از طرف دیگر در بحث مهدویت و ظهور منجی، سه شیوه اصلی این شبکهها و رسانهها مشتمل بر تحریف، بزرگ نمایی و کوچک نمایی است و در این مسیر شوم، استخدام لغات و واژههایی که هر کدام بار معنایی و ارزشی خاصی را به ذهن مخاطب متبادر میسازند بسیار مرسوم و متداول است.
دکتر رضا طالعیفر*؛ در عصر کنونی بخش عظیمی از حجم تبلیغات ارایه شده در فضای رسانهای دنیا را شبکههای تلویزیونی، ماهوارهای و رادیویی دولتی و خصوصی غربی بر عهده دارند و مشاهده میشود که این رسانهها از لابلای این تبلیغات پر سر و صدا و حجیم، نوعا با شیوههای و تکنیکهای خاص رسانهای به دنبال جهت دهی افکار عمومی به سمت و سوی خاصی هستند.
تلویزیون به علت قابلیت استفاده از تصویر در تمام حیطهها جذابیت مخصوص به خود دارد و حتی رسانه هایی، چون روزنامهها و مجلات برای جذب مخاطبان خود به تلویزیون و جذابیتهای آن متوسل میشوند. نظر به چنین اهمیتی، تمدن منحط غرب برای ترویج افکار پلید خود راه اندازی هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی با انواع و اقسام برنامهها و آنهم به صورت شبانه روزی و کاملا هدفمند را برای تحت تاثیر قراردهی ادیان مختلف علی الخصوص مسلمانان را در دستور کار قرار داده است و در این زمینه با اتکا به تواناییها و اقتدار سرشار مادی و تکنیکی اش دست به سرمایه گذاری هنگفتی زده است.
با بررسی و واکاوی دقیق محتوای انواع شبکههای غربی میتوان پی به این نکته برد که تعداد فراوانی از آنها از ابزار اغراق، دروغ، ارائه تصویر غلط، تحریف سازی، تقلیل سازی و ... برای پیشبرد اهداف شوم خود بهره میگیرند و شبکههای مزبور که عمدتا از لابی یهودی و صهیونیسم ارتزاق بودجهای و فکری میشوند به دنبال ارائه چهرهای حق به جانب، مصلح و گاها مظلوم از خود و گروههای مورد حمایتشان و ارائه تصویری منفی از مخالفان و دشمنان خود ساخته خودشان که همانا اسلام و مسلمانان است، میباشند.
با اینکه در خصوص رسانههای غربی علی الخصوص شبکههای تلویزیونی، رادیویی و ماهوارهای قوانین سفت و سختی برای عدم توهین این شبکهها به مقدسات ادیان و فرقههای مذهبی یا اجتماعی وضع شده است و حتی گاها عدم اجرای این قوانین میتواند به تعطیلی شبکهها یا اخراج عوامل آن منجر شود، اما شبکههای مزبور در غرب براحتی با توسل به "آزادی بیان" مرتکب هر نوع توهینی به مقدسات مسلمانان و علی الخصوص شیعیان شده و در این خصوص نه تنها جلوی فعالیت این رسانهها از سوی متولیان کشورهای غربی گرفته نمیشود بلکه، چون این شبکهها در راستای سیاستهای استعماری ضد اسلامی و حتی ضد دینی پیش میروند، تشویق شده و بودجههای هنگفتی را نیز به مناسبتهای مختلف دریافت میدارند.
از طرف دیگر در بحث مهدویت و ظهور منجی، سه شیوه اصلی این شبکهها و رسانهها مشتمل بر تحریف، بزرگ نمایی و کوچک نمایی است و در این مسیر شوم، استخدام لغات و واژههایی که هر کدام بار معنایی و ارزشی خاصی را به ذهن مخاطب متبادر میسازند بسیار مرسوم و متداول است. نمونه این الفاظ شامل اسلام افراطی، تروریسم، خشونت طلبی، گروههای تروریستی اسلامی، اسلام ستیزی، فقر، ملل مترقی، مسلمانان عقب افتاده و... است. استفاده از نمادها و تصاویر خاص در این شبکهها تکنیکی است بسیار متداول مثل پخش صدای اذان بعد از نشان دادن تصاویر قتل و کشتار و...
آمارها نشان میدهد در دهههای اخیر (علی الخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی)، حجم فیلمهای سینمایی و برنامه¬های تولیدی در شبکههای رسانهای غربی در موضوعات آخرالزمانی و مهدویت با پیش از آن قابل مقایسه نیست و بطور چشمگیری افزایش پیدا کرده است.
در این برنامهها سعی بر آن است تا با نگاهی تکسویه و تخریبی از طریق معرفی سطحی و گاه تسمخر آمیز به قضیه موعود گرایی و ظهور منجی نگریسته شود و یا سعی میشود که در ذهن مخاطب غربی نوعا خرافی بودن و یا ایجاد ترس نسبت به مهدویت ایجاد شود. همچنین با علم به اینکه در آیندهای نامعلوم حضرت حجت نیز از دل همین منطقه ظهور خواهد کرد و حکومت عدل گستر خود را پایه گذاری خواهد نمود، توجه به منطقه خاورمیانه و رویدادهای آن را برای این رسانهها دارای اهمیتی دوچندان کرده است.
در خبرگزاریهای بزرگی همچون رویترز، آسوشیتدپرس و شبکههایی همچون ان بی سی، سی بی سی، فاکس نیوز، دویچه ویله آلمان (DW)، BBC، CNN، ABC و یا رادیو مونته کارلو از فرانسه و رسانههای حلقه به گوش منطقهای آنها همچون العربیه، اخبار خاورمیانه نوعا به گونهای جلوه داده میشود که تأمین کننده منافع نظام استکبار غربی باشد به عنوان مثال تمرکز جدی بر تشدید اختلاف افکنی بر مسایل اختلافی میان فرق، ادیان و مذاهب و به ویژه اختلاف شیعه و سنی و بزرگ جلوه دادن آن یا تروریسم نامیدن عملیاتهای شهادت طلبانه گروهای مقاومت در منطقه همچون فلسطین، حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق و گروهای مقاومت یمنی و... همچنین جریان مسیحیت صهیونیستی که هماکنون بزرگترین کانون قدرت و رسانه را در آمریکا و اروپا را در اختیار دارند، بر موضوع جنگ آرماگدون و رویارویی نیروهای خیر و شر در فلسطین اشغالی پای میفشرند و با بسیج کلیه شبکههای ماهواره ای، تلویزیونی و رادیویی اشان، خود را متوجه جریان فکری مهدوی و موعودگرا ساخته و تصویری غیرواقعی، ترسناک، ضدّ بشر و تروریستی از آن به مخاطبان ارایه میدهند.
خلاصه کلام اینکه با وجود هدفها و سلیقههای گوناگونی که گاها بین شبکههای مختلف غربی دیده میشود، اکثر قریب به اتفاق آنها در هجوم به مبانی دینی و اعتقادی مسلمانان از جمله مهدویت و ظهور منجی با یکدیگر اشتراک داشته و البته در این مسیر هر یک از این شبکهها ماموریتی مشخص دارند و اگر در سالهای گذشته این هجوم رسانهای آرام و چه خاموش بود در وضع کنونی، شکل کار وسیع، سازمان یافته و جدیتر از گذشته است.
شبکههای تلویزیونی و رادیویی غرب با توجه به سرمایههای عظیم میلیاردی تزریق شده از سوی لابی پرنفوذ صهیونیسم و هدف گذاریهای انجام شده از سوی آنها برای تأثیرگذاری مداوم، مستمر بر افکار عمومی در جهت تحریف اعتقادات و باورهای اسلامی از جمله موعودگرایی، ظهور منجی، انتظار و فرهنگ مهدویت با تلاش گسترده سعی در جذب افراد، گروهها و مراجع متعدد مورد وثوق در کشورهای هدف دارند تا نوعا بتوانند یک جریان قوی را علیه مهدویت و مساله ظهور به راه بیاندازند و لذا برای تحقق این اهداف به فراخور نیاز از هر روش و تکنیک رسانهای و ارتباطی استفاده میکنند.
ضمن اینکه بایستی توجه داشت در شرایط پیشرفت خارق العاده و شتابان فناوری، متاسفانه امکان تهیه و دریافت این شبکهها با سهولت و قیمت نازل به راحتی برای عامه مردم از کوچک و بزرگ گرفته تا پیر و جوان فراهم است که این خود خطری جدی است که بایستی متولیان و سیاستگذاران رسانه در کشورهای اسلامی بدان توجه ویژهای مبذول دارند.
*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه