امروزه هزاران زبان در سراسر جهان صحبت میشود – و البته هزاران زبان مرده دیگر نیز وجود دارد که در گذشته توسط گروههای کوچک (یا بزرگ) صحبت میشدند و دیگر استفاده نمیشوند. جوامع و امپراتوریها سقوط میکنند، زبانها به نفع دیگر زبانهای محبوب که در حال پیشرفت هستند، از بین میروند، و متاسفانه زبانهای بومی در گوشه و کنار جهان منقرض میشوند، زیرا افرادی که با آنها صحبت میکنند، قبل از اینکه آرام آرام از بین بروند، قادر به انتقال واژگان و دستور زبان خود به نسلهای بعدی نیستند.
ایده زبانهای منقرض شده بسیار غم انگیز است. گویشی که صدها، هزاران یا حتی میلیونها نفر به آن صحبت میکنند، برای همیشه از بین رفته و دیگر هرگز دوباره استفاده نمیشود. هیچ کس صدای تلفظ آن را نخواهد شنید یا از لهجهای که گویندگانش با آن خود را معرفی میکردند لذت نخواهد برد. اما همه زبانهای مرده بدون اینکه تاثیر قابل توجهی بر جهان و آینده بگذارند، منقرض نمیشوند. در این لیست نگاهی به ده زبان منقرض شده خواهیم داشت که اگر چه برای همیشه از بین رفته اند، اما هنوز هم بر دنیای مدرن تاثیر میگذارند و الهام بخش شیوه صحبت کردن ما هستند.
چگونه میتوانیم این لیست را بدون نام بردن از زبان لاتین شروع کنیم؟ بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که احتمالاً لاتین تاثیرگذارترین زبان مرده در این میان، دست کم تاثیرگذارترین آنها روی زبانهای بسیار رایجی است که از آن زمان در سراسر اروپا رواج پیدا کرده اند. لاتین به طور رسمی یک زبان مرده اعلام شده است و تنها ملت شهر واتیکان از آن به عنوان زبان رسمی استفاده میکنند، و حتی آنها هم این کار را تنها به این دلیل استفاده میکنند که بسیاری از کتابهای مقدس مسیحیت به این زبان نوشته شده اند. تا آنجا که به صحبت روزمره مربوط میشود، دیگر کسی در رم، اطراف ایتالیا یا هر جای دیگری از جهان از زبان لاتین استفاده نمیکند.
اما این بدان معنا نیست که لاتین تاثیر زیادی بر جامعه مدرن نداشته است. هنوز هم به طور منظم برای اصطلاحات پزشکی و همچنین طبقه بندی گیاهان و جانوران از این زبان استفاده میشود. در دنیای انگلیسی زبان، عبارات رایج لاتین نیز به طور معمول در بحثهای روزانه ما وارد میشوند. عبارت لاتین carpe diem را در نظر بگیرید، که به معنای «دم را غنیمت شمار» است. یا ad infinitum، که به معنای چیزی است که بارها و بارها برای همیشه به یک شکل پیش میرود (تا ابد یا نامحدود). عبارات لاتین بی شماری به فرهنگ لغات انگلیسی کنونی راه یافته اند. در واقع این عبارات و کلمات لاتین به قدری زیاد هستند که میتوان گفت تقریباً «نامحدود» هستند.
علاوه بر عباراتی که در دنیای انگلیسی زبان به کار گرفته شده اند، لاتین تاثیر زیادی بر بسیاری از زبانهای محبوب دیگر نیز داشته است. تمام زبانهای رومی (فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی و غیره) الهام بی پایانی از لاتین میگیرند. کلمات در همه این زبانها و بسیاری دیگر، پایهها و ریشههای خود را در زبان لاتین مییابند و با استفاده از همان ریشهها توسعه یافته اند. بنابراین، در حالی که لاتین ممکن است یک زبان مرده از نظر گویشوران واقعی محسوب شود، هنوز هم حضور قابل توجهی در دنیای زبانها دارد؛ و با تمام بنیانی که به بسیاری از زبانهای دیگر داده است، هرگز ما را ترک نخواهد کرد.
زبان سانسکریت یکی از قدیمیترین زبانهای جهان است؛ و مدتی است که در استفادههای روزمره نیز دیگر وجود نداشته، زبانی که در حدود سال ۶۰۰ قبل از میلاد مسیح از بین رفت. اما این بدان معنا نیست که سانسکریت تاثیر مستقیمی بر دنیایی که امروز میشناسیم، به ویژه در جوامع مذهبی در جنوب و شرق آسیا ندارد.
بنابراین، حتی اگر مرده و از بین رفته باشد، زبان سانسکریت هنوز هم یکی از زبانهای رسمی هند باقی مانده است. شاید این سیاست زبانی هند تنها در حد حرف باشد، اما هند به این زبان افتخار میکند و میخواهد از میراث خود محافظت کند. این علاقه بدین دلیل است که اکثر کتابهای مقدس باستانی هندو در سه مذهب مهم این کشور به این زبان نوشته شده اند: بودیسم، هندوئیسم و جینیسم همگی سانسکریت را زبان مادری خود میدانند.
از آنجا که این ادیان هنوز هم در هند و مناطق اطراف آن بسیار محبوب هستند، زبان سانسکریت هنوز جایگاهی در میان پیروان ادیاب باستانی هند دارد. حتی اگر مردم روزانه از آن در گفتگوهای خود استفاده نکنند، تاثیر سانسکریت بر زندگی مذهبی آنها به معنای واقعی کلمه غیرقابل انکار است. آثار فلسفی نیز به زبان سانسکریت تولید میشوند و هنوز هم در میان هندیان مدرن محبوبیت دارند. برای مثال، کتابهای فلسفی مشهور «وداها» را در نظر بگیرید که گفته میشود توسط ویاسا گردآوری شده اند. آنها به زبان سانسکریت نوشته شده و شامل مجموعهای از نظریههای معنوی، مطالب پزشکی و ... هستند. اینکه آنها هنوز هم چنین تاثیرگذار هستند، ثابت میکند که خود سانسکریت نیست جایی نخواهد رفت.
همان طور که احتمالاً حدس زده اید، عبری توراتی یا کلاسیک پیش از و در جریان بسیاری از داستانهای آمده در کتب مقدس تورات و انجیل، دوران اوج خود را داشت. اما پس از نابودی معبد اورشلیم، این زبان شاهد مرگی سریع، شدید و پایدار بود. خاخامها در سراسر جهان یهودی برای حفظ آن تلاش میکردند، اما تقریباً هیچگاه به اندازه قبل توسط افراد زیادی صحبت نمیشد. در آن زمان، این زبان تقریباً مرده بود – حداقل تا جایی که به استفاده عادی و روزمره از زبان مربوط میشد.
به دوران جنگ جهانی دوم میرسیم، جایی که زبان عبری توراتی با مرگ نهایی خود مواجه شد. بسیاری از خاخامهایی که قرنها برای حفظ زبان، ثبت کلمات و معانی آن و تجزیه و تحلیل دستور زبان و ساختار آن تلاش کرده بودند، با گسترش هولوکاست در سراسر اروپا کشته شدند. این از دست دادن غم انگیز زندگی با از دست دادن قابل توجه قدرت ذهن تا جایی که به عبری توراتی مربوط میشد، همزمان شد.
در طول زمان، عبری مدرن به عنوان یک زبان واقعی، زنده و در حال تغییر که توسط مردم یهودی در سراسر جهان صحبت میشود، ظاهر شده است. البته این زبان بر اساس اصول و مبانی عبری توراتی تدوین شده است. بنابراین، از این لحاظ، عبری کلاسیک هنوز زنده است و میراث خود را به زبان مدرن منتقل کرده است. به وضوح، اگر بخواهید متون تورات را در ترجمه اورجینالشان بخوانید باید زبان عبری توراتی را یاد بگیرید. برای کسانی که این کار را انتخاب میکنند، آنها اغلب از عبری مدرن به عقب پیش میروند تا ۸۰۰۰ کلمه یا بیشتر که نسخه توراتی را میسازند یاد بگیرند. در نتیجه عبری مقدس به عنوان یک زبان رایج مرده است، اما به عنوان زبانی که هنوز ردیابی و مطالعه میشود کاملاً منقرض نشده است.
زبان انگلیسی قدیم تا حدود دهه ۱،۱۰۰ در انگلستان رایج بود. گاهی اوقات با نام آنگلوساکسون شناخته میشود و از دوره آنگلوساکسون در انگلستان و ولز که قبل از دوران قرون وسطی رخ داده است، به این نام خوانده میشد؛ و زبان انگلیسی قدیم از بسیاری جهات پیچیدهتر از زبان انگلیسی امروزی بود. از یک طرف، همانند زبانهای امروزی، مانند اسپانیایی و فرانسوی، انگلیسی قدیم چندین جنسیت داشت که همراه با اسمها و برای تعریف کلمات به شکلی دقیق استفاده میشد. اسمها در زبان انگلیسی قدیم میتوانستند زنانه، مردانه، یا خنثی باشند – یک تغییر عمده از چگونگی کارکرد حرف تعریف «the» در زبان انگلیسی مدرن.
پس از قرن ۱،۱۰۰، انگلیسی قدیم به آرامی و سپس به طور کامل در سراسر انگلستان و ولز از محبوبیت افتاد. زبان ولزی جایگاه خود را در ولز تثبیت کرد، در حالی که انگلیسی میانه نقش برجسته تری در انگلسیتان پیدا کرد؛ و آن انگلیسی میانه همان چیزی است که انگلیسی مدرن کنونی ما به طور مستقیم بر اساس آن بنا شده است، با ریشههای انگلیسی قدیمی آن که همچنان در بنیان کلماتش دیده میشوند.
قبطی زبان شناخته شده مصر باستان بوده و هست. این زبان در دوران اوج خود نزدیک به ۲،۰۰۰ سال پیش به عنوان یک زبان منحصر به فرد مصری که بیشتر با استفاده از الفبای یونانی نوشته میشد، جالب توجه بود. در واقع، با گسترش آن در حدود قرن سوم میلادی در طول دوره رومیها در داخل و اطراف مصر، زبان قبطی به طور موثر به آخرین زبان مصری تبدیل شد که کاربرد گستردهای داشت و توسط جمعیت زیادی صحبت میشد. بعد از کاهش استفاده قبطی در صدها سال بعد، عربی جای آن را گرفت. البته امروزه، کسانی که در مصر (و بقیه جهان اسلام در خاورمیانه) زندگی میکنند، همچنان به عربی به عنوان زبان غالب در منطقه صحبت میکنند.
اما قبطی حتی در دوران حاضر نیز زبان مهمی برای بسیاری از مسیحیان به شمار میآید. زبان شناسان و مورخان قبطی را نخستین زبان مسیحی میدانند. این زبان در زمان خود بر پایه چهار زبان بسیار مهم بنا شده بود که آن را به عنوان زبان تجارت و مذهب تاثیرگذارتر میکرد. دماتیک، هیراتیک، خط تصویری (هیروگلیف)، و یونانی همگی تاثیر عمیقی بر توسعه قبطی داشتند، در شرایطی که این زبان در سراسر مصر گسترش یافت. شوربختانه این زبان در دوران رومیان سرکوب شد. حتی بدتر از آن، در نهایت قبطی به عنوان زبان آموزش و فهرست نویسی مذهبی نیز کنار گذاشته شد. امروزه، قبطی تنها در متون مذهبی باستانی زندگی میکند که هنوز اهمیت قابل توجهی برای مسیحیان در سراسر خاورمیانه و جهان دارند.
درست همانطور که زبان انگلیسی قدیمی در نهایت به سمت زبان انگلیسی مدرن حرکت کرد، زبان آلمانی قدیمی نیز همین نقش را در تکامل زبان آلمانی مدرن داشت. زبان شناسان آلمانی کهن را نخستین و ابتداییترین مرحله زبان آلمانی میدانند. بیشتر مورخان بر این باورند که از سالهای ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلادی، این زبان به شدت در اطراف باواریا و دیگر مناطق آلمان پرطرفدار شده است. پس از آن، تا حدود سال ۱۰۵۰، این زبان به حضور در گفتگوهای روزمره و رسمی ادامه داد تا اینکه که در طول چند قرن آینده، گویشهای مدرنتر آلمانی جایگزین آن شدند.
این زبان در دورانی که مورد استفاده قرار میگرفت، چندین لهجه از آن وجود داشت که از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت بود. مناطقی که امروزه با نام اتریش، آلمان و سوئیس شناخته میشوند، همگی گویشهای خاص خود را داشتند. علاوه بر این، لهجههایی به عنوان گویشهای “آلمانی بالا” نیز شناخته میشد – یعنی آلمانی، باواریایی و فرانکونیایی – وجود داشت. همه این زبانها که با نام زبان آلمانی بالا شناخته میشدند در حدود سال ۱۰۵۰ میلادی رو به زوال گذاشتند. اما همه آنها تاثیر مستقیمی بر زبان آلمانی داشتند که امروزه در آلمان و دیگر نقاط جهان صحبت میشود. علاوه بر آن، درست مانند بسیاری از زبانهای این فهرست، مقدار قابل توجهی از متون مذهبی و فلسفی قدیمی نیز به زبان آلمانی کهن نوشته شده اند؛ بنابراین میراث آن به عنوان زبان دانشگاه و کلیسا در زمان حال نیز ادامه دارد.
آکاد هزاران سال پیش یکی از مهمترین شهرهای بین النهرین بود. آکاد نیز همانند بسیاری از دیگر تمدن ها، به عنوان یک تمدن اولیه با تعداد زیادی از شهروندان در محدوده خود، سرانجام زبان خود را توسعه داد که آکدی نامیده میشد. امروزه مورخان آکدی را نخستین زبان سامی میدانند. دو زبان مهم سامی امروزی وجود دارند که هنوز هم از آکدی الهام میگیرند: عبری و عربی. بنابراین، تنها از این لحاظ، حتی هزاران سال پس از مرگ، آکدی بر جهان مدرن تاثیر گذاشته است.
البته این تنها میراثی نیست که مردمان آکد در بحث انتخاب زبانشان برای مردم امروزی به جای گذاشته اند. همچنین زبان آکدی اولین زبانی بود که به خط میخی نوشته شد. به همین دلیل، نوشتههای آکدیها تا به امروز – دستکم بر اساس شواهد باستان شناسی حفظ شده و به دقت تحلیل شده- باقی مانده اند. اما این واقعیت که زبان میخی به ما این امکان را میدهد که گذشته را با این سهولت نسبی ببینیم، بسیار شوکه کننده است. اگر میخواهید زبان شناسی آکدی را مطالعه کنید، باید خط میخی را یاد بگیرید، کاری که دانشگاهیان و زبان شناسان در سراسر جهان به انجام آن تمایل نشان داده اند. متاسفانه زبان آکدی در حدود قرن هشتم پیش از میلاد مسیح برای همیشه از بین رفت. اما در میان بابلی ها، کلدانیها و بین النهرینی ها، پیش از انقراض، استفاده طولانی مدتی داشت.
آرامی بیشتر به عنوان زبانی شناخته میشود که عیسی مسیح زمانی که زنده بود به آن صحبت میکرد. اما او تنها کسی نبود که از این زبان استفاده میکرد. آرامی در زمان مسیح بسیار مورد استفاده قرار میگرفت – به طوری که زبان مشترک بسیاری از مردم خاورمیانه بود و توسط گروههای مختلف در آنجا به عنوان زبان اصلی صحبت میشد. زبان آکدی که پیشتر در مورد آن صحبت کردیم، در واقع به خاطر آرامی از بین رفت! هر چند زبان آرامی پیچیدهتر از زبان آکدی بود، اما به سادگی سراسر منطقه را فرا گرفت و برای قرنها به عنوان زبان غالب باقی ماند.
نکته جالب اینکه کشوری که زبان آرامی از آن نشأت میگرفت، کشور آرام، قرنها قبل از اینکه زبانشان عمومیت یابد، در نبردی ویرانگر با آشوریها از بین رفت. اما حتی با از بین رفتن تمدن آرام، زبانی که خلق کرده بود به حیات خود ادامه داده و سپس توسعه یافت. بعدها حتی آشوریان نیز به این دلیل که به طور گسترده در سراسر خاورمیانه صحبت میشد، از این زبان به عنوان یکی از زبانهای اصلی خود استفاده کردند. اگر در آن زمان میخواستید با مناطق دیگر تجارت کنید، به احتمال زیاد باید به زبان آرامی تسلط میداشتید.
اما درست مانند آکدیهای قبل از آن، قرار نبود آرامی تا ابد دوام بیاورد. جمعیت گویشوران گوناگون آن در نهایت رو به کاهش گذاشت و در قرنهای بعد از دوران حیات عیسی مسیح، زبانهای دیگر جای آن را گرفتند. برای مدتی، به نظر میرسید که آرامی به طور کامل منقرض خواهد شد. با این حال، زبان شناسان و محققان سخت تلاش کرده اند تا اطمینان حاصل کنند که این اتفاق نمیافتد و پروژههای حفظ زبان، آرامی را از قلمرو انقراض کامل خارج کرده است. اگر چه این زبان دیگر از تاثیری که زمانی داشته است، برخوردار نیست، اما این حقیقت که این زبان عیسی بوده است، میراث آرامی را برای همیشه حفظ خواهد کرد.
همه میدانیم که وایکینگها یکی از بدنامترین و افسانه ایترین گروههای مردم دنیای باستان هستند. آنها در زندگی روزمره خود به زبان نوردیک قدیم سخن میگفتند و با حمله به مناطق دیگر، شکست دادن آنها و استعمارشان این زبان را در مناطق اطراف اسکاندیناوی و اروپای شمالی توسعه بخشیدند؛ بنابراین طبیعی بود که نوردیک باستانی به بسیاری از نقاط دور دست گسترش پیدا کند. حتی اگر این زبان در زندگی روزمره کسانی که مغلوب وایکینگها شده بودند استفاده نمیشد، باز هم تاثیر زیادی بر بسیاری از زبانهایی که امروزه زنده مانده اند، داشته است؛ و از برخی جهات، نوردیک قدیم مانند آرامی بود: یک زبان مشترک در سراسر یک منطقه بسیار وسیع که توسط بسیاری از مردمی مورد استفاده قرار میگیرد که از نوادگان کسانی که آن را توسعه داده اند نیستند.
شوربختانه همانند آرامی، نوردیک باستانی نیز در نهایت منقرض شده و جایگاه خود را به عنوان یک زبان پراستفاده مشترک از دست داد. اما اگر از طرفداران و تحسین کنندگان وایکینگها هستید نگران نباشید! زبانهای بازمانده از نوردیک قدیم به زیرگروههای زیادی تقسیم شده اند و امروزه بسیاری از کلمات آن را میتوان در زبانهایی مانند دانمارکی، فارویی، ایسلندی، نروژی و سوئدی شنید. اما این تنها میراثی نیست که نوردیک قدیمی از خود به جا گذاشته است.
این زبان همچنین کلمات زیادی به انگلیسی داده است. واژههای رایجی که امروزه مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله berserk به معنای شوریده و دیوانه، cake به معنای کیک و knife به معنای چاقوی همگی ریشه در نوردیک باستانی دارند. همچنین، واژه husband به معنای شوهر (ترکیبی از واژههای نوردیک باستانی hus و bondi است) و Thursday به معنای پنج شنبه نیز (برگرفته از عبارت Thor’s day در زبان نوردیک باستانی به معنای روز ثور) نیز همین طور است. این ارتباط از طریق خانواده زبان آلمانی صورت میگیرد که هر دو زبان انگلیسی و نوردیک باستانی بخشی از آن هستند.
البته این مورد ممکن است کمی شما را گیج کند چرا که دنیای مدرن هنوز زبان یونانی را به عنوان یک زبان محبوب حفظ کرده است. زبان یونانی مدرن که در یونان و توسط اقوام یونانی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد، قطعاً یک زبان مرده نیست. اما یونان باستان از نظر تکنیکی منقرض شده است و با اینکه تا حدودی شبیه به نسخه مدرن است، اما به اندازه کافی متفاوت بوده که زبان متفاوت در نظر رفته شده و دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد.
البته یونان باستان توسط فیلسوفان و نویسندگان مشهوری از جمله ارسطو، هومر، افلاطون و سقراط صحبت و در نوشتار مورد استفاده قرار گرفته است. آنها آثاری به زبان مادری خود تولید کردند که هنوز هم در عصر مدرن مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند؛ و این آثار همچنان توسط دانشگاهیان در دانشگاههای سراسر جهان مورد مطالعه قرار میگیرند. برای خواندن و تجزیه و تحلیل آثار اصلی افلاطون و دیگر همتایان باستانی او، باید بدانید که چگونه یونانی باستان را بخوانید – بنابراین این زبان از دیرباز مرده، هنوز هم در موارد بسیار تخصصی کاربرد دارد.
غیر از این، یونانی باستان از این نظر شبیه لاتین است که ما کلمات، کلمات پایه و ریشههای زیادی را از آنها به کار گرفته ایم تا چیزهایی را در سیستمهای پزشکی و علمی و دیگر حوزههای زبان مشترک نامگذاری کنیم. واژههایی مانند “دموکراسی”، “هرمافرودیت” و “ماراتون” همگی ریشه در زبان یونان باستان دارند – و ما باید به خاطر آنها از یونانیان باستان تشکر کنیم.
منبع:روزیاتو