bato-adv
کد خبر: ۶۱۲۳۱۲

واکاوی ۳ اتفاق مشکوک در قالب جنگ اوکراین

واکاوی ۳ اتفاق مشکوک در قالب جنگ اوکراین

«استفاده احتمالی ارتش اوکراین از تسلیحات شیمیایی در قالب جنگ با روسیه، انحلال پرابهام گروه نظامی خصوصی "موزارت" به عنوان یک شرکت آمریکایی فعال در جنگ اوکراین، و البته بازی دو جانبه دولت بایدن با مساله اعطای جنگنده‌های اف ۱۶ به اوکراین، سه اتفاق مشکوک و قابل تاملی هستند که جنگ اوکراین در روز‌های اخیر شاهد وقوع آن‌ها بوده و تحلیل آن‌ها جهت خوانشِ دقیق‌تر روند‌های جاری و آتی در قالب جنگ مذکور، کاملا ضروری است.»

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۳ - ۰۴ اسفند ۱۴۰۱

فرارو- جنگ اوکراین یک ساله شده و در ماه‌های اخیر، روز‌های پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. در آغاز جنگ، برخی معتقد بودند که با توجه به جایگاه ابرقدرتی روسیه، جنگ مذکور تنها چند روز و نهایتا چند هفته به طول خواهد انجامید و با فتح کیِف توسط سربازان روس به پایان می‌رسد. با این حال، با گذشت زمان و انسجام جهان غرب در کمک به اوکراین و سرازیر شدن سیلی از کمک‌های مالی و تسلیحاتی به این کشور، ورق برگشت و روس‌ها استراژی خود را صرفا به جدا کردن بخش‌هایی از شرق اوکراین و ایجاد نوعی منطقه حائل میان خود و اوکراین به عنوان یک متحد جدیدِ جهان غرب تعریف کردند.

به گزارش فرارو؛ در عین حال، در بحبوحه جنگ و در موقعیت‌های مختلف، روسیه گاه و بیگاه هشدار‌هایی نسبت به جدیتش در مورد انجام حمله اتمی مطحرح می‌کرد که البته با واکنش دولت‌های غربی نیز رو به رو شده و می‌شود. در ادامه، برخی اندیشمندان شناخته شده روابط بین‌الملل نظیر "جان میرشایمر" و "هنری کسینجر"، به ارائه دیدگاه‌هایی خاص و البته به زعم بسیاری، واقع بینانه، در مورد جنگ اوکراین پرداختند.

میرشایمر بر این نکته تاکید داشته که تحریکات غرب علیه روسیه به واسطه توسعه ناتو به شرق، دلیل و محرک اصلی شروع جنگ اوکراین بوده است و هنری کسینجر نیز بر این نکته تاکید نموده که جنگ اوکراین خاتمه پیدا نخواهد کرد مگر اینکه اوکراینی‌ها بخش‌هایی از خاک خود را تسلیم روسیه کنند و ناتو و آمریکا نیز با این مساله همراهی کنند. استدلال اصلی کسینجر نیز این بوده که اساسا شکست روسیه در میدان جنگ اوکراین می‌تواند هزینه‌های به مراتب گسترده‌تر و وخیم‌تری برای اوکراین در آینده داشته باشد و چالش‌ها و بحران‌های به مراتب گسترده‌تری را خلق کند.

البته که طبق استدلال کسیجر، پوتین نیز حاضر به ترک میدان جنگ اوکراین بدون کسب دستاورد نخواهد شد، زیرا این مساله هزینه‌های سنگینی را برای او به ویژه در عرصه سیاست داخلی روسیه به همراه خواهد داشت. با این همه، آنچه روشن است این نکته می‌باشد که جهان غرب همچنان گزینه مطلوب خود را فرسایشی شدن جنگ اوکراین می‌داند و سعی دارد تا جای ممکن روس‌ها را در باتلاق اوکراین گرفتار و از این طریق هم موقعیت پوتین را تضعیف کند و هم توانِ ارتش روسیه را تا جای ممکن بگیرد.

موضوعی که عملا سبب شده تا جنگ اوکراین در قامت یک بحران تمام عیار بین المللی که طرف‌های مختلفی در آن درگیر هستند، به کلافی سردرگم تبدیل شود و بسیاری نسبت به نتیجه نهایی و پیامد‌های این جنگ ابراز نگرانی کنند. در این راستا، در مدت اخیر به طور خاص رخداد سه تحول در قالب جنگ اوکراین که کمتر نیز به آن‌ها پرداخته شده، سیگنال‌ها و پالس‌هایی تازه در مورد جنگ مذکور را ارسال می‌کنند که توجه به آن‌ها و تحلیلشان از اهمیتِ زیادی برخوردار است.

۱: طرح گزاره استفاده اوکراین از تسلیحات شیمیایی

مقام‌های ارشد نظامی روسیه در رو‌های اخیر گزارش داده‌اند که ارتش اوکراین به تازگی در قالب عملیات‌های پهپادی خود در منطقه دونباس، استفاده از تسلیحات شیمیایی را در دستورکار قرار داده است. تسلیحات شیمیایی که موجب سرفه کردن، جاری شدن اشک و ضعف جسمانی در افراد می‌شوند. "دنیس پوشیلین" فرماندار موقت جمهوری خلق دونتسک نیز گزارش داده که دفتر وی در دو هفته اخیر گزارش‌های متعددی را در مورد استفاده از تسلیحات شیمیایی خاص از سوی نیرو‌های اوکراینی در منطقه دونباس دریافت کرده است.

در این چهارچوب، استفاده احتمالی اوکراینی‌ها از تسلیحات شیمیایی در قالب جنگ با نیرو‌های روسی حامل ۲ پیام عمده است. اولا، ارتش اوکراین سعی دارد به طرف روسی این پیام را برساند که در زمینه تقابل با روسیه، در حال آزمایش اهرم‌های مختلف است و در این رابطه گزینه‌های متنوعی را نیز روی میز دارد. در این زمینه به طور خاص اوکراینی‌ها امکان استفاده از تجربیات کشور‌های مطرح غربی را نیز در بحث استفاده از تسلیحات شیمیایی به صورت هدفمند دارند.

مساله‌ای که حامل نوعی پالس هشدار در کنار حملات موشکی اخیر اوکراینی‌ها به اهدافی در خاک روسیه و البته انتشار گزارش‌های مختلف دال بر احتمال دریافت تسلیحات پیشرفته‌تر از جانب اوکراین که از سوی قدرت‌های غربی برای آن ارسال می‌شوند، است. در این فضا هیچ بعید نیست در ادامه شاهد رخداد پدیده‌ها و تحولات مشکوک بیشتر در زمینه استفاده از تسلیحات شیمیایی از سوی روسیه و اوکراین باشیم. موضوعی که به ویژه از منظر ملاحظات بشردوستانه به شدت جای نگرانی دارد.

دوما، بعید به نظر می‌رسد که اوکراین بدون هماهنگی با دولت‌های غربی اقدام به استفاده از تسلیحات شیمیایی در جریان جنگ با روسیه کرده باشد. موضوعی که نشان می‌دهد هر زمان ملاحظات راهبردی غرب اقتضا کند، این قدرت‌ها از هر اهرمی جهت تقابل با چالش‌های پیش روی خود استفاده می‌کنند و در این زمینه، سکوت فراگیر جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی در مورد استفاده احتمالی اوکراین از تسلیحات شیمیایی و وجود برخی شواهد در این رابطه، گواهی روشن بر این مساله است. معادله‌ای که در سطح کلان حامل درس‌های مهمی برای دیگر کشور‌ها در محیط بین المللی نیز است.

با این همه، آنچه واضح است این نکته می‌باشد که آغاز روند‌های اینچنینی (نظیر استفاده از تسلیحات ممنوعه در جریان جنگ اوکراین)، به هیچ عنوان نمی‌تواند ادامه و پایان خوشایندی داشته باشد و باید انتظار ایجاد بحران‌ها و چالش‌های گسترده‌ای را نیز در ادامه راه داشته باشیم.


۲: انحلال یک گروه نظامی خصوصی آمریکاییِ فعال در جنگ اوکراین

بسیاری از تحلیلگران و البته افکار عمومی بین المللی، وقتی نام شرکت‌های نظامی خصوصی غربی به میان می‌آید، بلافاصله به یاد شرکت امنیتی بدنامِ "بلک واتر" می‌افتند که در جریان جنگ‌های عراق و افغانستان، دست به جنایاتی فجیع زد و در نهایت با سیلی از روند‌های قضایی و محاکمه اعضایش رو به رو شد. البته که در جبهه مقابل، تحلیلگران غربی انتقاد‌های گسترده‌ای را از شرکت نظامی "واگنر" که وابسته به روسیه است و در جبهه‌های نبرد مختلف بین المللی ایفای نقش می‌کند هم مطرح ساخته‌اند.

با این همه، در بجبوحه جنگ اوکراین، یک گروه نظامی آمریکایی جدید به نام "گروه موزارت" در ایالت وایومینگ آمریکا با مدیریت دو تن از فرماندهان سابق نظامی آمریکا یعنی "اندی میلبورن" و "اندرو بین" به ثبت رسید. گروهی که هدف اصلی خود را پاکسازی میدان‌های مین و تله‌های انفجاری ایحاد شده در خاک اوکراین و تلاش جهت حراست از غیرنظامیان اوکراینی و البته آموزش نیرو‌های ارتش اوکراین عنوان کرده است.

این گروه در آمریکا نیز سعی داشته تا خود را شرکتی با "مسوولیت‌های محدود" معرفی سازد که اهداف بشردوستانه را دنبال می‌کند و در جنگ‌های خارجی مشارکت ندارد. با این حال، جالب است که این گروه در مدت زمان کمی اقدام به تجهیز سه تیم عملیاتی در خاک اوکراین کرده که هزینه هر کدام ماهانه ۱۰۰ هزار دلار برآورد شده و در عین حال، بر اساس اسناد مختلف در عملیات‌های تهاجمی گوناگون نیز دخالت داشته و حتی به دنبال انعقاد قرارداد‌های نظامی با دولت ارمنستان هم بوده است.

جالب اینکه اندی میلبورن یکی از مدیران ارشد گروه امنیتی موزارت سعی داشته تا اقدام به خرید پهپاد و توپخانه نیز برای گروه مذکور کند و از این طریق، زمینه را برای توسعه فعالیت‌ها و قرارداد‌های گروه امنیتی موزارت با کشور‌های مختلف جهان فراهم کند. در این چهارچوب، آنچه واضح است این نکته می‌باشد که کلیتِ فعالیت‌ها و اقدامات و منابع مالی و روابط گروه موزارت به ویژه در قالب جنگ اوکراین ماهیتی مبهم داشته و دارد و هیچ اطلاعاتی از اقدامات غیرقانونی آن در خاک اوکراین و یا دیگر نقاط جهان در دسترس نیست.

در این فضا، طرح شکایت اندرو بین یکی از سهامداران اصلی شرکت امنیتی موزارت از اندی میلبورن دیگر سهامدار این شرکت با طرح این استدلال محوری که وی عملا گروه مذکور را از اهداف اصلی و اولیه خود دور کرده و مفاد قانونی آمریکا مبنی بر فعالیت گروه‌های امنیتی خصوصی آمریکایی را نیز رعایت نکرده، سبب شد تا خیلی زود این گروه نظامی فروبپاشد و از حیث مالی ورشکسته شود.

با این حال، نکته قابل تامل این است که اساسا جنگ اوکراین به ویژه برای شرکت‌ها و تشکیلات نظامی در آمریکا، به یک سُفره پر از نعمت تبدیل شده که به آن‌ها اجازه می‌دهد به نحو گسترده‌ای روی منابع مالی ارائه شده از سوی دولت آمریکا و دیگر دولت‌های غربی به اوکراین حساب کنند و سعی در جذب آن‌ها به سمت خود داشته باشند.

چه بسا نهاد‌ها و گروه‌های امنیتی خصوصی دیگری نیز تشکیل شده‌اند که نسبت به ماهیت اقدامات و فعالیت‌های آن‌ها هیچ اطلاعی در دسترس نیست. در این میان، برخی به طرح این گزاره می‌پردازند که باید همچون شرکت امنیتی بلک واتر، هر چه سریع‌تر برای گروه موزارت نیز یک پرونده قضایی تشکیل شود و موارد نقض حقوق بشر انجام شده توسط این گروه و اعضای آن هدف بازرسی و بررسی قرار گیرد.

