دکتر امیربهرام عرب احمدی*؛ آکادمی ادبیات نوبل هفته گذشته در اقدامی غافلگیرانه عبدالرزاق گورنا نویسنده تانزانیائی مقیم انگلستان را به عنوان برنده جایزه ادبی نوبل سال ۲۰۲۱ معرفی کرد. هرچند عبدالرزاق گورنا که در سال ۱۹۹۴ نامزد دریافت جایزهی ادبی بوکر و در سال ۲۰۲۱ نامزد دریافت جایزه معتبر جرج اورول شده بود شخصیتی تا حدودی شناخته بشمار میرفت با این حال کمتر فردی تصور میکرد مهمترین جایزه ادبی جهان به این نویسنده تانزانیائی تعلق گیرد.
در آثار این نویسنده تصویر مهاجران دور از وطن و وضعیت زندگی آنها در غربتی ناخواسته به شیوهای بسیار زیبا و هنرمندانه ترسیم شده و به نوعی داستان زندگی خویشتن را که نزدیک به شصت سال در غربت مغرب زمین بسر برده را به تصویر کشیده است. آنچه که در کتب عبدالرزاق مشهود است عشق او به وطنی است که دهها سال از آن دور مانده و همچنان در حسرت زندگی در کوچههای تنگ و باریک زنگبار گرم و دوست داشتنی مانده است.
گورنا در خانوادهای عمانی الاصل در زنگبار دیده به جهان گشود و هنوز نوجوانی بیش نبود که با وقوع تبلور خشم سیاهان علیه اعراب عمانی حاکم بر این مجمع الجزایر موسوم به انقلاب زنگبار که منجر به قتل عام بسیاری از اعراب و فرار شماری از آنها از این سرزمین گشت ناگزیر به جلای وطن شده و در انگلستان رحل اقامت گزید.
کوچ اجباری از زنگبار و پناهنده شدن به سرزمینی دوردست با مردمانی سرد و آسمانی اکثرا ابری برای این نوجوان متفکر خوشایند نبود با این حال عبدالرحمان متعهد گشت عشق به وطنی که در واقع به او تعلق نداشت! را در قلب خود زنده نگاه دارد.
عبدالرحمن از نخستین سالهای دهه بیست زندگی خود نوشتن در مورد شرق آفریقا با پس زمینه تاریخ استعمار، استعمارگری و تاثیرات عمیق روحی روانی آن بر پناهندگان را آغاز کرد و هرچند در طول ۵۰ سال گذشته ۱۰ کتاب بیشتر ننوشت، ولی تمام این کتابها بسیار تاثیرگذار بودند که از این میان میتوان از "بهشت" (۱۹۹۴)، "کنار دریا" (۲۰۰۱)، "گریز" (۲۰۰۵) و "زندگی پس از مرگ" (۲۰۲۰) به عنوان برجستهترین این آثار یاد کرد.
یکی از شاخصترین مفاهیم نهفته در کتابهای گورنا تجلی شاخصههای عمیق تنوع فرهنگی شرق آفریقا بصورت کلی و مجمع الجزایر زنگبار بصورت خاص و معرفی این جلوههای منحصربفرد به دیگر مردم جهان است. به موازات آن ردپای استعمار آلمان و انگلستان و اثرات عمیق آن در سست ساختن ساختار فرهنگ و آداب و رسوم آفریقای شرقی نه تنها در تمام آثار این نویسنده صاحب سبک بچشم میخورد بلکه شخصیت او را نیز تا حدودی شکل داده است.
علیرغم عشق به شرق آفریقا و خصوصا زنگبار که در تمام آثار عبدالرحمن گورنا موج میزند مردمان تانزانیا و جمهوری خودمختار زنگبار که هنوز در قلب خود نفرتی عمیق از اعراب عمانی حاکم بر این جزیره و نقش پررنگ آنها در تجارت برده و به بردگی گرفته شدن هزاران نفر از مردم زنگبار و استثمار بی رحمانه بومیان دارند، در تعلق گرفتن جایزه ادبی نوبل به هموطن دور از وطن خود احساس دوگانهای بروز دادند.
بسیاری از مردم تانزانیا شادمانی خود را نسبت به این حادثه بزرگ نمایان کردند در حالی که تعداد قابل توجهی از روشنفکران زنگباری با هدف قرار دادن اصالت عرب وی و اینکه بیش از پنجاه و شش سال در خارج از کشور زندگی کرده واکنش تردیدآمیز و دوگانهای در مورد انتخاب امسال آکادمی نوبل ابراز نمودند.
به هرصورت گورنا معتقد است دین خود را نسبت به وطن مادری خویش ایفا نموده است در حالی که بسیاری از بومیان تانزانیا وطن اصلی او را نه تانزانیا بلکه آمیزهای از قبایل یمنی و عمانی الاصل میدانند که صدها سال پیش در سواحل و جزایر شرق افریقا اقامت گزیده و ریشههای آنها به سرزمینهای عربی باز میگردد.
از این روی بنظر میرسد عبدالرجمن گورنای دور از وطن که دهها سال وفاداری به سرزمین مادری را در سینه انباشته نموده و این عشق را در آثار ادبی خود نیز منعکس ساخته است حتی با کسب بزرگترین جایزه ادبی جهان و افتخار آفرینی برای تانزانیا و زنگبار نیز نتوانسته است ساختار هویتی اعرابی که سالیان درازی است در زنگبار زندگی میکنند را با بومیان این سرزمین پیوند دهد!
*مدیر گروه مطالعات آفریقا دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران