فرارو- برنامه هستهای ایران یا آن طور که در اذهان عمومی به آن اطلاق میشود یعنی پرونده هستهای، بار دیگر در مسیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گرفته است. در حالی که شما این مصاحبه را میخوانید، رافائل گروسی مدیرکل این نهاد بینالمللی در تهران به سر میبرد. مسائل سیاست خارجی ایران با بسیاری مسائل داخلی کشور درهمآمیخته که اهمیت آنها را دوچندان میکند.
به گزارش فرارو، بازگشت ترامپ و پیچیدهتر شدن فضای بینالمللی ایران را هم تحت تاثیر قرار میدهد. در حال حاضر یک نگاه حاکی از آن است که باید به تعامل بپردازیم و نگاهی دیگر خواستار تقابل است. نگاه دولت در این میان مبنی بر این است که اگر منافعمان تامین شود، مذاکره خواهیم کرد. در این میان حسن بهشتیپور تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل معقد است که ابتدا باید مسائل را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی حل و فصل کنیم.
بهشتیپور درباره اظهارات گروسی مبنی بر باقی ماندن پوسته از برجام و ناامیدی از روند دیپلماتیک که پیش از سفر به ایران مطرح شده بود، به فرارو گفت: «مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای موظف است که در چارچوب اساسنامه صحبت کند. ولی گروسی عادت دارد که تحلیلهای خودش نسبت به تحولات مختلف را خیلی راحت بیان کند. وقتی رسانههای ایران به صحبتهایش واکنش نشان میدهند، گلهمند میشود که چرا به او میگویند سیاسیکاری میکند. مدیرکل آژانس موظف است در چارچوب مسائل حقوقی و فنی مربوط به مسائل هستهای کشورهای عضو، اظهارنظر کند. اظهاراتش هم بر اساس فکتهایی است که کارشناسان یا بازرسان ناظر آژانس از کشورها در اختیارش میگذارند. ولی آقای گروسی بی محابا در کنفرانسهای مطبوعاتی یا حاشیه نشستهای بین المللی صحبت میکند. از جمله این اظهار نظری که در حاشیه اجلاس باکو راجع به برجام داشت، برداشت شخصی اوست.»
وی افزود: «گروسی انتظار دارد ایران تعهدات برجامی را اجرا کند بدون اینکه طرفهای مقابل یعنی آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آمریکا تعهدات خودشان را اجرایی کنند. این که گروسی بگوید پوستهای بیشتر نمانده از برجام یا جای دیگری گفته بود امیدی به روند دیلپماتیک نداریم، نه تنها با جایگاه حقوقی مدیرکل آژانس همخوانی ندارد بلکه دقیقاً حرفهایی خوشایند اسرائیل است. میخواهند نشان بدهند که ایران متعهد به NPT نیست در حالی که ایران در چارچوب پیمان عدم اشاعه سلاح هستهای تعهدات خود را به صورت دقیق انجام میدهد. نمونه این مساله هم گزارشهای خود آقای گروسی است که هر سه ماه یکبار ارائه میکند.»
بهشتیپور یادآور شد: «گروسی در این گزارشها، جزئیات مقادیر اورانیوم غنی شده ایران با درصدهای مختلف را تا میزان آن به «گرم» و تعداد سانتریفیوژهای فعال را به طور دقیق عنوان میکند. اگر آژانس نظارت و کنترلی در ایران ندارند، چطور این اطلاعات به دست مدیرکل میرسد؟ این نشان میدهد که حداقل یک یا دو نفر از آژانس در ایران هستند و به نقاط مختلف رفتوآمد میکنند. حتی در شرایطی که تهدیدهای اسرائیل مطرح بود و ایران میخواست عملیات انجام بدهد هم کارشناسان بودند. مدیرکل بدون در نظر گرفتن این واقعیتها، مرتب انتظارات بیشتر نسبت به ایران مطرح میکند بدون اینکه از طرف مقابل بخواهد که تعهداتشان را اجرا کنند که بر اساس آن بتوانند درخواستهایشان از ایران را مطرح کنند.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی درباره اهمیت برجام گفت: «برجام صرفاً یک چارچوب محدود کننده مسائل هستهای ایران نبود. آنهایی که برجام را در این قالب میبینند، از اول هم با آن مخالفت کردند. در حالی که برجام توافق بسیار مهمی است که ابعاد نظامی، امنیتی، اتمی، حقوقی و اقتصادی دارد. اگر واقعا کسی برجام را خوانده، ابعاد آن را بررسی و شرایطی که این توافق در آن امضا شد را درک و قطعنامههای ششگانه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد به خصوص قطعنامه ۱۹۲۹ را با دقت خوانده و بر نکات حقوقیاش واقف باشد، هیچگاه با برجام به عنوان یک تواف هستهای صرف برخورد نمیکند.»
