در سال ۲۰۱۶، حلب پس از چهار سال کنترل شورشیان به دست دولت بشار اسد افتاد، اما اخیراً در تحول سریع، گروههای شبهنظامی اسلامگرا دوباره این شهر را تصرف کردند. این تغییرات نشاندهنده ضعفهای ساختاری ارتش سوریه و نقش برجسته ترکیه در تحولات است. رجب طیب اردوغان با فشار به کردها و بشار اسد، به دنبال اعمال تغییرات سیاسی است.
فرارو– جیمی دِتمِر، خبرنگار بخش بین الملل مجله پولیتیکو
به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، در سال ۲۰۱۶، نیروهای شبهنظامی متحد ایران، با پشتیبانی حملات هوایی سنگین روسیه، موفق شدند پس از چهار سال کنترل شورشیان، شهر استراتژیک حلب را به حاکمیت دولت بشار اسد بازگردانند. آن زمان تصور میشد که این شهر به طور دائمی در اختیار دولت سوریه باقی خواهد ماند. با این حال، هفته گذشته در تحولی غیرمنتظره، تنها طی ۷۲ ساعت، حلب بار دیگر به دست گروههای شبهنظامی اسلامگرا سقوط کرد.
یکی از ابعاد مهم تحولات اخیر که نباید نادیده گرفته شود، نقش مانورهای سیاسی و نظامی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه است. اردوغان که همواره به دنبال کاهش تهدیدات واقعی یا احتمالی از سوی نیروهای کرد سوریه بوده، این اقدامات را با توجه به حمایت ایالات متحده از این گروهها تشدید کرده است. از سوی دیگر، نارضایتی ترکیه از امتناع بشار اسد از پذیرش پیشنهاد مصالحه نیز به پیچیدگی اوضاع افزوده و زمینهساز سیاستهای ترکیه در این منطقه شده است.
سقوط غیرمنتظره و سریع حلب بار دیگر ضعفهای عمیق ساختاری در ارتش دولت سوریه را آشکار کرد. نیروهای بشار اسد که با مشکلات جدی در روحیه و انگیزه مواجه بودند، از نظر سازماندهی و آمادگی نظامی نیز در وضعیتی اسفبار قرار داشتند. آلبرتوام. فرناندز، دیپلمات پیشین ایالات متحده، در تحلیلی درباره وضعیت ارتش سوریه گفته است: «ارتش عربی سوریه تنها یک پوسته توخالی است که بسیار ضعیفتر از آن است که آمار و ارقام مربوط به تعداد نیروها یا تسلیحاتش نشان میدهد. با توجه به فروپاشی اقتصاد سوریه، افسران ارتش برای جبران حقوق ناچیز خود، از سربازان رشوه میگیرند تا مرخصیهای طولانی بگیرند و به مشاغل دیگر بازگردند. این وضعیت به حدی وخیم شده که برخی از یگانها پس از از دست دادن فرماندهان خود، کاملاً متلاشی و متواری شدهاند.»
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، تلاش کرده است خود را از تحولات مرزی سوریه جدا نشان دهد و نقش یک ناظر ناراضی را ایفا کند. او روز دوشنبه در اظهاراتی گفت: «ما به دقت اوضاع را دنبال میکنیم. مدتهاست که هشدار دادهایم چرخه خشونت در خاورمیانه میتواند سوریه را نیز تحت تأثیر قرار دهد. رویدادهای اخیر نشان دادند که حق با ترکیه بوده است.» با این حال، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که عملیات اخیر بدون آگاهی و موافقت آنکارا امکانپذیر نبوده است.
به گفته هادی البحرة، رئیس یکی از گروههای اپوزیسیون سوریه که مورد حمایت جامعه بینالمللی است، برنامهریزی برای حمله به حلب از سال گذشته آغاز شده بود. این برنامه شامل همکاری میان «هیئت تحریر الشام» و بیش از دوازده گروه شبهنظامی از ارتش ملی سوریه بوده است؛ گروههایی که تحت حمایت مستقیم ترکیه فعالیت میکنند و هدف اصلی آنها مقابله با کردهای سوریه است. تصور اینکه مقامات ترکیه از این برنامهریزی بیاطلاع بودهاند، به سختی قابل باور است. بهویژه اینکه بر اساس گزارش اطلاعاتی منتشرشده از سوی مرکز سوفران، یک گروه پژوهشی تأسیسشده توسط مقامات سابق اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا، «حمله به حلب ... بهدلیل مداخله ترکیه و تغییر در زمانبندی، به تأخیر افتاد.»
از سال ۲۰۲۰، خطوط مقدم جنگ داخلی سوریه تا حد زیادی در وضعیت راکد باقی ماندهاند، هرچند که درگیریهای پراکنده و شدیدی در این دوره رخ داده است. در این مدت، بشار اسد توانسته است بخش عمدهای از خاک سوریه و شهرهای بزرگ آن را تحت کنترل خود نگه دارد. در مقابل، ائتلافی از شورشیان عمدتاً اسلامگرا به رهبری «هیئت تحریر الشام» که ترکیه بهطور ضمنی حضور آنها را تحمل کرده است، همچنان در محاصره در ادلب و بخشهایی از حومه غربی حلب قرار دارند. همزمان، نیروهای ترکیه و شبهنظامیان وابسته به آنها، نواری از خاک سوریه در شمال حلب را که پیشتر تحت کنترل نیروهای کرد بود، مدیریت میکنند. در شمال شرق سوریه، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کردها که بهعنوان متحدان آمریکا در جنگ با داعش شناخته میشوند، عمدتاً در شرایطی قرار دارند که از حمایت بینالمللی فعال محروم بوده و به حال خود رها شدهاند.
