتن هم پیمانان سنتی امریکا در میان کشورهای عربی در برابر ترامپ، باعث تضعیف انها و تقویت ایران در منطقه میشود.
این اتفاق کم سابقهای در جهان است که امریکا به عنوان کشوری اجماع ساز با چنین مخالفتی در جهان روبه رو میشود. اگر هم روی داده مربوط به دوره ترامپ و اتفاقا همین مسئله اسرائیل – فلسطین است. از جمله تصمیماتی که وزارت خارجه ترامپ در دوره اول او گرفت مثل به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر منطقه جولان اشغالی سوریه با رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر شهر قدس / اورشلیم / بیت المقدس و شناسایی آن به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت امریکا از شهر تل آویو به این شهر.
ترامپ برای اجرای برنامههای خود از شیوههای مشخصی استفاده میکند. یکی از این شیوه ها، اعلام اجرا و موافقت طرفهای مقابل به رغم مخالفت آنهاست. آنقدر میگوید و برآن اصرار میکند تا طرف مقابل هم آن را قبول کند.
ترامپ بارها گفته است مصر و اردن با پذیرش مردم غزه و انتقال اهالی غزه به این دو کشور موافقت کردهاند در حالی که این دو کشور موافقت نکردهاند و بارها تکذیب کردهاند. از ترامپ اصرار و از مصر و اردن انکار. واقعیت هم همین است که این دو کشور قبول نکردهاند، اما ترامپ تلاش میکند با تکرار چند باره و اعمال فشارهای گوناگون و حتی تهدید اینکه کمکهای مالی امریکا به مصر را قطع میکند این دو را پذیرش این موضوع وادار سازد، اما تاکنون ناموفق بوده است.
این موضوع حتی باعث شد عبدالفتاح سیسی رئیس جمهوری مصر سفر برنامه ریزی شده خود به واشنگتن برای دیدار با ترامپ را تعلیق و مشروط به این موضوع کند که در جلسه با ترامپ به موضوع انتقال اهالی غزه اشاره نشود.
البته این نظر را هم میتوان در نظر گرفت شاید ترامپ به مرگ گرفته تا به تب راضی شوند. یعنی با این کار، کشورهای عربی را وادار به پرداخت هزینه و بازسازی سریع غزه کند. طرحی که کشورهای عربی هم اکنون به دنبال تهیه و طرح آن هستند.
به نظر میرسد ترامپ تلاش میکند در این دوره، مسئله اسرائیل – فلسطین را حل کند، اما به شیوه خود و از طریق روش شاذ و جنجالی و غیرانسانی و غیراخلاقی.
با این حال بخشهای زیادی از راه حل ترامپ مشخص نشده، اما چیزی تاکنون درباره غزه میدانیم این است.
براساس طرح ترامپ برای غزه، ۲.۳ میلیون نفر جمعیت غزه به دو کشور مصر (صحرای سینا) و اردن (جنوب اردن و نزدیک بندر عقبه در خلیج اردن) منتقل / اخراج / کوچ داده میشوند و در این دو کشور در شهرکهایی برای همیشه اسکان داده میشوند و هیچ گاه دیگر نمیتوانند به غزه بازگردند. این اتفاق هم با هزینههایی انجام میشود که کشورهای عربی ثروتمند با فشار ترامپ خواهند پرداخت.
پس آن اسرائیل کنترل این منطقه را در دست میگیرد و آن را تحویل امریکا میدهد تا امریکا ساخت و ساز در غزه را شروع کند و آن را به منطقه گردشگری و تفریحات ساحلی تبدیل کند. احتمالا ترامپ برای ساخت و ساز جدید در غزه نیز بر روی سرمایه گذاریهای اسرائیل به ویژه شهرک نشینان و شرکتهایی از کشورهای عربی خلیج فارس حساب کرده است.
از نظر ترامپ این طرح چند هدف مهم را برآورده میسازد.
اول اینکه با تخلیه یا اخراج یا انتقال اجباری یا داوطلبانه اهالی غزه، مسئلهای به نام مسئله غزه به پایان میرسد و دیگر با چیزی به نام مسئله غزه روبه رو نخواهیم بود. همانطور که با انتقال همه جمعیت حدود ۱۲۰ هزارنفری ارامنه منطقه قره باغ به کشور ارمنستان، مسئله قره باغ تمام شد. وقتی مردمی وجود نداشته باشند مسئلهای هم وجود نخواهد داشت.
دوم: با پایان مسئله غزه و اخراج یا انتقال مردم غزه، چیزی به نام حماس هم وجود نخواهد داشت و به پایان میرسد. چون نه سرزمینی به نام غزه وجود دارد و نه جمعیت و مردم غزه.
سوم اینکه با تخلیه منطقه غزه از اهالی آن یکی از مهمترین و تندترین و بدترین طرحهای راست افراطی تندروهای ملی و مذهبی اسرائیلی محقق میشود و از این نظر، خدمت بی نظیر و بی سابقه و غیرقابل تصور از سوی ترامپ به اسرائیل انجام شده است.
