bato-adv
bato-adv

درک احساسات دیگران؛ مهارتی ضروری برای ارتباطات موثر و تصمیم‌گیری‌های درست

درک احساسات دیگران؛ مهارتی ضروری برای ارتباطات موثر و تصمیم‌گیری‌های درست

اگر از گروهی از افراد بخواهید، "همدلی" را برایتان تعریف کنند، به احتمال قریب به یقین اغلب خواهند گفت که "توانایی درک احساسات دیگران" است.

فرارو- اگر از گروهی از افراد بخواهید، «همدلی» را برایتان تعریف کنند، به احتمال قریب به یقین اغلب خواهند گفت که «توانایی درک احساسات دیگران» است. 

به گزارش فرارو، دانیل گلمن، نویسندۀ «هوش احساسی»، «درک کردن دیگران» را در صدر فهرست عناصر همدلی قرار داده است. 

گلمن همچنین گفته که درک کردن دیگران تنها محدود به احساس کردن احساسات و عواطف دیگران نیست. بلکه به معنی توجه واقعی به آن‌ها و دغدغه‌هایشان نیز هست. 

درک کردن دیگران؛ مهارتهایی که به آن‌ها نیاز دارید

افرادی که در درک کردن دیگران خوب هستند: 

سرنخ‌های احساسی را، که اغلب در قالب زبان بدن، لحن صدا و دیگر عناصر غیرکلامی بروز می‌کند، می‌گیرند. 

خوب به آنچه که دیگران می‌گویند، گوش می‌دهند و به صورت فعال فهم خود را بررسی می‌کنند. 

نسبت به دیگران حساسیت نشان می‌دهند و دیدگاه‌هایشان را درک می‌کنند. آن‌ها مراقب هستند که با گفتن حرف اشتباه یا انجام کار اشتباه، موجب رنجش نشوند و آگاهند که همه یک دیدگاه ندارند. 

بر اساس درکشان از نیازها و احساسات دیگران، به آن‌ها به شکلی مناسب کمک می‌کنند. 

نکاتی در ارتباط با درک کردن دیگران

اهمیت بهبود همدلی و به خصوص مهارت درک کردن دیگران، فقط به روابط میان‌فردی شما محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند تاثیری بسیار گسترده‌تر داشته باشد. 

برای مثال، در ایالات متحده، بیماران، پزشکانی که به دقت به ایشان گوش می‌دهند را بسیار کمتر به دادگاه می‌کشند. 
در یک مطالعه معلوم شد که پزشکانی هرگز از آن‌ها شکایت نشده، نسبت به همکارانشان از مهارتهای ارتباطی بسیار بهتری برخوردار هستند. 

اهمیت روراستی

تظاهر به اینکه احساسات، و به خصوص دغدغه‌های مردم را می‌فهمید امکانپذیر است. کارکنان فروش اغلب از این امر بهره می‌گیرند تا با مشتریان به مفاهمه برسند. 

با این حال، ما به عنوان انسان، عدم روراستی را تشخیص می‌دهیم و از آن خوشمان نمی‌آید. 

می‌شود گفت که تظاهر شما توسط دیگران تشخیص داده می‌شود؛ حال شاید به خاطر زبان بدنتان یا شاید به خاطر پاسختان به یک سوال ناگهانی. 

فرد مقابل حتی ممکن است که خودش نسبت به اینکه این موضوع را تشخیص داده آگاه نباشد، اما ممکن است به صورت ناخودآگاه روی طرز نگرشش به حرفهای شما تاثیر بگذارد و مانع از اعتماد او به شما شود. 

به بیان دیگر، «همدلی دروغین» تاثیر معکوس دارد. 

اجتناب از همدلی و غلیان همدلی

درک کردن دیگران و توجه به دغدغه‌های ایشان، دو جنبه دارد که ارزش بحث را دارند. 

اولی، اجتناب از همدلی است، یعنی فقدانه عامدانۀ همدلی، که شاید بتوان نام «ناشنوایی احساسی» نامید. 