وی یادآور شد: «برجام بر امنیت ملی ایران تاثیر داشت و شش قطعنامهای که ایران را به عنوان تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی میشناخت را کنار گذاشت. بعضی از این آقایان میگویند اینها با مکانیزم ماشه برمیگردد و کنار گذاشته نشده در حالی که مهر سال بعد برجام ۱۰ ساله میشود و برجام به پایان میرسد نتوانستند آن قطعنامهها و تحریمهای سازمان ملل را برگشت بدهند. پس توافق مهمی است. برخی میگویند این برجام، چون ما را محدود کرده از نظر هستهای پس ضرر داشته و الان هم که باز پیشرفت کردیم نباید به آن برگردیم، چون ضرر میکنیم. اما آنها توجه ندارند که ایران در چه شرایطی برجام را پذیرفت. شرایطی که امروز نه تنها عوض نشده بلکه بدتر هم شده است. امروز برخی میگویند بمب هستهای برای ایران بازدارنده است پس بسازیم؛ در حالی که اگر بمب هستهای بازدارنده بود، ایران به اسرائیلی که ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد دوبار حمله نمیکرد و در تدارک حمله سوم نبود.»
بهشتیپور تاکید کرد: «بازدارندگی امری است که در سطح بین المللی تعریف میشود. مثلا آمریکا از ترس بمبهای شوروی و شوروی از ترس بمبهای آمریکا (در دوران جنگ سرد) موازنه قدرت را تعریف کردند که منتج به انعقاد پیمانهای سالت ۱ و ۲ و استارت یک شد و استارت جدید هم بعد از فروپاشی امضا کردند. آن بازدارندگی با مولفههای مختلف قدرت ایجاد شد که تعداد انبوه جنگافزارهای هستهای بخشی از آن بود؛ بنابراین یک مقدار باید به این مسائل دقت کرد.»
او ادامه داد: «معتقدم که با توجه به تمام شرایط، باید ابتدا مسائلمان را با آژانس حل کنیم. بعضی دوستانی که در سازمان انرژی اتمی و وزارت خارجه کشورمان هستند، معتقدند که این مسئله سیاسی است و از طریق دیپلماسی نمیشود آن را حل کرد. معتقدند اگر سوالهای باقی مانده آژانس را هم جواب بدهیم، باز سوالات جدیدی مطرح میشود و این سیکل ادامه پیدا میکند. در حالی که ادامه میدهند در حالی که مردم معتقدند این طور نیست. اگر مسائل جدید مطرح شد، به خاطر اسنادی است که به دست آژانس رساندند. ایران هم جواب داد و مسائل را حلوفصل کرد. مسائل باقی مانده هم اگر چه سال ۲۰۱۹ مطرح شد، اما مربوط به قبل از ۲۰۰۳ یعنی بیش از ۲۱ سال پیش است. بهترین راه این است که ابتدا ما با آژانس گفتگو کنیم و به راهحل مشترک برسیم. این تحلیل که میگوید حتما راهحل این مساله را با آمریکاییها، آلمان، فرانسه و انگلیس پیدا کنیم به نظر من بیراهه است. البته شاید، چون مسئله pmd (ابعاد احتمالی نظامی) در چارچوب برجام حل و عملاً کار سیاسی انجام شد این پرونده برای همیشه بسته شود، با توجه به آن سابقه میگویند این مورد هم باید از این مسیر حل شود.»
کارشناس حوزه سیاست خارجی تاکید کرد: «به نظر خیلی سادهتر است مسائل باقی مانده با آژانس را حل کنیم. چون مساله باقیمانده با آژانس به اندازه مسائل پیشین پیچیده نیست و به هر حال از طریق گفتگو و مذاکره قابل حل و فصل است. معتقدم آمدن آقای گروسی فرصت مغتنمی است که میشود مسیر توافق اسفند ۱۴۰۱ را ادامه داد و به نتیجه رساند. این حداقل این بهانه را دست آلمان، انگلیس و فرانسه میگیرد که باز در قطعنامه جدید آذرماه مسائل را مطرح نکنند. اگرچه ظاهرش این است که قطعنامههای شورای حکام هیچ کاری انجام نمیدهد ولی به هر حال پرونده سازی علیه ایران است. در چنین شرایطی که ترامپ هم آمده، بهتر است با آژانس مشکلاتمان را حل کنیم.