با آغاز دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، سیاستهای وی درباره ایران دوباره مورد توجه قرار گرفت. با خروج از برجام و اعمال فشار حداکثری در دوره اول، ترامپ اکنون ترکیبی از دیپلماسی و تهدید را دنبال میکند. انتصاب استیو ویتکاف و مواضع متناقض ترامپ درباره ایران، تحلیلگران را در پیشبینی اقدامات آینده او سردرگم کرده است. همزمان، با نزدیک شدن به پایان اعتبار برجام، سرنوشت این توافق و برنامه هستهای ایران در هالهای از ابهام قرار دارد.
فرارو- صادق الطائی تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل القدس العربی
به گزارش فرارو به نقل از القدس العربی، با آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، توجهات بار دیگر به مسئله هستهای ایران جلب شد. در زمان ریاستجمهوری جو بایدن، مذاکرات به جایی نرسید و این پرونده عملاً به بنبست خورد. حالا، در دورهی جدید، دونالد ترامپ از تهدید به جنگ گرفته تا اعلام آمادگی برای دیپلماسی، مواضعی متفاوت اتخاذ کرده است. همین تضادها باعث شده پیشبینی سیاستهای آینده او در قبال ایران دشوار شود.
در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سیاست او با خروج از توافق هستهای موسوم به برجام آغاز شد؛ توافقی که در دوران اوباما منعقد شده بود. ترامپ سپس در مه ۲۰۱۸ سیاست فشار حداکثری را اجرا کرد و تلاش کرد سایر اعضای گروه ۱+۵ را نیز برای توقف این توافق تحت فشار قرار دهد. برخی تحلیلگران معتقدند که ایران در موقعیت ضعف قرار دارد و این وضعیت ممکن است تهران را مجبور کند شروط جدیدی را که ترامپ در دورهی دوم مطرح میکند، بپذیرد.
در مقابل، برخی بر این باورند که ترامپ در دورهی دوم ریاستجمهوری خود سیاست فشار حداکثری را تشدید خواهد کرد تا حکومت ایران را به زانو درآورد و حتی به سقوط آن نزدیک شود. برخی دیگر پیشبینی میکنند که تنشها ممکن است آنقدر بالا بگیرد که آمریکا به حملهی نظامی متوسل شود و زیرساختهای هستهای ایران را هدف قرار دهد. این تحلیلها عمدتاً بر اساس اظهارات پیشین دونالد ترامپ ارائه شدهاند.
بهعنوان نمونه، دونالد ترامپ در یک گردهمایی انتخاباتی در کارولینای شمالی اعلام کرد که اسرائیل باید در واکنش به حملات موشکی ایران، تأسیسات هستهای این کشور را هدف قرار دهد. علاوه بر این، ترامپ در گفتوگویی با مجلهی تایم، احتمال وقوع جنگ با ایران را رد نکرد. اگرچه او در تبلیغات انتخاباتی خود مخالفتش را با استفاده از نیروی نظامی برای براندازی حکومت ایران اعلام کرده بود، اما در پاسخ به پرسش خبرنگار تایم گفت: «هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. این وضعیت بسیار ناپایدار است.»
اظهارات دونالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی معمولاً با مواضع رسمی او پس از ورود به کاخ سفید متفاوت بوده است. نمونهای از این تغییر رویکرد، انتخاب استیو ویتکاف بهعنوان فرستادهی ویژه به خاورمیانه است. ویتکاف، وکیلی یهودی از نیویورک و از حامیان دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو، بهعنوان مسئول پروندهی ایران منصوب شده است. به نظر میرسد این انتصاب نشاندهندهی تمایل ترامپ به بررسی راهحلهای دیپلماتیک پیش از تشدید فشار بر ایران باشد.
به گزارش فایننشال تایمز، استیو ویتکاف احتمالاً مسئولیت هدایت تلاشهای دیپلماتیک در مورد برنامهی هستهای ایران را بر عهده خواهد داشت که بخشی از استراتژی کلان ترامپ برای کاهش تنشهای منطقهای محسوب میشود. همزمان، ترامپ و مشاورانش در دیدارهای اولیه تأکید کردهاند که ترجیح میدهند از رویارویی مستقیم با ایران اجتناب کنند.
برخی تحلیلگران این انتصاب را نشانهی همسویی بیشتر سیاستهای ترامپ با اهداف اسرائیل میدانند. آنها معتقدند که انتخاب فردی بدون تجربه در مسائل خاورمیانه، اما با روابط نزدیک با بنیامین نتانیاهو، بیانگر همکاری نزدیکتر کاخ سفید با اسرائیل و در نتیجه، احتمال افزایش تنشها است. از دید این تحلیلگران، ویتکاف که تخصص اصلیاش در امور مالیاتی و املاک است، تجربهای در سیاست خارجی و امنیت منطقهای ندارد، و این موضوع نگرانیها در مورد تشدید تنشهای بالقوه را افزایش داده است.
دونالد ترامپ نیز در سخنانش تناقضهایی را در مورد نقش ویتکاف نشان داده است. برای مثال، وقتی از او درباره مذاکره مستقیم ویتکاف با ایران پرسیده شد، گفت: «او قطعاً کسی است که از او استفاده خواهم کرد.»، اما در عین حال از اظهار نظر صریح در مورد حمایت از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران خودداری کرد و گفت: «امیدوارم این موضوع بدون نیاز به نگرانی حل شود.» این اظهارات متناقض، تحلیلگران را سردرگم کرده و پیشبینی دقیق سیاستهای ترامپ را دشوارتر ساخته است.
از سوی دیگر، محمدجواد ظریف، در سخنرانی خود در داووس اشاره کرد که ترامپ، بر خلاف دوره قبلی خود، از بازگرداندن افرادی مانند پمپئو و بولتون که به خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ اصرار داشتند، خودداری کرده است. این تصمیم شاید نشاندهنده آن باشد که ترامپ از تجربیات گذشته خود درس گرفته است. با این وجود، هنوز مشخص نیست که این تغییر رویکرد منجر به اتخاذ سیاستی پایدارتر در قبال ایران خواهد شد یا خیر.
محمدجواد ظریف در اظهاراتی اعلام کرد که حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ باعث لغو دیدار برنامهریزی شده بین ایران و آمریکا برای مذاکره درباره احیای برجام شد. او تاکید کرد که خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران را به پیشرفتهای بیشتری در غنیسازی اورانیوم نزدیک کرده، هرچند که تهران تمایلی به ساخت سلاح هستهای ندارد. محمد جواد ظریف همچنین به آثار تحریمهای آمریکا بر زندگی مردم ایران اشاره کرد و ادامه این فشارها را عاملی برای سختتر شدن شرایط اقشار آسیبپذیر دانست. او در عین حال تاکید کرد که ایران قصدی برای ساخت سلاح هستهای ندارد و اگر چنین قصدی وجود داشت، میتوانست پیشتر به آن دست یابد.
با نزدیک شدن به پایان اعتبار برجام طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در ۱۸ اکتبر امسال، جامعه بینالمللی با چالشی روبهرو است. در این تاریخ، تصمیمگیری درباره آینده این توافق به امری اجتنابناپذیر تبدیل شده است و این موضوع میتواند سرنوشت برنامه هستهای ایران و تعامل جهانی با این پرونده را تعیین کند.