من امروز وقتی فهمیدم حالشون بد شده اشک می ریختم و براشون دعا کردم و خدا رو به بزرگیش قسم دادم به نوزاد پاک و معصومی که بهم داده قسم دادم به مادرش رحم کنه و شفاش بده.
شاید باورتون نشه اما دیشب یه کارگری تو متروی مسیر گلشهر کرج با چشمانی اشکبار داشت واسه علی انصاریان دعا می کرد و گریه می کرد و آیه های قرآن رو تلاوت می کرد و دستاش رو رو به آسمان تضرع کنان دراز کرد بود و من از تعجب فقط آمین می گفتم و از ته دلم واسه علی انصاریان و همه بیماران و مریضان دعا کردم
ح م بم