اگر قرار باشد کار به جنجال کشیده شود و معترضان مجلسی و غیرمجلسی وارد عمل شوند و اجازه ندهند دولت در مسیر مذاکره حرکت کند، شاهد نمونهای مشابه آن چیزی خواهیم بود که در دوره دوم آقای روحانی دیدیم. همچنین تیم مذاکره کننده باید از اجازه و اختیارات لازم برای مذاکرات بر اساس مصالح ملی برخوردار باشد. در غیر این صورت ما در مذاکرات دچار مشکل خواهیم شد.
فرارو- دونالد ترامپ در تاریخ ۱ بهمن ماه رسما در کاخ سفید دوره دوم ریاست جمهوری خود را آغاز میکند. این در حالیست که در بدو ورود به کاخ سفید، ترامپ با پروندههایی متعدد از جمله پرونده جنگ اوکراین، درگیریهای خاورمیانه، جنگ اسرائیل با شبه نظامیان و البته پرونده هستهای ایران رو به رو خواهد شد. ترامپ یکبار با خروج از برجام، نتیجه تلاشهایی چندین ماهه تیمهای مذاکره کننده ایرانی و غربی را بر باد داده است و این بار اهمیت بازگشت به یک توافق برای طرفین، بسیار جدیتر شده است.
به گزارش فرارو، اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران درخصوص بازگشت به توافق گفته است: «ما هیچوقت از میز مذاکره فرار نکرده و قائل به گفتوگو بودیم. آقای عراقچی هم اعلام کردند که ما برای مذاکره شرافتمندانه برای رفع تحریمها و برنامه هستهای آمادگی داریم. اینکه به چه شکلی مذاکرات برگزار شود، تصمیمگیری خواهد شد.»
ریچارد نفیو، کارشناس سیاست خارجی آمریکا که از او بهعنوان «معمار تحریمها» نام برده میشود نیز، در مقالهای که ۱۳ دیماه در نشریهٔ فارن افرز منتشر کرد، نوشته است «با توجه به خطرات اقدام نظامی، ایالات متحده باید در آغاز دورهٔ ترامپ یک تلاش نهایی و صادقانه برای مذاکره بهمنظور متوقف کردن برنامهٔ هستهای تهران انجام دهد.» با توجه به همه اینها پرسشهایی مطرح است از جمله این که ایران باید چگونه با ترامپ روبهرو شود و تحولات به کدام سمت است؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفتوگو با فرارو به بررسی و تحلیل این موضوعات پرداخته است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «قبل از هر تحلیلی باید به این نکته توجه کنیم که رفتار ترامپ قابل پیش بینی نیست و نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم که ترامپ چه رفتاری انجام خواهد داد. بنابراین، هرچه گفته شود بیشتر گمانه زنی است. یک نکته مهم درباره ترامپ این است که به دنبال کاهش هزینهها است و علاقهای به هزینه تراشی برای بودجه آمریکا ندارد. همچنین ترامپ به دنبال این است که بدون درگیری و جنگ، مسئله اوکراین را حل کرده و به مسائل تجاری و اقتصادی خود بپردازد. اما مشخص نیست که نوع مداخله آمریکا در مسئله اوکراین چه تاثیری بر اتحادیه اروپا خواهد داشت. ترامپ علاقهای ندارد چه به لحاظ هزینه و چه به لحاظ مسائل امنیتی در مسئله اوکراین مداخله داشته باشد؛ بنابراین همه چیز بسیار پیچیده است. ایران نیز آیندهای کاملا غیر روشن را در قبال شرایط موجود و شرایط پس از ترامپ دارد. یکی از فرضیهها این است که اگر ترامپ بیاید، پشت نتانیاهو قرار میگیرد و جنگ و درگیری گستردهتر خواهد شد.»
وی افزود: «این بزنگاه مهمی است که تصمیم بگیریم آیا به سمت افزایش تنش و خشونت میرویم یا به شیوهای تصمیم میگیریم که از فرصت پیش آمده بهره لازم را برای تثبیت موقعیت خود میبریم. علی رغم آن چه، برخی سعی دارند از ترامپ ترسیم کنند، مسیر حرکت وی، چندان شفاف و روشن نیست و نمیدانیم او دقیقا چه میخواهد انجام دهد و واکنشها نسبت به اقدامات احتمالی او چه خواهد بود. با همه این ها، آن چه تا کنون میدانیم این است که این فرضیه که ترامپ پشت سر نتانیاهو خواهد بود یا به تشدید جنگ دامن میزند را نمیتوان فرضیه دقیقی دانست. ترامپ در اغلب سخنان خود درباره غزه و اسرائیل مواضعی گرفته که حکایت از عدم رغبت او به توسعه جنگ دارد؛ بنابراین فرضیه اشتباهیست اگر تصور کنیم هر نوع مذاکره احتمالی ما با آمریکا، قرار است تحت تاثیر روابط آمریکا و اسرائیل باشد. از اهمیت ارتباط با اروپاییها نیز نمیتوانیم غافل باشیم. قرار است یک هفته قبل از تحلیف دونالد ترامپ در ۲۰ ژانویه، با اروپاییها در تاریخ ۱۳ ژانویه مذاکره کنیم؛ بنابراین اکنون فرصت مناسبی است که مسائلمان را با کشورهای مختلف حل و فصل کنیم. وقتی صحبت از آمریکا و روابط با آمریکا میکنیم باید به این نکته توجه کنیم که اگرچه مذاکره مهم است، اما استقلال عمل و حفظ عزت کشورمان نیز حائز اهمیت است.»
