در منطق صوری به این نوع افاضات میگویند: گزارههای تهی؛ و در فلسفه به آن میگویند: گزارههای متافیزیکی؛ که بر خلاف گزارههای علمی، نه اثباتپذیرند و نه ابطالپذیر؛ و فقط مستمسک «خودصحّتانگاری» گویندهاند.
به گزارش اطلاعات، این دست فرمایشات فضایی و متافیزیکی، عادت مألوف و طریق معهود بسیاری از حضرات شدهاست؛ حاشا و کلّا، که علل وقوع یا عدم وقوعِ حادثهای را به دامن مبارک ببیند و به گردن نورانیشان بیفکنند.
البته ما مردم همچنان باید عذر تقصیر به درگاه این بزرگان ببریم و عرق شرمی را که بر جبینمان نشسته، در محضرشان به دستمال توبه و ندامت بزداییم که:
ما مردم عادی، با داشتن قدرت قانونگذاری، بودجههای کلان در ردیف و در اختیار، برخورداری از لابیهای کارآمد، داشتن اهرمهای در آفتاب و در سایه، همچنان در امر معیشت و مهار گرامی و تورم و هزار کاستی دیگر، کمکاری کردیم و از قدرت و اختیاراتمان فرو گذاشتیم؛ تاوانش را هم دیدیم: نرخ مشارکتمان در انتخابات اخیر پایین آمد! حقّمان است؛ خودمان کردیم و خودکرده را تدبیر نیست!
شاید در یک وفاق نانوشته و جمعی، ما مردمان، در چهارسال پیش روی کاری کنیم، که با رونق وضع اقتصادی و کنارگذاشتن بداخلاقیهای سیاسیمان، بیش از این خاطر عاطر این بزرگان و ارکان قوا را مکدّر نکنیم و از خجالت این انتخابات اخیر که مشارکتمان کمتر از گذشته بود بهدر آییم.
…و، اما در مورد آن جملهی فضایی و متافیزیکی صدر مکتوب، یاد بیتی از سعدیِ جان افتادم:
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد خشکرودی
اگر بخواهیم بیت فوق را، طبق این ادبیات رئیس محترم مجلس تصحیح کنیم میشود:
اگر باران به کوهستان نباردع
به کوهستان نباریدهست باران!