اجتناب کلی از همدلی بعید است که به سلامت روابط درازمدت شما بیانجامد، اما توانایی خاموش کردن واکنش همدلانه برخی شرایط خاص می‌تواند کمک‌کننده باشد. برای مثال: 

در خانه. کودکان نیازمند برخی واکسیناسیون‌ها هستند. در چند ماه اول زندگی ممکن است چندین واکسن نیاز داشته باشند و گاهی در یک وعده باید دو یا سه واکسن بزنند. سوزن ممکن است برای آن‌ها دردآور باشد و بچه‌ها هنگام این اتفاق جیغ می‌کشند. 

اما پدر و مادرها باید واکنش فوری خود را سرکوب کنند و به جای توجه به ناراحتی کوتاه‌مدت فرزندشان، به فواید درازمدت واکسیناسیون برای اجتناب از بیماری توجه داشته باشند. 

در محل کار. مدیرانی که مسئول تعدیل نیرو هستند بایستی قادر به گرفتن تصمیمات خوب باشند. بعید است که اگر با واکنش احساسی خود نسبت به پریشانی دیگران درگیر باشند، بتوانند تصمیم خوب بگیرند. 

در حالیکه آگاهی نسبت به احساسات افراد متاثر از یک تصمیم، امری مهم است، اما باید بتوان توازنی با استفاده از عقل و منطق ایجاد کرد، تا احساسات کورمان نکند. 

در درمان. جراحی که روی فردی که جراحات جدی در تصادف اتومبیل پیدا کرده، جراحی اورژانس انجام می‌دهد، باید بتواند از همۀ مهارتهایش برای درمان آسیب استفاده کند و یا در صورت لزوم برای حفظ جان بیمار، عضوی از او را قطع کند. آن‌ها نمی‌توانند وقت صرف اینکه بیمار چه احساسی خواهد داشت بکنند. 

با این حال، بعد از اتمام جراحی و بعد از به هوش آمدن آن فرد، باید اقداماتی که انجام داده‌اند را برای او توضیح دهند و به بیمار کمک کنند تا اتفاقی که افتاده کنار بیاید. آن‌ها باید آگاه باشند که بیمارشان شخصی است که نگرانی‌ها و احساسات خاص خود را دارد و پاسخی مناسب بدهند. 

غلیان همدلی، وقتی که افراد در معرض اطلاعات دشوار یا پریشان‌کننده قرار بگیرند، گاهی رخ می‌دهد. 

در چنین وضعیت‌هایی، افراد ممکن است ببینند که نمی‌توانند با واکنش احساسی خودشان به وضعیت کنار بیایند. برای مثال، این اتفاق ممکن است زمانی بیافتد که بفهمید دوستتان بیماری جدری دارد. شما می‌خواهید به آن‌ها کمک کنید و ازشان حمایت کنید، اما به قدری ناراحتید که نمی‌توانید. این مشکلی است برای افراد شاغل در حرفه‌هایی نظیر پزشکی، پرستاری و مددکاری اجتماعی روی می‌دهد. 

یک راه ممکن برای مدیریت غلیان همدلی این است که روی کنترل خود کار کنید. بدین ترتیب می‌توانید احساساتتان را مدیریت کنید و به احساسات دیگران واکنش مناسب نشان دهید. 

درک کردن دیگران «نرم» نیست

ما اغلب راجع به «مهارتهای نرم» صحبت می‌کنیم و در اینکه همدلی و درک کردن دیگران مهارتهای نرم مهمی هستند، بحثی نیست. 

با این حال، در اینجا منظور از نرم به هیچ عنوان «آسان» بودن درک کردن دغدغه‌ها و احساسات دیگران نیست. ضمناً، نرم در اینجا به معنی سختگیر نبودن نیز نیست: بهترین مدیران، همدل هستند، اما در تیمشان «نرم» نیستند. 

درک کردن دیگران به این معنی نیست که باید با احساسات یا دیدگاهشان موافق باشید، بلکه یعنی باید دیدگاهشان را به رسمیت بشناسید و بپذیرید که دیدگاه شما متفاوت است. 

شما همچنان مجبورید تصمیمات دشواری بگیرید که دیگران با آن‌ها موافق نیستند، اما حالت ایده‌آل این است که هم شما و هم ایشان این موضوع را درک کنید.

منبع: Skills You Need
برچسب ها: درک همدلی
bato-adv
bato-adv