گوشه گیر و افسرده شده بودم و از تنهایی رنج میبردم، اما نمیتوانستم آن لحظه دلخراش و مرگبار را به فراموشی بسپارم که زندگی ام را ویران کرد. در همین شرایط روحی ناگهان بازیچه مرد شیادی در فضای مجازی شدم و چندین میلیون تومان از سرمایه ام را از دست دادم و ...
به گزارش خراسان، زن ۳۰ سالهای که برای شکایت از یک کلاهبردار اینترنتی وارد کلانتری شده بود، در حالی که بیان میکرد چنان جذب تصاویر و جملات اغراق آمیز یک مرد شیاد در شبکههای اجتماعی شده بودم که هیچ گاه فکر نمیکردم همه اینها یک نقشه و تله است، درباره ماجرای کلاهبرداری اینترنتی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود دو سال قبل، زمانی که شوهرم یک خودروی مدل بالا خرید، تصمیم گرفتیم به یک مسافرت چند روزه برویم. به همین دلیل بار و بندیلمان را بستیم و عازم غرب کشور شدیم، اما هنگام بازگشت به مشهد، حادثهای رخ داد که زندگی ام از هم پاشید.
آن روز در حالی که همسرم رانندگی خودرو را به عهده داشت و من و فرزندانم در صندلی عقب نشسته بودیم، ناگهان خودرو در جاده کویری واژگون شد و من، همسرم را در این حادثه تلخ از دست دادم، اگرچه فرزندانم از این سانحه مرگبار جان سالم به در بردند و امیدی برای زندگی من شدند، ولی هیچ وقت نتوانستم آن لحظه وحشتناک را فراموش کنم و به زندگی عادی برگردم، دچار افسردگی شدم و از تنهایی رنج میبردم تا این که روزی یکی از دوستانم در همین روزهای سخت پرنده زیبایی را به من هدیه داد که مرا از این حالت گوشه گیری بیرون بیاورد.
من هم به دلیل آن که علاقه عجیبی به آن پرنده زیبا پیدا کرده بودم تصمیم گرفتم چند مرغ عشق بخرم تا آن پرنده از تنهایی بیرون بیاید و من هم با آن پرندگان زیبا سرگرم شوم. خلاصه این گونه بود که به جست و جو در شبکههای اجتماعی پرداختم و از طریق سایت دیوار با مرد فروشندهای آشنا شدم که تصاویر زیبایی از چند مرغ عشق را برای فروش گذاشته بود. تصویر دو تا از پرندگان را انتخاب کردم و به صورت تلفنی با مرد فروشنده وارد گفتگو شدم.
آن مرد ادعا کرد قبل از ارسال پرندگان با پیک موتوری، باید مبلغ خرید آن را که هشت میلیون تومان بود به حسابش واریز کنم. من هم مشتاقانه مبلغ مذکور را برایش کارت به کارت کردم. آن مرد بعد از دریافت پول، فیلمی از همان پرندگان را برایم ارسال کرد و من هم منتظر ماندم تا آن پرندههای زیبا را دریافت کنم، اما چند ساعت گذشت و خبری نشد. در حالی که نگران بودم، با همان شماره تماس گرفتم، اما آن خط خاموش شد تا این که روز بعد فهمیدم در تله کلاهبردار اینترنتی افتاده ام و ...
امان از طمع