bato-adv
کد خبر: ۷۰۳۰۸

گل گلدون من شکسته در باد

گفتگو با سیمین غانم

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ - ۱۷ اسفند ۱۳۸۹


سیمین غانم اگر سال‌های را که در مدرسه آواز می‌خوانده به حساب آوریم بیشتر از پنجاه سال است که آواز می‌خواند، نخستین کنسرت او پس از انقلاب در مهرماه ۱۳۷۸، مخصوص بانوان، در سینما صحرا در تهران برگزار شد و تا امسال یکصد و ده اجر داشته است.

آخرین کنسرتش همین هفته‌ی پیش بود، در روزهاي 11 و 12 اسفند ماه جاري در تالار وحدت برای بانوان خواند. روزنامه‌ی شرق دیروز به همین بهانه گفتگویی با او داشته که در ادامه می‌خوانید.

-خانم غانم، به خاطر داريد اين چندمين كنسرت شماست؟ 

-دقيقا نمي‌دانم، شايد صد و هشت يا صد و نهمين. 

-يعني صد و هشت سانس اجرا يا صدو هشت روز اجرا؟ 

-ببنيد. بعضي روزها دو سانس بود كه در واقع دو كنسرت محسوب مي‌شود. البته الان براي هر روز به بيشتر از يك اجرا اجازه نمي‌دهند. 

-يادتان هست اولين اجرايتان كي‌ بود؟ 

-دقيقا خاطرم نيست. بايد از كتاب گل‌گلدون ببينم. اما حدودا 11 سال پيش بود كه سالني هم در اختيار ما قرار ندادند و ما در سينما صحرا برنامه اجرا كرديم. 

-خانم غانم، وقتي براي اولين اجرا روي صحنه رفتيد استرس داشتيد؟ 

-بله. بعد از مدت‌ها قرار بود روي استيج بروم و خيلي نگران بودم، نسبت به برخورد مردم و اينكه من را به خاطر مي‌آورند. اما بعد از جوي كه به وجود آمد مشخص شد كه من را فراموش نكرده‌اند. غوغايي شد. 

-آيا اولين بار بود كه يك خانم براي بانوان كنسرت داشت، يا قبل از شما كسان ديگري هم كنسرت برگزار كرده بودند؟ 

-آن زمان شروع اين جريان بود. شايد در همان حدود زماني كسان ديگري هم بودند، اما من الان يادم نيست. 

-البته خوبي آهنگ «گل‌گلدون» اين بود كه بعد از 20 سال به نوستالژي تبديل شده بود. قبل از انقلاب اين آهنگ يك آهنگ روز بود اما با گذشت اين سال‌ها تبديل شده بود به يك آهنگ خاطره‌انگيز و اشك به چشم خيلي‌ها آورد. 

-بله،‌ هركس به من مي‌رسد، مي‌گويد از اين آهنگ خاطره دارد، يا با اين آهنگ عاشق شده، ازدواج كرده يا بعضي‌ها مي‌گويند اين آهنگ را به‌ صورت لالايي براي بچه‌هايشان مي‌خوانند. 

-زماني كه فعاليت نداشتيد خيلي‌ها بودند كه ادعا داشتند اين آهنگ را آنها ساخته‌اند و براي آنهاست... 

-شايد آهنگسازاني بودند كه اين ادعا را داشتند، اما در مورد خواننده فكر نكنم كسي اين ادعا را كرده باشد. 

-آن روزها بعضي‌ها مي‌گفتند اين آهنگ را فريبرز لاچيني ساخته؟ 

-شايد به خاطر اينكه من با ايشان همكاري داشتم. آهنگسازاني كه با من همكاري كردند، محدود و فقط چندتايي بودند كه كارشان خوب بود و من با آنها كار مي‌كردم. شايد اين سوءتفاهم به همين دليل بوده است. 

-اولين آهنگسازي كه با ايشان كار كرديد چه كسي بود؟ 

-آقايي بودند به نام زندي كه من آهنگي به نام موج‌خروشان را با ايشان كار كردم. 

-البته آنها آهنگ‌هايي بود كه در راديو اجرا مي‌شد و مراحل خودش را طي مي‌كرد و بيشتر به‌صورت تمرين بود. ولي در اصل اولين آهنگي كه مورد توجه قرار گرفت و گل كرد، آهنگ «قلك چشمات» بود كه آهنگسازي آن كار را آقاي فريبرز لاچيني انجام دادند. 

