برای قرنها، انسانها به دنبال خوشبختی و معنای زندگی بودند، اما چه چیزی همیشه از قلم افتاده است؟
فرارو- چه چیزی باعث یک زندگی خوب میشود و چگونه میتوانیم به آن دست یابیم؟ دو احتمال وجود دارد: دنبال کردن یک زندگی شاد یا زندگی با معنا.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، داشتن یک زندگی شاد یا به دنبال معنای زندگی گشتن، فواید و طرفداران خود را دارند، اما دههها پژوهش روانشناختی محدودیتهای آنها را نیز آشکار کرده است. برای مثال، تصور فرهنگی کنونی از شادی میتواند بر ضد رسیدن به یک زندگی کامل عمل کند. از لحاظ تاریخی، شادی معمولاً به عنوان نتیجه «خوشبختی» و «شانس» تعریف میشود. امروزه بسیاری انتظار دارند که شادی از تلاش و موفقیت فردی ناشی شود، اما این مسیر به نوبه خود باعث میشود ناراحتی و احساسات منفی مانند غم و اندوه یا عصبانیت مانند شکستهای شخصی به نظر برسند. از دانمارکیها و فنلاندیها که مرتباً در میان شادترین مردم جهان قرار میگیرند، بپرسید که راز آنها چیست و آنها به شما این را خواهند گفت: توقعات خود را کاهش دهید و به آنچه دارید راضی باشید.
این یک توصیه است که توسط شواهد زیادی پشتیبانی میشود. به طور متناقض، رسیدن به خوشبختی آسانتر است، اگر بیش از حد آن را نخواهید. ما فرض میکنیم که چیزهای بزرگ در زندگی ما را خوشحال میکند: یک عروسی مجلل، یک ترفیع یا خرید یک ماشین جدید. این مسائل ما را خوشحال میکنند، اما نه برای مدتی طولانی. مطالعات نشان میدهد که ما سریعتر از آنچه فکر میکنید با شرایط جدید خود سازگار میشویم، چیزی که روانشناسان آن را «تردمیل لذتبخش» مینامند. درعوض، پیاده روی روزانه، قرار ملاقات هفتگی با بهترین دوستتان و شام عاشقانه ماهانه با شریک زندگیتان است که شادی پایدارتری ایجاد میکنند. به نظر عالی میرسد، اینطور نیست؟ اما این توضیح یک کلید مهم را کنار گذاشته است. آیا ممکن است زندگی چیزی بیشتر از لذتهای ساده و راحتی باشد؟
پس از زندگی شاد، زندگی معنادار وجود دارد. ما اغلب تصور میکنیم معنا از تلاش برای تغییر جهان سرچشمه میگیرد. فشار برای تحقق این نوع چشم اندازی بزرگ میتواند بسیار سخت باشد و برای بسیاری دور از دسترس است. تحقیقات جدید نشان میدهد کاهش توقعات و تمرکز بر چیزهای کوچک میتواند حس قابلدستیابیتری از معنا ارائه دهد. اغلب مردم آن را در روتینهایی مانند مراقبت از خانواده، داوطلب شدن در اجتماع یا اختصاص دادن زمان خود به کارهای مذهبی مییابند. با این حال، جنبه تاریکی نیز در جستجوی معنا وجود دارد: محققان دریافتهاند جستجوی معنا میتواند افراد را تشویق کند که خطوط تیزی بین کسانی که به گروهشان تعلق دارند و کسانی که به آن تعلق ندارند، بکشند. مناسک و عشقی که ما را به شیوه زندگی انتخابیمان پیوند میدهد، میتواند به قیمت دلسوزی نکردن برای کسانی که شبیه ما نیستند، تمام شود.
هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که زندگیهای شاد یا معنادار نمیتوانند زندگی خوبی باشند. با این حال هر دو مدل نمیتوانند وسعت تجربیات انسانی را به تصویر بکشند. کنجکاوی، جاه طلبی و اکتشاف چطور؟ یا شکست و تجدید حیات؟ فکر کردن به آنچه که خوشبختی و معنا از قلم میاندازند و تلههایی که میتوانند برای ما بگذارند، دکتراویشی و آزمایشگاه تحقیقاتیاش را بر آن داشت تا سومین مسیر تحقق را ترسیم کنیم: غنای روانشناختی. یک زندگی غنی از نظر روانی، زندگی پر از تجربیات متنوع، غیر معمول و جالب است که دیدگاه شما را تغییر میدهد. زندگی با پیچ و خم؛ یک زندگی دراماتیک و پرحادثه به جای یک زندگی ساده و سرراست. زندگی متفاوت و پیچیده؛ زندگی با توقفها، مسیرهای انحرافی و نقاط عطف؛ زندگیای که شبیه یک پیاده روی طولانی و پر پیچ و خم به نظر میرسد. چنین تجربیاتی میتوانند سیستم ایمنی روانی را آغاز کند و ما را انعطاف پذیرتر کند. استقبال از دستیابی به غنای روانی همچنین میتواند ما را کمتر مستعد پشیمانی کند: اگر کاری که انجام دادید اشتباه پیش رفت، اهمیت کمتری دارد. شما بدون توجه به احتمال شکست این کار را انجام دادید و تجربه دیگری به وجود آوردید.
این نوع زندگی صرف نظر از شرایط، قابل دسترس است. در مواقع بیماری، سوگ یا مشکلات مالی، خوشبختی یا معنا دور از دسترس به نظر میرسد. یک زندگی غنی از نظر روانی میتواند به عنوان محصول جانبی آن معنا و شادی به همراه داشته باشد. در پایان شاید یکی از بهترین صحبتها درباره زندگی برای النور روزولت است: «هدف از زندگی زندگی کردن آن، نهایت تجربه، رسیدن مشتاقانه و بدون ترس است».