![هدف سیاست فشار حداکثری ترامپ چیست؟ هدف سیاست فشار حداکثری ترامپ چیست؟](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/19/2431552_285.jpg)
با توجه به شرایط حاصل از جنگ اوکراین و تاثیری که بر بازار انرژی گذاشت، ایران توانست با رایزنیهای گسترده مستقیم و غیرمستقیم برنامه فروش نفت خود را از سر بگیرد. ترامپ دستور صفر کردن فروش نفت ایران به چین، انسداد مسیر تامین کالا و دور زدن تحریمها از طریق کشورهای جنوب خلیج فارس و استفاده از شبکه بانکی عراق برای ایران را صادر کرد. در اولین قدم – تا لحظه تنظیم این گزارش – آمریکا شبکه فروش نفت ایران به چین را تحت تحریم قرار داد.
فرارو- دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا روز ۴ فوریه یک یادداشت ریاستجمهوری امضا کرد که دستور بازگشت سیاست فشار حداکثری (Maximum Pressure) بر ایران را صادر میکرد. اگر چه در متن و عنوان این یادداشت از فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی (به عنوان سیستم سیاسی) نام بردند، اما تاثیر آن سیاست مانند دولت اول او، بر مردم ایران خواهد بود.
به گزارش فرارو، ناظران بر این باورند که ترامپ در نوبت پیشین حضورش در قدرت با این هدف سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفت که ایران در داخل کشور با وضعیت امنیتی روبهرو شود. با توجه به آنچه در ابتدای دولت دوم او رخ داد، باید به این موضوع بپردازیم که این سیاست طی ۴ سال پیش رو چه اهدافی را دنبال میکند.
نقاطی که ترامپ در دور جدید برنامه فشار حداکثری خود دنبال میکند را میتوانیم از متن یادداشت مذکور استخراج کنیم. با توجه به شرایط حاصل از جنگ اوکراین و تاثیری که بر بازار انرژی گذاشت، ایران توانست با رایزنیهای گسترده مستقیم و غیرمستقیم برنامه فروش نفت خود را از سر بگیرد. ترامپ دستور صفر کردن فروش نفت ایران به چین، انسداد مسیر تامین کالا و دور زدن تحریمها از طریق کشورهای جنوب خلیج فارس و استفاده از شبکه بانکی عراق برای ایران را صادر کرد. در اولین قدم – تا لحظه تنظیم این گزارش – آمریکا شبکه فروش نفت ایران به چین را تحت تحریم قرار داد. بر اساس اطلاعیه منتشر شده توسط دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک) این شبکه شامل افراد و شرکتهایی در چین، هند، امارات و تعدادی از نفتکش بوده که تحت تحریم قرار گرفتهاند. در دوران بایدن این فضای تنفس به خاطر وضعیت بازار انرژی باز شد. اما شرایط نشان میدهد که ترامپ قصد ندارد این فضا را باز نگه دارد.
بخش دیگری از سیاست ترامپ، طراحی یک کمپین بینالمللی برای انزوای ایران در سطح جهانی است. او به مارکو روبیو وزیر خارجه خود دستور داده که این کمپین را طراحی کند. احتمالاً این کمپین شامل سفرهای متعدد و رایزنیهای فشرده با کشورهای مختلف به خصوص شرکای کلیدی آمریکا در منطقه و همچنین طرفهای اروپایی باشد.
بخش دیگری از این کمپین را باید در ماموریت محوله به نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد جستوجو کرد. ترامپ به سفیر آمریکا در سازمان ملل دستور داده که رایزنی با شرکای کلیدی (تروئیکای اروپایی) برای فعال کردن مکانیسم ماشه را در دستور کار قرار دهد.
بخش دیگری از دور جدید سیاست حداکثری، بر تحقیقات گسترده برای شناسایی و تحریم اشخاص تاثیرگذار، شرکتها و شبکه دور زدن تحریمهای ایران است. این دستور چندوجهی تلاش میکند با هدف گرفتن اشخاص موثر در دور زدن تحریمهای ایران که نقش مهم و موثری در فروش نفت، انتقال پول به ایران و تامین کالا دارند، بر دو موضوع تمرکز کند. اول، بالا بردن ریسک تجارت با ایران مانند ادوار پیشین برای کنار کشیدن خودخواسته افراد موثر و دوم، بستن راههای گریز از تحریمهای آمریکا. ترامپ به زعم خود، تلاش میکند در نهایت با افزایش فشار بر ایران، تهران را از موضع ضعف پای میز مذاکره بنشاند. در آن شرایط ایدهآل از منظر آمریکایی، قصد آنان این است که بازدارندگی هستهای ایران را از بین ببرند.
با توجه به تجربههای پیشین، ایران برای خنثیسازی فشار حداکثری تلاش خواهد کرد. کمپین مقابله ایران میتواند در دو مسیر رایزنی برای مسیرهای جایگزین و فعال کردن پلنهای طراحی شده پیش برود. به طور طبیعی، مسیرهای فعلی از سوی آمریکا مسدود خواهد شد و ایران نیز تلاش میکند که با محرمانگی بیشتری دور زدن تحریمها را پیش ببرد. مسیری که به طور مشخص شامل فروش غیررسمی نفت، تهاتر، انتقال پول و تامین کالا باشد.
مسئله دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد، تابآوری جامعه در برابر دور دوم سیاست فشار حداکثری است. در نهایت، تمام این برنامه هدفی جز اقتصاد ایران ندارد. در ابتدای این گزارش اشاره کردیم که اگر چه رئیسجمهور آمریکا عنوان یادداشت خود را به فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی اختصاص داده، اما در نهایت، برنامه مذکور به مردم ایران آسیب میزند که باز میتوان گفت دو هدف را دنبال میکند: ایران به خاطر شرایط پیش آمده و فشار از سوی افکار عمومی و مردم پای میز مذاکره برود یا وضعیت اقتصادی حاصل از سیاست فشار حداکثری، ایران را از درون به وضعیت بحرانی بکشاند.