مشاور شهردار اسبق تهران گفت که برداشت تقیه را درباره آقای قالیباف نمیپذیرم؛ چون ایشان از سال ۸۴ تا بالابردن دست آقای رئیسی به صراحت گفتند که من از اردوگاه جریان اصولگرایی هستم؛ ولی این به آن معنی نیست که همه خروجی، اکت و سازوکار جریان اصولگرایی را میپذیرد.
روزنامه «شرق» دو روز پیش در گزارشی به تحلیل کنش سیاسی این روزهای برخی چهرههای شاخص اصولگرا پرداخت که تمایلی به شناختهشدن با عنوان اصولگرا ندارند یا خواهان عبور از اصولگرایی تحت عناوینی جدید مانند نواصولگراییاند. حالا حسین قربانزاده که پیشازاین سردبیر همشهری و دبیرکل پیشین حزب جمعیت پیشرفت و عدالت، نزدیک به قالیباف، بوده، معتقد است که عبور از اصولگرایی درباره قالیباف صحت ندارد.
او به نامهنیوز گفته است: «بعد از انصراف آقای قالیباف از کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری، مناسبات و ملاحظات طوری پیش رفت که جوانان و دلسوزان جریان اصولگرا به مدل و شیوه و سازوکارهای انتخاباتی این جریان نقد داشتند. آقای قالیباف چند روز بعد از انتخابات ریاستجمهوری با وجود آنکه انتخابات دیگری در پیش نبود، در برنامه جهان آرا نشست و برای اولینبار نقدهای صریحی را به فرایندهای جریان اصولگرایی وارد کرد. این اقدام خیلی سروصدا ایجاد کرد. این اتفاق یک مبدأ برای بازنگری در فرایندهای تصمیمگیری جریان تلقی میشود؛ نه آنکه فرد در قالب یک عملیات روانی و کمپینی، برای جذب رأی بیشتر تلاش میکند. پس برداشت تقیه را درباره آقای قالیباف نمیپذیرم؛ چون ایشان از سال ۸۴ تا بالابردن دست آقای رئیسی به صراحت گفتند که من از اردوگاه جریان اصولگرایی هستم؛ ولی این به آن معنی نیست که همه خروجی، اکت و سازوکار جریان اصولگرایی را میپذیرد.
قربانزاده در پاسخ به این سؤال که چرا برخی شخصیتهای اصولگرا تقیه سیاسی میکنند، گفته است: «سال ۹۴ در انتخابات مجلس و سال ۹۶ در انتخابات شوراها مردم با وجود ناشناختهبودن کاندیداها براساس برنامه لیستی رأی دادند؛ اما بعد از مدتی کل این رویه از هم پاشید؛ چون مردم اعتماد کردند و به جریانهای سیاسی آوانس دادند تا خودشان را نشان دهند؛ اما جریانهای سیاسی نتوانستند از این برگ برندهای که جریانهای سیاسی به آنها دادند، درست استفاده کنند. در واقع هرکسی به سر جای خودش برگشت و آن مناسبات از بین رفت. درحالحاضر اگر کسی بخواهد درباره انتخابات حرفی بزند و فعالیت سیاسی کند، بهعنوان تشنه قدرت در جامعه شناخته میشود. آنقدر بدبینی مردم به فعالیت سیاسی زیاد است که آقای فتاح و شخصیتهای دیگر سعی میکنند دائم از فعالیت سیاسی فاصله بگیرند تا چنین برچسبی به آنها نخورد. حال آنکه ما معتقدیم انقلاب اسلامی دیانت و سیاست را با هم ترکیب کرده است؛ اما الان به مرحلهای رسیدهایم که افراد برای فعالیت سیاسی سعی میکنند از کوچه و مسیری بروند که تابلوی سیاسی نداشته باشد». او در ادامه گفته است: «معتقدم جریانهای سیاسی مسیر را اشتباه رفتند و دیگر رویکرد از بالا به پایین جواب نمیدهد.
وقتی کسانی این رویکرد را به نقد میکشند، این برداشت به وجود میآید که «با تقیه نسبت خودشان با جریانات سیاسی به دنبال مقبولیت بیشتری هستند». من این را تفکیک میکنم، ممکن است کسانی را در جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی صادقانه داشته باشیم که بیایند شجاعانه فرایندها، سازوکارها و خروجی تصمیمگیریها را نقد کنند؛ ولی به خاستگاه و پایگاه خود اصرار بورزند.
در مقابل کسانی هم، چون میبینند اگر از بنزین سیاسی استفاده کنند، به مقصد نمیرسند، به کل خاستگاه و پایگاه خود را انکار میکنند تا از مقبولیتشان کاسته نشود». پرویز فتاح، وزیر نیروی دولت احمدینژاد، رئیس سابق بنیاد تعاون سپاه و رئیس فعلی کمیته امداد، همچنین عضو شورای مرکزی مهمترین جریان اصولگرایی یک سال اخیر یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) که زمانی زمزمه حضورش در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ بسیار جدی شده بود، بهتازگی گفته است که من و اصولگرایان هیچ سر و سری با هم نداریم. من در آن وادیها نیستم که به این سؤال جواب بدهم.
عزتالله ضرغامی، ریاست پیشین صداوسیما، هم گفته بود که خود را اصولگرا نمیداند. او بارها گفته است: «من در سیاست آدمها را به مرد و نامرد تقسیم کردهام. تا دلتان بخواهد در اصولگرایان آدم نامرد داریم. یک تقسیمبندی من پرکاری و کمکاری است. برخی سیاستمداران پرکارند، برخی کمکار. پُست را میگیرند؛ اما همه تفریحات و استخر و خواب و دفتر و... سر جایش است».
خدا خوان تا خدا دان فرق دارد
که حیوان تا به انسان فرق دارد