غزه بعد از تخلیه ساکنانش، به محلی برای مشارکت و همکاری سرمایه گذاری میان اسرائیلیها و سرمایه گذاران از کشورهای عربی و اسلامی تبدیل میشود.
ترامپ میتواند بخشهای جدیدی به خاک امریکا اضافه کند و از این نگاه او این اقدام را افتخار آمیز میداند همانطور که هم اکنون کشور فرانسه در شهر قدس به اندازه یک کلیسا، منطقهای متعلق به خود دارد یا بریتانیا در کشور قبرس، دو منطقه دارد که بخشی از خاکش به شمار میآید.
در صورتی که طرح ترامپ در غزه با موفقیت اجرایی شود در آن صورت ترامپ به دنبال اجرای آن در کرانه باختری خواهد رفت. یعنی مردم فلسطین در کرانه باختری هم به اردن منتقل میشوند تا اسرائیل این منطقه را هم بخشی از خاک خود اعلام کند. در نهایت مسئله فلسطین با انتقال شهروندان غزه به مصر و اردن و اهالی کرانه باختری به اردن به پایان میرسد و حذف میشود.
در پایان اینکه غزه، تحت اشغال اسرائیل نخواهد بود بلکه تحت کنترل امریکاست. در نتیجه موضوع اشغال غزه توسط اسرائیل هم مطرح نمیشود گرچه در این صورت، غزه تحت اشغال کشور جدید یعنی امریکا خواهد بود.
در انتخابات ریاست جمهوری اخیر امریکا، بسیاری از مردم عرب و مسلمان امریکایی، به ترامپ رای دادند به این امید که او برخلاف جو بایدن، بتواند به جنگ در غزه پایان دهد و مانع از جنگ دیگری در فلسطین شود. چنین نیز شد یعنی ترامپ قبل از بازگشت به کاخ سفید، جنگ ۱۵ ماهه اسرائیل علیه غزه را متوقف کرد و آتش بس به دست آمد.
با این حال ترامپ به دنبال اجرای گزینههای بی سابقه و بسیار بد علیه فلسطین و غزه است که نتایج آنها بدتر از اهداف جنگ است. نکته اینکه قبل از این هیچ کدام از دولتها و روسای امریکا چنین چیزی درباره تخلیه غزه و انتقال یا اخراج اهالی غزه نگفتهاند. حتی در اسرائیل تا قبل از این هیچ کدام از دولتها و نخست وزیران، چنین تصمیمی درباره غزه نداشتند.
این در حالی است که دولت سابق آمریکا، (جو بایدن – حزب دموکرات) هر چند نتوانسته بود جنگ را متوقف کند و به لحاظ تسلیحاتی بزرگترین حامی و تامین کننده ارتش اسرائیل بود، اما همزمان هم بر راه حل دو کشوری تاکید میکرد هم با اشغال غزه از سوی اسرائیل مخالف بود و آن را بخشی از سرزمین فلسطین میدانست. هم در ارسال تسلیحات و مهمات به ارتش اسرائیل، محدودیتهایی را اعمال میکرد برخلاف دولت ترامپ که در ارسال تسلیحات و بمبها به اسرائیل همه محدودیتها را لغو کرد.
آیا حماس اجازه میدهد طرح ترامپ اجرایی شود؟ حماس در نتیجه ۱۵ ماه جنگ همه جانبه و شدید ارتش اسرائیل، نابود نشد و توانست حتی در اخرین هفته جنگ هم به ارتش اسرائیل تلفات وارد کند. بعد از عقب نشینی ارتش اسرائیل هم به سرعت، حماس کنترل نظامی غزه را دوباره به دست گرفت.
اسرائیل با اینکه در جنگ اخیر، توانست کنترل سراسر منطقه غزه را به دست بگیرد و به صورت موقت حماس را از اداره این منطقه کنار بزند با اینکه توانست بیشترین حجم از تخریب و ویرانی را به جای بگذارد و تقریبا همه زیرساختها و امکانات زندگی عادی انسانی را از بین ببرد، اما نتوانست حماس را نابود کند. در نهایت برای آزادی اسیران اسرائیلی مجبور به مذاکره با حماس شد.
ترامپ نیز گفته است ارتش امریکا را به غزه اعزام نمیکند بلکه اسرائیل آن را تحویل امریکا میدهد. سوال اینجاست آیا نیروهای حماس اجازه میدهند اسرائیل اهالی این منطقه را اخراج کند؟ آیا اسرائیل توانایی اخراج اهالی غزه به منطقه دیگری را دارد؟ ارتش اسرائیل که تاکنون توانایی سرکوب و نابودی حماس را نداشته چگونه میتواند دست به چنین اقدامی بزند؟ ضمن اینکه جنگ برای اخراج اهالی غزه از این منطقه به مراتب سختتر و غیرممکنتر از جنگ برای نابودی حماس است. چرا که هم اهالی خود راضی به فرار به کشور همسایه (مصر) یا دیگر کشورها نیستند هم در صورتی که مصر مرزهای خود را باز نکند چنین کاری عملی نیست.