برنامه هستهای در ایران، بمبهای هستهای در اختیار کره شمالی و بی ثباتی خطرناک در کشوری با تسلیحات هستهای به نام پاکستان، همه و همه دست به دست هم میدهد تا سخت ترین روزها برای مردی رقم بخورد که بر مسند ریاست آژانس بین المللی انرژی هستهای تکیه داده است. یوکیا آمانو در گفتگو با اشپیگل، از چالشهایی میگوید که هر روز با آن دست و پنجه نرم میکند و البته از جنجالی ترین پرونده روی میزش یعنی ایران.
بر اساس افشاگریهای ویکی لیکس پس از انتخاب شما به عنوان رئیس آژانس بین المللی انرژی هستهای، آمریکاییها این انتخاب را پیروزی برای خود دانستند. آیا این اظهارنظر و بوجود امدن این فضا که شما مهره آمریکا در این سازمان هستید، شما را آزرده خاطر میکند؟
انتخاب من به این سمت پیروزی برای تمامی اعضا بود. علاوه بر این اگر امریکاییها گمان میکنند که انتخاب من موفقیتی در راستای منافع انها در آژانس است، این باور ضرری به اعتبار من وارد نمیکند. شغل من حفظ و تامین امنیت تمامی اعضا است از نیجریه تا روسیه و چین.
و البته ایران ؟
قطعا من تا زمانی که ایرانیها به دنبال استفاده صلح امیز از انرژی هستهای هستند از آنها حمایت خواهم کرد.
آیا این استفاده صلح امیز واقعا هدف نهایی ایرانیها است؟ بر اساس افشاگریهای ویکی لیکس بسیاری از اعراب هم از برنامه هستهای ایران واهمه دارند.
شغال من اجتناب از به حقیقت پیوستن همین بیم و ترس است. اما پرونده ایران، پرونده بسیار سخت و پیچیده ای است. ما هنوز هم اطلاعات بسیار اندکی در خصوص برنامه هستهای ایران داریم. هنوز هم پاسخ تمام سوالهای مطرح شده از جانب خود را نگرفته ایم. دقیقا به همین دلیل است که از ایران هم خواسته ایم تا سطح همکاری خود با ما را افزایش دهد.
بنابراین این سوالها و این بیمها قابل توجیه هستند؟
وظیفه من صحبت کردن و اظهار نظر در خصوص دغدغه دیگران نیست. ما به این حقیقت اذعان کرده ایم که ایران در برخی موارد حساس، اطلاعاتی را از ما مخفی کرده و یا دیر ما را در جریان فعالیتهای خود قرار داده است. ما زمانی از تاسیسات هستهای در نزدیکی قم اگاهی یافتیم که تصاویر ماهواره ای در سال 2009 در اختیار رسانهها قرار گرفته و عمومی شد. در خصوص برخی نیروگاههای دیگر هم تهران در زمان مناسب ما را از فعالیت خود در انها اگاه نکرد. ما هنوز هم اطلاعات جامع و چندانی از این برنامهها در اختیار نداریم. این اطلاعات در حقیقت ابزار اعتماد سازی میان ما و تهران هستند. شورای امنیت از ایران میخواهد که غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و این در حالی است که ایرانیها به این مساله اندک توجهی نمیکنند.
بر اساس برخی منابع ایران تنها یک سال تا دستیابی به بمب اتم فاصله دارد؟
من در این خصوص مطمئن نیستم. با وجود تمام پرسشهای بی پاسخی که ما از ایران داریم اما نمیتوانیم ادعا کنیم که ایران به دنبال برنامه هستهای نظامی است.
به این دلیل که شما اسلحه را به چشم خود ندیده اید؟
من در سخنان خود از این کلمات استفاده نمیکنم. من در حال صحبت کردن در خصوص پرسشهای بی پاسخ هستم. پرسشهایی از این دست که چرا ایران به دنبال برخی تجهیزات و یا ابزاری است که صرفا در تولید بمب مورد استفاده قرار میگیرد؟ آیا ایران به دنبال تحولات هستهای است که نوعی پیشینه نظامی را به ما یادآوری میکند. ایران باید به این پرسشها، پاسخی شفاف بدهد.
رابطه میان آژانس و ایران بسیار متشنج است. تهران بازرسان شما را با نام جاسوس صدا میزند و علی اکبر صالحی که سابق بر این رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود و این روزها سرپرستی وزارت امور خارجه را عهده دار است شما را به خدشه دار کردن اعتبارتان به دلیل برخی جانبداریها متهم میکند.
بازرسان ما در ایران مرتکب هیچ حرکت غیرقانونی نشده اند. کار ما بازرسی و تحقیق است و این کار هم با هماهنگی و کسب اجازه از دولت ایران انجام میگیرد. من گفتگویی شخصی هم با اقای صالحی داشته ام و البته ارتباط میان ما و ایرانیها هم دائم و پیاپی است. من همواره از توسل به ادبیات تند و تیز در قبال ایران سرباز میزنم.
شما پس از به دست گرفتن قدرت در آژانس گفتگویی با اولیهایننون از بازرسان به نام آژانس داشتید و به او تاکید کردید که لحن گفتگو با دولتمردان ایرانی باید تند و تیز تر و جدی تر باشد.
من در خصوص لحن و شیوه گفتار سخن نمیگویم. این حقایق است که توجه من را به خود جلب میکند. من نه تندرو هستم و نه اهل بسیار نرم و وارفته برخورد کردن. اما زمانی که نگرانی داشته باشم یا شکی در من باشد، این دغدغهها را تنها برای خودم نگاه نمیدارم. در این فضا من تشنه حقیقت میشوم و برایم فرقی نمیکند که از سوی کدام طرف دعوا تحت فشار قرار بگیرم. در این فاصله زمانی که من بر کرسی ریاست آژانس تکیه زده ام شاهد بوده اید که ما از ادبیات تهاجمیو تنبیهی علیه ایران استفاده نکرده ایم اما نوع گفتمان ما مستقیم تر و جزئی تر شده است.
دیدار میان ایران و اعضای گروه پنج به اضافه یک در ژنو چندان رضایت بخش نبود.
ما باید در این پرونده به هم کمک کنیم تا این خلا اطمینانی بوجود آمده پر شود. هر گامیکه در این مرحله برمیداریم از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. اگر نشست زنو به ما کمک کرد تا به برخی ابهامهای غرب در خصوص راکتورهای پزشکی در ایران پاسخ داده شود، پس در نشستهای آتی هم میتوان به مابقی موارد اختلاف رسید.
ایرانیها با وجود تصویب چهارمین قطعنامه در شورای امنیت، همچنان به غنی سازی اورانیوم ادامه میدهند.
این حرکت ایرانیها در حقیقت نقض کامل تمامی قطعنامهها است. ایران در حال حاضر مالک بیش از 3100 کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده با درصد پایین است. 33 کیلوگرم هم اورانیوم غنی سازی شده با درصد بالا در انبارهای ایران است.
شما تا کنون به تهران سفر نکرده اید.
من برای سفر به ایران بسیار مشتاق هستم اما نه سفری که صرفا برای سلام و احوالپرسی باشد. باید دلیلی خوب برای این سفر در چنته باشد. من زمانی به تهران سفر میکنم که بتوانم پیشرفت در پرونده هستهای این کشور را ناظر باشم.
اسرائیل که بیشترین واهمه را از برنامه هستهای ایران دارد، اخیرا تاکید کرده بود که از توسل به گزینه نظامی علیه تهران اندک واهمه و خجالتی ندارد. اسرائیل در سوریه هم یک ساختمان نیمه کاره را به جرم فعالیتهای هستهای دمشق در ان بمباران کرد. آیا از برنامه هستهای جدید بشار اسد رئیس جمهوری سوریه خبری دارید؟
سوریه مجوزی برای حضور بازرسان ما در آژانس صادر نمیکند. من در ماه نوامبر در نامه ای به وزیر امور خارجه این کشور، از عدم همکاری دمشق با آژانس شکایت کردم. ما در این پرونده هم باید شاهد پیشرفتهای بیشتری باشیم. در حال حاضر مشکل دیگری هم با سوریه داریم : راکتور تحقیقاتی که در دمشق فعالیت دارد همواره تحت نظارت کامل و دقیق ما بوده و خواهد بود. با این همه ما ردپایی از اورانیومیرا در این نیروگاه یافته ایم که منبع آن برای ما ناشناخته است. سوریها تا کنون دو بار در این خصوص به ما توضیحاتی داده اند که البته ما را متقاعد نکرده است. حتی اگر مقدار این اورانیوم چند گرم هم باشد، باز ما به توضیحات مکفی در خصوص منبع ان نیاز داریم.
شما پنجمین رئیس آژانس بین المللی انرژی هستهای از زمان تاسیس آن در سال 1957 تا کنون هستید و البته نخستین آسیایی که بر این مسند تکیه میزند. شما سابق بر این کارشناس مسائل کره شمالی در وزارت امور خارجه کشور خود بودید. تا چه اندازه کیم جونگ ایل را خطرناک میدانید؟
بحث کره شمالی بسیار جدی است. من از همین منطقه امده ام و خرسندم که ایران با این اندازه از برنامه هستهای تنها موضوع مورد بحث ما نیست و نخواهد بود. برخلاف تهران، پیونگ یانگ، تسلیحات هستهای در اختیار دارد. این کشور تا کنون دو بار در سالهای 2006 و 2008 بمبهای هستهای خود را آزمایش کرده است. ما هیچ ناظر و بازرسی در کره شمالی نداریم. نمایندگان ما در بهار 2009 از این کشور اخراج شدند و از همان زمان تا کنون ارتباط ما با پیونگ یانگ برای همکاریهای مستقیم و حضوری قطع شده است.
تعداد تسلیحات هستهای در اختیار کره شمالی را چه تعداد ارزیابی میکنید؟
شغل من نظارت بر بر نامههای هستهای است. البته این نظارت زمانی معنا پیدا میکند که کشور هدف ما را به داخل خاک خود راه دهد. پیونگ یانگ تمایلی به انجام این کار ندارد و البته من هم اهل تخمین ارقام نیستم.
احتمالا به زودی وادار به بررسی پرونده هستهای پاکستانی میشوید که تسلیحات هستهای ان در چشم بر هم زدنی میتواند در اختیار تروریستها قرار بگیرد. آیا مصیبتی هستهای در این زمینه را پیش بینی میکنید؟
من از کشوری امده ام که دو بمب هستهای بر سر مردمان ان انداخته شده است. هر انچه که لازم باشد انجام میدهم تا هیروشیمایی دیگر در تاریخ تکرار نشود. دقیقا به همین دلیل است که من تا این اندازه گوش به زنگ هستم.