این تحلیلگر ارشد سیاسی در ادامه گفت: «شرایط امروز با زمان آقای روحانی و شکل گیری برجام بسیار متفاوت است و با توجه به سخنان مقامات آمریکایی و شخص ترامپ، باید هر نوع توافقی در کوتاهترین زمان ممکن شکل بگیرد. این توافق سرعتی نیز نیازمند ۲ نکته اساسی است؛ پیشگیری از انواع کارشکنیها و به کارگیری با تجربهترین و باهوشترین مذاکره کنندگان ممکن. آقای تخت روانچی که جزو تیم دکتر ظریف بودهاند و با تیم ایشان کار کردند از جمله افراد معتبری هستند که برای مذاکرههای فعلی دعوت شدهاند و از پختگی لازم برای مذاکره برخوردارند. آقای عراقچی وزیر امور خارجه و آقای ظریف به عنوان معاون راهبردی نیز از توانمندی قابل توجهی برای سامان دادن به مذاکرات برخوردارند؛ بنابراین این کفه ترازو سنگینی مناسبی دارد. اما کفه دیگر که به کارشکنیها مرتبط است تا حدودی سنگین است. اگر قرار باشد کار به جنجال کشیده شود و معترضان مجلسی و غیرمجلسی وارد عمل شوند و اجازه ندهند دولت در مسیر مذاکره حرکت کند، شاهد نمونهای مشابه آن چیزی خواهیم بود که در دوره دوم آقای روحانی دیدیم. همچنین تیم مذاکره کننده باید از اجازه و اختیارات لازم برای مذاکرات بر اساس مصالح ملی برخوردار باشد. در غیر این صورت ما در مذاکرات دچار مشکل خواهیم شد.»
وی افزود: «اما باید به این سوال هم پاسخ دهیم که طرفین مقابل از ما چه میخواهند؟ ۱. مسئله هستهای. ۲. مسئله منطقه. ۳ برد و توان موشکی ایران. سوال دیگر این است که در کدام یک از این موارد، این احتمال وجود دارد که بتوانیم امتیازاتی را ارائه دهیم و در کدام یک نمیتوانیم؟ در بحث هستهای ما از ابتدا هم مشکلی نداشتیم و آن چه باعث شد به سمت غنی سازی ۶۰ درصدی و احتمالا بالاتر برویم، لجبازی و واکنش به رفتارهایی بود که از سوی آژانس و طرف اروپایی دیدیم. همچنین از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر استفاده کردیم. در حالی که حتی وقتی ترامپ از برجام خارج شد ما تا یک سال روی تعهدات برجامی خود باقی ماندیم و خارج نشدیم. پس این امکان که به بازرسان اجازه دهیم، کنترلهای بیشتر و بازرسیهای مضاعفی داشته باشند، یا دوربینها مجدد نصب شود یا قانون راهبردی مجلس از پیش پا برداشته شود، وجود دارد. در بحث مسائل منطقهای، شرایط بسیار متفاوت شده، حماس، حزب الله و حشدالشعبی، زینبیون و فاطمیون، در وضعیت مناسبی قرار ندارند و نسبت به سالهای قبل از موضع قدرت پایین آمدهاند. رهبری نیز گفتهاند که ما در منطقه نیروی نیابتی نداریم و خودمان هستیم؛ بنابراین در این زمینه نیز میتوانیم امتیازاتی بدهیم و امتیازاتی را بگیریم. در بحث برد موشکی، اما شرایط پیچیدهتر است. برد موشکی ما چیزی نیست که بتوانیم محدود یا تمامش کنیم. به هر حال ما با تهدید اسرائیل مواجهیم و ایران نیز حاضر نیست در این زمینه امتیاز داده و کوتاه بیاید.»
دیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «این بسیار مهم است که در بحث مذاکرات، دیپلماسی پیش باشد و مذاکرات را سیاسیون انجام دهند و نظامیها نه به عنوان مذاکره کننده بلکه به عنوان حامی، حضور داشته باشند. این کار نیازی به زمان طولانی هم نخواهد داشت و وقتی چارچوبها مشخص است، میتوان بهتر و سریعتر به نتیجه رسید. این بسیار مهم است که قبل از شهریور سال آتی بتوانیم از این موقعیت بهره لازم را ببریم. با توجه به سخنان اخیر رهبری، مشخص است که ایشان نیز در جریان مذاکرات، حامی دولت هستند.»