عملیات اخیر، معادلات میدانی سوریه را بهشدت دستخوش تغییر کرده است، اما پیامدهای آن همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، اکنون بسیاری از اهرمهای قدرت را در دست دارد، اما اینکه آیا او قادر خواهد بود کنترل اوضاع را حفظ کند یا نه، مسئلهای است که به تحولات آتی وابسته میباشد. اردوغان بهخوبی میداند که خروج اوضاع از کنترل و سقوط احتمالی دولت بشار اسد میتواند تبعات گستردهای برای منافع ترکیه داشته باشد. با این حال، بخشی از این معادله به رفتار گروه «هیئت تحریر الشام» مرتبط است. اگر این گروه طبق برنامه عمل کرده و در حلب تثبیت شود و همانند ادلب بر ایجاد حکومتی به سبک اسلامگرا تمرکز کند، ممکن است شرایط به سود اردوغان رقم بخورد. اما در صورتی که نیروهای بشار اسد نتوانند مقاومت کنند و دفاع آنها فرو بریزد و هیئت تحریر الشام به سمت جنوب حماه پیشروی کند، اردوغان ممکن است با وضعیتی فراتر از پیشبینیها و برنامههایش روبهرو شود.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در ماههای اخیر تلاشهای گستردهای برای وادار کردن بشار اسد به پذیرش مصالحه انجام داده است. اما رئیسجمهور سوریه با رد این پیشنهاد، صراحتاً اعلام کرده است که شرط اساسی برای هرگونه عادیسازی روابط، خروج هزاران نیروی نظامی ترکیه و شبهنظامیان تحت حمایت آنکارا از خاک سوریه است. به همین دلیل، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که عملیات اخیر را میتوان بخشی از تلاشهای ترکیه برای اعمال فشار بر دولت سوریه دانست. هدف اصلی این تلاشها، عادیسازی روابط و دستیابی به راهحلی سیاسی برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه است؛ هدفی که اگر محقق شود، به اردوغان این امکان را میدهد که ۴.۷ میلیون پناهنده سوری ساکن ترکیه را به کشورشان بازگرداند.
چنین مصالحهای به احتمال زیاد هزینه سنگینی برای کردها در پی خواهد داشت و ممکن است منجر به کاهش خودمختاری آنها در شمال شرق سوریه شود. ترکیه و نیروهای نیابتی آن هماکنون در حال گسترش کنترل خود بر شهرها و روستاهای تحت نفوذ کردها در نزدیکی مرز هستند. در آخرین تحولات، ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه موفق شد سنگرهای کردها در تل رفعت و همچنین شهرها و روستاهای تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) در شرق حلب را تصرف کند.
اما روسیه در این میان چه جایگاهی دارد؟ در شرایط کنونی مسکو نیز در حال تمرکز بر اولویتهای دیگری از جمله جنگ در اوکراین است. تاکنون، جنگندههای روسی تنها در حملات محدودی از نیروهای اسد حمایت کردهاند که این مسئله گمانهزنیها درباره آگاهی کرملین از عملیات پیشرو و عدم نارضایتی آن از افزایش فشارها بر اسد را تقویت کرده است.
روسیه، همانند ترکیه، بشار اسد را به مصالحه با رجب طیب اردوغان و یافتن راهحلهای سیاسی برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه تشویق کرده است. این مصالحه میتواند زمینهساز ایجاد فرصتهای تجاری برای شرکتهای روسی در سوریه باشد و همچنین اطمینان حاصل کند که پایگاههای استراتژیک هوایی و دریایی روسیه در این کشور در امنیت خواهند بود. کرملین طی تابستان گذشته بارها تلاش کرد تا نشستهای حضوری میان رهبران سوریه و ترکیه برگزار کند، اما این تلاشها به دلیل موانع سیاسی و اختلافات موجود بینتیجه ماند.
این تلاشها اکنون ممکن است به ثمر بنشیند. با وجود تمامی صحبتها درباره توطئه اسرائیل، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، این هفته بهسرعت به آنکارا سفر کرد تا با همتای ترک خود، هاکان فیدان، دیدار کند. در این ملاقات، دو طرف توافق کردند که ترکیه، ایران و روسیه مذاکرات سهجانبه جدیدی برای بررسی بحران سوریه برگزار کنند. عراقچی در این دیدار اظهار داشت: «تصمیم گرفتهایم مشاورهها و گفتوگوهای نزدیکتری داشته باشیم و با یاری خدا، برای بهبود وضعیت بهسوی صلح و ثبات در منطقه همکاری خواهیم کرد.»