اسرائیل به دنبال این است که نفوذ خود را در سوریه تا حدی گسترش بدهد که بتواند هم سوریه و هم لبنان را کنترل کند، چرا که این دو، هم مرزی زیادی با یکدیگر دارند. اسرائیل تا ۴۰ کیلومتری دمشق آمده بنابراین هم روی حزب الله نفوذ بیشتری پیدا کرده است و هم بر دولت آینده سوریه تسلط بسیار زیادی پیدا کرده است تا جایی که آزادی عمل انها به طور کامل سلب شده است؛ بنابراین بی ثباتی رخ داده در سوریه و تغییر رژیم ناگهانی ان که با ضعف شدید نیروی نظامی این کشور همراه شده، کاملا به نفع اسرائیل خواهد بود
فرارو-پس از سقوط دمشق و پایان حکومت ۵۴ ساله خانواده اسد، نیروهای اسرائیلی وارد یک منطقه غیرنظامی در خاک سوریه شدهاند که پس از جنگ خاورمیانه در سال ۱۹۷۳ بر اساس یک پیمان بین المللی ایجاد شده بود. مقامهای اسرائیلی مدعی شدهاند که این تهاجم موقتی و در راستای تامین امنیت است.
به گزارش فرارو، بین ارتش اسرائیل و سوریه یک «منطقه جداکننده» به مساحت ۴۰۰ کیلومتر مربع وجود دارد که اغلب به عنوان «منطقه غیرنظامی» نیز شناخته میشود. بر اساس معاهدهای رسمی حضور نیروهای نظامی از هر دو طرف بر اساس توافق آتش بس در این منطقه ممنوع بود، اما اسرائیل به محض سرنگونی بشار اسد، تجاوزی آشکار به این منطقه انجام داده و موازی با این اقدام، برخی حملات هوایی را نیز ترتیب داده است. ارتش اسرائیل رسما اعلام کرده است که جنگندههایش بیش از ۳۵۰ حمله هوایی علیه اهدافی در سراسر سوریه انجام دادهاند، و همزمان نیروهای زمینی خود را وارد یک ناحیه حائل غیرنظامی میان سوریه و بلندیهای جولان اشغالی کرده است.
با توجه به این شرایط، پرسشهایی مطرح است از جمله این که اسرائیل در سوریه به دنبال چیست و تا کجا پیش خواهد رفت؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفتوگو با فرارو به بررسی و تحلیل این موضوعات پرداخته است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «اردوغان از مدتها پیش در حال حمایت از مخالفان اسد بود. زمانی که مخالفان اسد مسلح شدند، اردوغان به آنان پناه داد و بعد از سرکوب شدن، به خاک ترکیه، پناه بردند. در نهایت اردوغان اینها را به داخل سوریه هل داد و ادلب را محل پناهشان قرار داد. در طول زمان نیز، با پول و حمایتهای مادی از این گروهها حمایت کرد. این حمایتها در شرایطی بود که اردوغان با کردها تعارض پیدا کرد. این گروهها در نهایت با یکدیگر هم پیمان شدند و با تغییر نام خود و با رهبری محمد الجولانی وارد حمله به سوریه شدند. با این وجود، ممکن است بین این گروهها، اختلافات و درگیریهایی بر سر مناصب قدرت و ... وجود داشته باشد. هر چند این گروه تلاش کرده است با گفتن این که به زنان کاری نداشته باشید، یا به اماکن مختلف کاری نداشته باشید، سعی دارند چهرهای متفاوت و مثبت از خود نشان دهند. تا این جای کار، به نظر میرسد این گروه با ارتش آزاد سوریه مشکلی ندارد. اما این که در ادامه کار به مشکلی برخورد خواهند کرد یا خیر را نمیدانیم. همچنین این دولت جدید تا پذیرفته شدن از سوی عموم مردم و رسیدن به مرحلهای که از سوی همه دولتها به رسمیت شناخته شوند، فاصله دارند. درباره آینده این گروه سوالات بی پاسخ زیادی وجود دارد.»
وی افزود: «در چنین شرایطی است که اسرائیل از خلاء به وجود آمده، نهایت استفاده را میبرد. این در حالی است که الجولانی در مصاحبهای که با CNN داشت، به کشورهای مختلفی از عراق تا ایران پیامهایی داد. اما یک پیام هم به اسرائیل داد و گفت ما در خصوص توافق ۱۹۷۴، با شما گفتوگو خواهیم کرد. در ۳۱ ماه مه ۱۹۷۴ سوریه و اسرائیل پس از ۷ ماه آتش بس و جنگ اکتبر ۱۹۷۳، توافقی موسوم به پایان تنش امضا کردند. این توافق بین ارتش سوریه و اسرائیل و با حضور نمایندگان سازمان ملل متحد، شوروی و آمریکا و بر اساس قطعنامه ۳۳۸ سازمان ملل در ۲۲ اکتبر همان سال امضا شد. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اخیرا؛ فروپاشی توافق «انفصال» سوریه و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۷۴ در منطقه جولان را اعلام کرد و دستور داد منطقه حائل در جولان اشغالی تحت کنترل در آید. پیشتر، وزیر جنگ اسرائیل، به ارتش دستور داد کنترل منطقه حائل را در دست گیرند. یعنی بعد از گذشت نیم قرن همه چیز به هم ریخته است و نتانیاهو نهایت سوء استفاده را کرده است.»
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی در ادامه گفت: «تانکهای نتانیاهو نه تنها منطقه مذکور را گرفته بلکه پیشروی بیشتری داخل خاک سوریه کرده و اکنون پرسش مهم این است که آیا اسرائیل حاضر است عقب نشینی کند یا مناطق اشغالی را حق خود میداند؟ حملات هوایی اسرائیل علیه سوریه نیز نقاط مهمی را هدف گرفته و حتی سوریه را از لحاظ تهاجمی و نظامی نابود کرده است و این اتفاقات در شرایطی در حال رخ دادن است که در محافل غربی سکوت سنگینی حاکم است. دولتهای غربی نمیگویند چرا اسرائیل حق قانونی و رسمی اسرائیل را نقض کرده است؟ از نظر حقوقی با فرار اسد و تحویل قدرت از سوی نخست وزیر به معارضان مسلح، عملا هیچ ابزاری باقی نمانده است که بتوان با اسرائیل وارد مقابله شد. از لحاظ نظامی نیز، ارتش از جبهههای متعددی عقب نشینی کرده است و آن تنها قسمتی که هنوز قدرت دارد، منسجم نیست و فرماندهی منظمی هم ندارد. قسمتهایی مثل نیروی دریایی و هوایی نیز به حدی نابود شده که اساسا کسی برای مقابله جدی با اسرائیل حاضر نیست؛ بنابراین شرایط پایهای سوریه شرایطی است که به طور کامل به نفع تهاجم اسرائیل است.»
وی افزود: «اسرائیل به دنبال این است که نفوذ خود را در سوریه تا حدی گسترش بدهد که بتواند هم سوریه و هم لبنان را کنترل کند، چرا که این دو، هم مرزی زیادی با یکدیگر دارند. اسرائیل تا ۴۰ کیلومتری دمشق آمده بنابراین هم روی حزب الله نفوذ بیشتری پیدا کرده است و هم بر دولت آینده سوریه تسلط بسیار زیادی پیدا کرده است تا جایی که آزادی عمل انها به طور کامل سلب شده است؛ بنابراین بی ثباتی رخ داده در سوریه و تغییر رژیم ناگهانی ان که با ضعف شدید نیروی نظامی این کشور همراه شده، کاملا به نفع اسرائیل خواهد بود.»