-شعر موج خروشان در خاطرتان است؟ 
من موج در به درم / كز طوفان بي‌خبرم / بحر خروشان منزل من...
آهنگ بعدي كدام آهنگ بود؟ 

-نام آهنگ «قلك چشمات» بود. خيلي آهنگ خواندم. با آهنگسازان راديو همكاري داشتم يك آقايي بودند به نام اكبر محسني كه در حال حاضر فوت كردند. ايشان براي برنامه هفت شهر عشق آهنگ مي‌ساختند و من در آن برنامه با ايشان كار مي‌كردم. 

خاطرم هست يك آهنگي به من پيشنهاد دادند به نام (مرا بوسه‌اي ده) كه من قبول نكردم اجرا كنم، به آقاي محسني گفتم خيلي زشت است يك خانم اين جمله را فرياد بزند. برايم اين كارها بي‌معني بود. 

-پس شما در آن زمان هم اين محدوديت‌ها را براي خودتان داشتيد؟ 

-بله، دوست نداشتم، واقعا خوشم نمي‌آمد، اين بود كه از آن آهنگ صرف‌نظر كردم. البته آقاي اكبر محسني از اساتيد بودند و چند تا از آهنگ‌هاي استاد بنان هم براي ايشان است. سن‌شان بالا بود، خبر دارم كه به آمريكا رفتند و با كمك دخترشان در سانفرانسيسكو يك آموزشگاه تاسيس كردند و بعد هم شنيدم كه فوت كردند. 

-پس قبل از قلك چشمات با استاد محسني همكاري داشتيد؟ 

-بله در برنامه هفت شهر عشق در راديو. در ضمن ايشان در آن برنامه نوازنده عود هم بودند. 

-آيا به خاطر اينكه شاگرد محمود كريمي بوديد مورد توجه قرار گرفته بوديد يا آهنگ‌هايتان مورد اقبال عمومي بود؟ 

-به هر حال همه چيز دست به دست هم مي‌دهد،‌ صدا هم خيلي تاثير دارد. مي‌گفتند صدات خوبه (خنده). ببينيد من معتقدم همه چيز دست به دست هم مي‌دهد، هم صدا، هم شخصيت خواننده ، البته نمي‌گوييم كه شخصيت من بي‌نقص است اما هميشه سعي كرده‌ام كه معيارهاي انساني را رعايت كنم. 

-در آن زمان ازدواج كرده بوديد؟ 

-بله من زماني كه وارد راديو شدم ازدواج كرده بودم. در اصل خانواده مخالف خواندن من بودند و مي‌گفتند وقتي ازدواج كردي، مي‌تواني بخواني، البته نه اينكه كلا نخوانم در راديو و تلويزيون اجازه نمي‌دادند. زماني كه ازدواج كردم همسرم موافقت كردند. 

-همسرتان به هنر علاقه‌‌مند بودند؟

-بله 

-فريبرز لاچيني شما را انتخاب كرد؟ يا شما ايشان را انتخاب كرديد؟
ما به‌صورت اتفاقي آشنا شديم. و ايشان آهنگ (تو اوني تو هموني) را به من پيشنهاد كردند. 

-آن زمان فريبرز لاچيني با محمد نوري كار كرده بود؟ 

-نه، آقاي لاچيني كار آهنگسازي را با من شروع كردند تازه فارغ‌التحصيل شده بودند. در هنرستان كار مي‌كردند و خيلي باهوش بودند و كارشان هم خوب بود و خوب باقي ماند. 

-پس از آن بود كه قلك چشمات گل كرد؟ 

-بله، يادم هست مثل صف نان سنگكي براي خريدن صفحه صف كشيده بودند (خنده) 

-در يك صفحه فقط يك آهنگ بود؟ 

-صفحه‌ها به اين صورت بود كه پشت صفحه يك موزيك خالي بود و روي صفحه فقط يك آهنگ و تا يك سال پرفروش‌ترين آهنگ بود و رودست همه آهنگ‌ها. اين مطلب را در روزنامه‌ها نوشتند. 

-همزمان با قلك چشمات چه آهنگ‌هايي سروده بوديد؟ 

-آهنگ‌هاي ديگري هم مثل دو پنجره و... اما قلك چشمات از همه بهتر بود. 

-آيا كار با فريبرز لاچيني باعث شد سبك شما تغيير كند؟ 

-بله من مقدار زيادي از كار سنتي فاصله گرفتم اما آهنگ‌هاي سنتي را كاملا كنار نگذاشتم حتي بعد از آن با استاد خرم و استاد تجويدي كار كردم. آهنگ‌هاي (بسوزان) و (اي ساقي) مربوط به آن زمان است و همين‌طور آهنگ مرا كه با تو شادم. 

-به غير از شما كسي آهنگ «مرا كه با تو شادم» را نخوانده بود؟ 

-نه، بعد از من آقاي اصفهاني اين آهنگ را خواندند. 

-به نظر شما آقاي اصفهاني اين آهنگ را خوب خواندند؟ 

-من نپسنديدم و سروده خودم بيشتر به دلم مي‌نشيند. شايدم اين خودخواهي است،‌ اما خيلي‌ها گفتند اجراي من بهتر است. 

-بعد از آن چند تا آهنگ خوانديد تا به گل‌گلدون رسيد؟ 

-ما در راديو تقريبا هر ماه يك آهنگ مي‌خوانديم كه بعدها مجموعه‌اي از همان آهنگ‌ها به صورت سي‌دي منتشر شد، البته بدون اجازه. حتي همان كساني كه در راديو بودند اين كار را انجام دادند. 

-در همان زمان اين كار را انجام دادند؟ 

-نه، بعد از مدت‌ها، در حال حاضر اغلب آهنگ‌هاي من به‌صورت سي‌دي درآمده كه بين آنها آهنگ‌هايي هست كه من علاقه نداشتم به صورت سي‌دي بيرون بيايد.
‌ 
-چرا علاقه نداشتيد يكسري از كارهايتان به صورت سي‌دي وارد بازار شود؟ 

-يكسري كارها براي راديو بود و براي آنجا تنظيم مي‌شد، اما يكسري كارها هستند كه اصولا براي سي‌دي تنظيم مي‌شد و كيفيت بهتري داشت. 

من شخصا علاقه داشتم كارهايي كه براي سي‌دي است از كيفيت بالاتري برخوردار باشد. حالا كه همه كارها به صورت سي‌دي درآمده خيلي‌ها استقبال كردند اما براي خودم دلنشين نيست. يعني براي سي‌دي مناسب نيست. با اينكه آهنگ‌هاي بسيار مشكلي بود اما من همه آن شعرها را دوست نداشتم البته من تا به حال شعر بد نخوانده‌ام، اما آن شعرها به قدر كافي من را راضي نمي‌كرد.

 -چه مدت در راديو فعاليت داشتيد؟ 

-من از زماني كه ازدواج كردم تا انقلاب اسلامي حدود شانزده يا هفده سال در راديو بودم. تمام كارهايي كه در راديو اجرا كردم آهنگ‌هاي اصيلي بودند كه بسيار سخت بود اما اين آهنگ‌ها من را راضي نمي‌كرد. بدين ترتيب تصميم گرفتم سبكم را تغيير دهم كه همان زمان خوشبختانه با آقاي فريبرز لاچيني ملاقات كردم و ايشان باعث شدند كه سبك كاري من تغيير كند.
‌ 
-بعد از قلك چشمات تهيه‌كنندگان به دنبال شما بودند؟ 

-بله تا آن زمان استاد خرم و شادروان تجويدي سراغ من نيامده بودند‌، اما بعد از قلك چشمات، آهنگ‌هاي زيادي به من پيشنهاد دادند و اصرار داشتند كه من بخوانم. 

-‌ بعد تا زمان گل گلدون افت نكرديد؟ 

-نه، افت نكردم،‌ اما فعاليتم زياد نبود. من بايد كار خوب ارايه مي‌دادم و كار خوب‌ هم، مخارجش سنگين است، من در مجالس نمي‌خواندم و براي خودم محدوديت قائل بودم كه هميشه اين محدوديت را حفظ مي‌كردم و براي اينكه خودم بايد مخارج كار را تامين مي‌كردم كمتر كار مي‌كردم. 

-‌ در اصل علت كم‌كاري‌تان صرفا مادي بود؟ 

-نه مساله ماديات نبود. من هر آهنگي را نمي‌خواندم، هر جايي نمي‌خواندم، همه اينها باعث مي‌شد كه كم‌كار باشم.
‌ 
-بعد از قلك چشمات چه آهنگي خيلي گل كرد؟ ‌ همنفس آهنگ گل گلدون را در چه سالي خوانديد؟ 

-سال پنجاه و پنج.

 -در آن زمان فريدون شهبازيان معروف و كارهاي خوبش را ساخته بود؟ 

-فريدون شهبازيان بسيار كارش خوب و خيلي آدم بااستعدادي بود.
‌ همكاري شما با بابك بيات به چه صورتي بود؟ 

-من آهنگ « بگو اي مرد من اي از تبار هر چه عاشق» را با ايشان كار كردم. 

-اين آهنگ را براي همسرتان خوانديد؟ 
-بله.

 -شما خواننده‌اي اهل خانواده بوديد، اما با اين وجود شعرهاي خانوادگي نخوانديد؟ چرا؟ 

-ببينيد فضا اين‌جوري نيست كه من بخواهم شخصي بخوانم. من اول براي خدا مي‌خوانم و بعد براي همه مردم. البته چند سال پيش يك آهنگ براي مادرم هم خواندم كه با اين آهنگي كه شما اشاره كرديد، مي‌شود دو آهنگ. 

با اين حال همان‌طور كه گفتم ترجيح مي‌دهم كه آهنگ‌هايم متعلق به همه باشد و براي شخص خاصي نباشد.شعر آهنگ اين بود: من به ديدار سحر مي‌رفتم، نفسم با نفس يار درآميخته بود، (فريدون مشيري). البته مقداري از شعر را حذف كردم تا براي ترانه مناسب شود.
‌ 
-از غزل‌هاي حافظ كدام را انتخاب كرديد؟ 

-از حافظ تا به حال چندين غزل انتخاب كرده‌ام اما كار جديدم «ياري اندر كس نمي‌بينم ياران را چه شد/ دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد» است.

 -كنسرت شما يازده و دوازدهم اسفندماه برگزار شد. گروهتان چه كساني بودند؟ 

-پيانيست گروه عوض شده. قبلا خانم فريبا جواهري بودند كه به علت سفرهايشان به برنامه ما نرسيدند و خانم ليلا صمدي پيانو زدند.اكثر گروه از جوان‌هاي بااستعداد هستند و پرجنب و جوش. من خودم وقتي وارد استيج مي‌شوم كاملا احساس جواني مي‌كنم و بسيار شاد و اكتيو هستم.اعضاي گروه از اين قرار است، آزاده شمس ويلن مي‌زند، سارا احمدي دف مي‌زند، آرمينا (درام) و ليلا صمدي (پيانو).
‌ 
-بعد از اينكه در دوره جديدي كار خواندن را براي بانوان شروع كرده ايد، بيشتر خودتان آهنگسازي مي‌كنيد. چرا؟ آيا كسي به شما آهنگي را پيشنهاد نداده است؟ 

-پيشنهاد داشتم، اما خوشم نيامد، ديدم هر شعري را نمي‌توانم بخوانم.يا بايد سفارش بدهم يا خودم بسازم و خوشبختانه روي اين كار تسلط پيدا كردم و آهنگسازي كارهايم را خودم انجام مي‌دهم.

 -كار آهنگسازي را به چه نحوي انجام مي‌دهيد؟ 

-من ملودي را مي‌سازم و با بچه‌هاي گروه كار را تنظيم مي‌كنيم. 

-شما ساز هم مي‌زنيد؟ 

-يك مقدار جزئي پيانو مي‌زنم. 

-‌ تا به حال چند آهنگ ساختيد؟ 

-اوايل در كنسرت‌ها فقط كارهاي قديمي را مي‌خواندم، اما اخيرا براي هر كنسرت دو كار جديد دارم. 

-‌ شعرها را چگونه انتخاب مي‌كنيد؟ 

-معمولا از حافظ يا فريدون مشيري. جديدترين آهنگم شعري است از فريدون مشيري (از دلاويزترين روز جهان خاطره‌اي با من هست به شما ارزاني، سحري بود هنوز گوهر ماه به گيسوي شب آويخته بود، گل ياس عشق در جان هوا ريخته بود).من هميشه كنسرت‌هايم را با نام خدا و ذكر علي شروع مي‌كنم در حالي كه سارا دف مي‌زند من مي‌خوانم.چون نامه جرم ما به هم پيچيدند/ بردند به ميزان عمل سنجيدند/ بيش از همه كس گناه ما بود/ ما را به ولايت علي بخشيدند و شعري از شاه مقصود عنقا، صوفي ز فيض وزنفخه قدم دم دم به دم / هوالحق هوالعلي و بعد با آهنگ «آمد نوبهار» كنسرت را شروع مي‌كنيم. 

-‌هيچ ساز سنتي به كار نمي‌بريد؟

-نه، فقط وقتي آواز مي‌خوانم با پيانو تكه‌هاي اصفهان را مي‌نوازند و در بيشتر اوقات بدون هيچ آهنگي آ‌واز مي‌خوانم كه بيشتر به دل مي‌نشيند. يك قطعه در اوج اصفهان و يك ترانه شاد محلي «مرا عشقت چنان آزار كرده كه از عمرم مرا بيزار كرده» و يك قسمت از گوشه‌هاي اصفهان. ما سرخوشان مست دل از كف نهاده‌ايم و آهنگ‌هايي مثل قلك چشمات و گل گلدون، كه امضاي من هستند.

برچسب ها: گفتگو سیمین غانم
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین