عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: هرچه درباره تورم بنویسم کم است، نه فقط به این علت که فشار مضاعفی را بر مردم وارد میکند که قطعا این وجه تورم خیلی مهم است. همه کسانی که مزد و حقوقبگیر هستند معنای تورم را با تمام وجود خود حس میکنند. بیکاران و بازنشستگان که جای خود دارند. آنان که دنبال سیاستگذاری برای افزایش فرزندآوری هستند و چپ و راست برای آن طرح و امتیاز تصویب میکنند، کافی است که تورم را بنا به وعدهای که دادهاند پایین آورند و آن را تکرقمی کنند تا ببینند چقدر بر فرزندآوری افزوده خواهد شد و نیازی به این طرحهای مشعشع و بیفایده نیست. بگذریم.
فارغ از تبعات فرهنگی و روانی و اخلاقی تورم که پس از آثار اقتصادی آن به چشم میآید، تورم تبدیل به معیاری برای سنجش و راستیآزمایی توانایی و وعدههای دولتمردان نیز شده است. در میان همه وعدههایی که آقای رییسی دادند، نصف کردن و سپس تکرقمی کردن تورم برجستهترین وعده بود که اگر همین یکی انجام میشد، بقیه وعدهها را میتوان زمان داد تا اجرا شود. به همین علت، چون این وعده انجام نشد، کوشش فراوانی میکنند تا با تفاسیر و محاسبات عجیب و غریب از تورم دوره روحانی، خلف وعده خود را توجیه کنند ولی جا نمیافتد که نمیافتد.
بنابراین به نظر میرسد که اکنون دورِ این وعده را نیز مثل دو وعده مهم دیگر یعنی اشتغال و مسکن خط کشیدهاند و به یک سنگر عقبتر رفتهاند، زیرا میدانند که تورم امسال حتی از سال گذشته نیز بیشتر میشود و احتمالا به ۴۵ درصد خواهد رسید به همین علت چند روز پیش آقای رییسجمهور با قاطعیتی عجیب اعلام کردند که تورم حتما کاهشی خواهد شد. اینگونه وعده دادن غیر دقیق نیز ایراد اساسی دارد. کاهشی میشود یعنی چه؟ مگر تا حالا افزایشی بود؟ اگر بلی، چرا به آن اذعان نمیکردید؟ آیا همین رفتار کافی نیست که اعتماد از میان برود؟ به علاوه کاهشی میشود یعنی تا کجا و تا کی و از کی؟ مثلا اگر یک ماه کم شود وعده محقق شده است؟ این نوع کاهشهای مقطعی در طول همه سالها رخ داده است. از اینها گذشته، بانک جهانی تورم سال آینده را ۴۴ درصد پیشبینی کرده است، در حالی که پیشبینی آنها معمولا محافظهکارانه است، شما چگونه میگویید کاهشی خواهد شد؟ انتقاد اصلی به این وعده تعریف نشده جای دیگری است.
مخاطبان سخنان دولت دو دسته هستند. گروه اول مردم و شهروندان عادی که لزوما متخصص اقتصادی نیستند و درک علمی از اعداد و ارقام بودجه و سازوکار تامین منابع و پرداخت هزینهها ندارند، آنان نیازمند وعدههای سرراست و روشن هستند. ولی دسته دوم که از یک جهت مهمترند، کارشناسان اقتصادی هستند. آنها نیازمند وعده نیستند، بلکه نیازمند تبیین هستند، یعنی دولت باید بگوید که لایحه بودجه ۱۴۰۲ چرا تورمزا نیست، یا چرا تورم را کاهشی میکند؟ با آنان باید با زبان کارشناسی و جزییات اعداد و ارقام بودجه سخن گفت که برای این منظور باید کارشناسان دولت و وزرای اقتصادی وارد میدان شوند.
اگر از این زاویه به سال آینده نگاه کنیم از نظر کارشناسان، بودجه کنونی چنین وعدهای را محقق نمیکند و بعید است سال آینده حتی به اندازه امسال تورم داشته باشیم و احتمالا بیشتر است، هر چند رقم امسال نیز خیلی بالاست و تکرار تورم در چند سال پیاپی در این رقم ۴۰ تا ۴۵ درصد ویرانگر است. جهت اطلاع دولت محترم که درصدد نیم و تکرقمی کردن تورم بود در ۲۵ اردیبهشت امسال در همین روزنامه و با توجه به نظرات کارشناسان نوشتم که تورم امسال (۱۴۰۱) اگر از تورم ۱۴۰۰ بیشتر نباشد کمتر نیست و امروز دقیقا میبینیم که در حال عبور کردن از تورم پارسال است.
بنابراین توصیه میشود که وعدههای کلی و غیر دقیق درباره هیچ موضوعی به ویژه تورم نباید داد. مردم را عصبانی میکند، به ویژه در سال آینده که قرار است دستمزدها خیلی کمتر از میزان تورم سال جاری افزایش پیدا کند، یعنی مردم فقیرتر میشوند و تا پایان سال ۱۴۰۲ شاید بیش از ۴۰ درصد کاهش درآمد نسبت به آغاز به کار این دولت پیدا کنند. بعید میدانم که بدون افزایش جدی در حقوق و دستمزدها در میانه سال آینده بتوانید بودجه را همانطور که تصویب شده به پایان برسانید، پس در بیان وعدهها دقت کنید. این پیشبینی را هم در گوشه ذهن خود داشته باشید.