۳: بازی دوجانبه دولت آمریکا با قضیه اعطای جنگنده‌های اف ۱۶ به اوکراین

در نهایت باید گفت که یکی دیگر از تحولات مهم روز‌های اخیر در قالب جنگ اوکراین، موضع قابل تامل دولت بایدن در زمینه تحویل جنگنده‌های پیشرفته اف ۱۶ به دولت اوکراین بوده است. بایدن خود شخصا در اظهارنظری به صراحت اعلام کرده که آمریکا دست به یکچنین اقدامی نخواهد زد، زیرا اکنون به وجود این جنگنده‌ها در خاک خود نیاز دارد. با این حال، منابع آگاه از درجریان بودن رایزنی‌های گسترده در پشت پرده جهت ارائه جنگنده‌های مذکور از سوی طرف‌های ثالت به اوکراین خبر می‌دهند (موضوعی که گمان می‌رود در جریان سفر اخیر بایدن به اوکراین نیز هدفِ بحث و رایزنی‌های فراوان بوده است).

اصلی‌ترین گزینه در این زمینه نیز لهستان است که چیزی در حدود ۴۸ فروند جنگنده اف ۱۶ آمریکایی را در اختیار دارد. ناظران و تحلیلگران بر این باورند که دولت بایدن از این جنس کنشگری خود در چهارچوب مساله جنگنده‌های اف ۱۶ واعطای آن‌ها به اوکراین، ۳ هدف اصلی را دنبال می‌کند:

اولا، واشینگتن نمی‌خواهد روس‌ها را نسبت به عملکرد خود در قالب جنگ اوکراین تحریک کند و در این رابطه با اتحاذ مواضع صریح سعی در ارسال پالس‌هایی روشن به طرف روسی دارد. این موضع گیری آمریکایی‌ها در ادامه موضع کلی آن‌ها نسبت به جنگ اوکراین است که نه مایل به پایان آن هستند و نه از تداوم آن ابراز ناراحتی می‌کنند. در واقع، واشینگتن نوعی موضع گیری باتلاقی و فرسایشی را (در مورد جنگ اوکراین) مد نظر قرار داده که هدف اصلی آن فقط و فقط تضعیف تدریجی روسیه و بی اعتبار سازی آن است.

دوما، آمریکا سعی دارد این پیام را به طرف روسی برساند که اهرم‌های قابل توجهی را جهت تقابل با این کشور در قالب جنگ اوکراین در دست دارد که استفاده واشینگتن از آن‌ها بستگی به نوع رویکرد کرملین در قبال آمریکا در مسائل مختلف بین المللی دارد.

در واقع، اگر روس‌ها نخواهند در برابر آمریکا در برخی موضوعات کوتاه بیایند، آمریکایی‌ها نیز اهرم‌های قدرتمندی را در اختیار دارند که با استفاده از آن‌ها می‌توانند هزینه‌های سنگینی را به روس‌ها تحمیل و بسیاری از معادلات راهبردی در قالب جنگ اوکراین را تغییر دهند. از این نظر، اهمیت و قدرتِ اهرم‌های در دست آمریکا، تا حد زیادی به استفاده نکردن از آن‌ها وابسته است.

در نهایت باید گفت که دولت بایدن با طرح این گزاره که خود جنگنده‌های اف ۱۶ را در اختیار اوکراین قرار نمی‌دهد، اما در عین حال تلاش‌هایی جهت ارائه این جنگنده‌ها به اوکراین از طرق کشور‌های ثالث در جریان است، سعی دارد هزینه‌های انجام اقدام مذکور را به گردن دیگران بیندازد و از این طریق خود از تبعات تحرکاتش علیه روسیه فرار کند.

البته که مثلا کشوری نظیر لهستان، انگیزه‌های قابل توجهی نیز در حمایت از اوکراین در برابر روسیه دارد که مهمترینش این است که اگر بنا باشد دولت اوکراین در جریان جنگ با روسیه تضعیف شود، لهستان به عنوان همسایه اوکراین دور از آسیب‌های وارده ناشی از این مساله نخواهد بود و بدون تردید کمک‌های آن به کیِف، نوعی تقویت بنیان‌های امنیت ملی خودِ این کشور است.

در این فضا، تنها یک نکته بیش از همه واضح و روشن است و آن این موضوع است که چشم انداز روشنی را نمی‌توان برای پایان جنگ اوکراین در نظر گرفت و این بحران بین المللی همچنان در روز‌ها و ماه‌های آتی نیز ادامه پیدا خواهد کرد و به سهم خود، بحران سازی‌های دیگری را نیز به همراه خواهد داشت.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین