فرارو- ظاهرا مخاطبان تلویزیون بیشتر دوست دارند که داستانهای مورد علاقهشان خیلی طولانی و ادامهدار باشد و سریالسازها هم بیشتر روی همین قصههای بیپایان و دنبالهدار تمرکز میکنند. به همین خاطر سریالهای اپیزودیک را (که هر قسمتشان ماجرای جداگانهای دارد) اینروزها کمتر میبینیم. کمپانیها دوست ندارند ریسک از دست دادن مخاطبان را بپذیرند و به همین خاطر ترجیح میدهند آنها را با یک داستان واحد به دنبال خودشان بکشانند.
به گزارش فرارو؛ اما همۀ اینها باعث نشده که دیگر هیچ سریال اپیزودیکی ساخته نشود. سریال ترسناک «ترور» (۲۰۱۸)، سریال کمدی «نگهداری عالی» (۲۰۱۲)، سریال علمیتخیلی «آینۀ سیاه» (۲۰۱۱) و یا درام اجتماعی «آمریکای کوچک» (۲۰۲۰)، نمونههای نسبتا موفقی از سریالهای اپیزودیک (یا آنتولوژی) در این سالها بودهاند. و حالا «غرش» تازهترین عضو این خانواده است. این سریال هشت قسمتی بر اساس یک مجموعۀ داستان کوتاه از سیسیلیا آرن ساخته شده و هر قسمت از آن ماجرای عجیب و غریب و خیالانگیزی را دربارۀ تجربۀ خاص و منحصر به فرد یک زن روایت میکند.
مثلا یکی از قسمتها که نیکول کیدمن در آن حضور دارد عنوانش این است: «زنی که عکسهای قدیمی را میخورد»؛ و واقعا هم نیکول کیدمن در این قسمت عکسهای قدیمی را میخورد! او میخواهد با این کار تجربۀ بهترین خاطرات زندگیش را دوباره تکرار کند.
یا در یک قسمت دیگر مریت وِوِر نقش زنی را بازی میکند که هر روز به یک مرغابی غذا میدهد و این ماجرا به یک ارتباط خیلی دوستانه و به نوعی جادویی منجر میشود. بقیۀ قسمتها هم همینقدر عجیب و جالب هستند. بعضی از آنها مثل اپیزود «زنی که معمای قتل خودش را حل کرد» تا حدی به ژانر وحشت نزدیک میشوند و بقیه هم بیشتر حال و هوای کمدی دارند.
با وجود این پراکندگی و تفاوتی که بین قسمتهای سریال هست، یک رویکرد وحدتبخش در همۀ آنها حضور دارد. «غرش» یک سریال کاملا صریح و رک و راست دربارۀ زنانگی و جنبههای مختلف آن است. با اینکه هر قسمت به یک شخصیت فردی کاملا متمایز و خاص میپردازد، اما چشمانداز کلی سریال دربارۀ مادرانگی، ارتباط، شغل و هر چیز دیگری از یک منظر زنانه است. این سریال به جای اینکه بخواهد یک داستان پیچیده و طولانی را به خورد مخاطب بدهد، میخواهد در ضمن روایت قصههای مفرح و کوتاه، پیام خودش را منتقل کند؛ و این کاری است که باید گفت به شکلی ستایشبرانگیز و دوستداشتنی از عهدۀ آن برآمده است.
یکی از اصلیترین نقاط قوت فیلم که روح و طروات خاصی به آن بخشیده بازیهای قوی و درخشانی است که هم شخصیتهای اصلی و هم بازیگران مکمل ارائه دادهاند. آنها توانستهاند خودشان را خیلی خوب با رفت و برگشتهای مداوم لحن سریال بین کمدی و درام هماهنگ کنند. ریتم پرشتاب سریال هم عامل دیگری برای جذابیت آن است. هر قسمت از سریال فقط سی دقیقه زمان دارد و واقعا از هر لحظۀ این نیم ساعت بهترین استفادۀ ممکن شده است تا هر داستان به شکلی کامل و بینقص روایت شود.
اما شاید مهمتر از هر چیز روح جاری در سریال است که آن را جذاب و درخشان میکند. یک جور حس و حال انگیزهبخش و امیدوارکننده در هر قسمت هست که حتی صرف نظر از نتیجۀ داستان به مخاطب منتقل میشود. لحن سریال در قسمتهای مختلف ممکن است فرق کند، اما «غرش» عمیق آن سر جای خودش باقی میماند.
- تهیهکنندگان: لیز فلایو (Liz Flahive)، کارلی مِنش (Carly Mensch)
- بازیگران: نیکول کیدمن، مریت وور (Merritt Wever)، بتی گیلپین (Betty Gilpin) و دیگران
- زمان انتشار: جمعه ۲۶ فروردین (همۀ هشت قسمت)