فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «واقعیت این است که ایالات متحده آمریکا دارای اهرمهای بسیاری در برابر اتحادیه اروپا است و قطعا سعی میکند از آنها برای ایجاد شکاف میان ایران و اروپا نهایت استفاده را ببرد. الان گروه اقدام به عنوان هماهنگ کننده چهار رکن مهم و اساسی امریکا یعنی وزارت امور خارجه، وزارت خزانه داری، پنتاگون و سازمان سیا سعی دارد در زمان باقی مانده تا اعمال دور دوم تحریمها نهایت فشار را به اتحادیه اروپا وارد کند. حتی اگر در این مدت به هدف خود نرسند قطعا بعد از ۱۳ آبان این فشارها را بیشتر خواهند کرد.»
مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بینالملل طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «اروپا به دنبال حفظ برجام به عنوان میراث دیپلماتیک اتحادیه اروپا در آغاز قرن بیست و یکم میلادی است. این اتحادیه با موگرینی و اشتون و سولانا طی یک دهه کوشش به عنوان هماهنگ کنندگان اصلی مذاکرات ۱+۵ با ایران، توانستند به توافقی دست پیدا کنند که از مهمترین پروندههای یک دهه اخیر به شمار میآمد. این توافق مذکور در درون التهاب میان اروپا و امریکا، یک پیروزی بزرگ برای اروپا محسوب میشود تا تاثیرگذاری و نقش پررنگتری در استقرار نظم آینده بینالمللی نسبت به آمریکا داشته باشند؛ لذا برجام نه تنها یک پرستیژ و یک میراث دیپلماتیک بلکه یک برد با ابعاد گسترده سیاسی است.»
وی تصریح کرد: «زیرا در آینده نظم جهانی ایران و مناطق اطراف آن از لحاظ جغرافیایی، نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری دارند و حالا کشورهای ابرقدرت به دنبال این هستند که به گونهای عمل کنند که روابط میان آنها و ایران برای این هدف، مخدوش نشود. به همین دلیل است که میگویم اروپا برای حفظ برجام صرفا به دنبال حفظ پرستیژ نیست و اهداف بزرگتری در سر دارد و در همین راستا تمام تلاش خود را به کار بسته تا بتواند این رابطه را تقویت کند و در کنار ایران باقی بماند. اما نکته مهم این است که اروپاییها برای این دستاورد تا کجا پیش خواهند رفت و هزینه خواهند کرد تا به رویارویی با ایالات متحده و یا دور زدن آنها توسط آمریکا به عنوان قدرت برتر نشود؟»
او افزود: «به همین دلیل است که به نظر من این رابطه میان ایران و اروپا بسیار متزلزل است و اروپا در یک وضعیت پارادوکسیکال در خصوص حفظ برجام و رابطه با ایران و رویارویی با ایالات متحده آمریکا قرار دارد. البته هر دو طرف هم به خوبی از این ماجرا مطلع هستند؛ مثلا ایران میداند که نمیتواند تمام تخم مرغهای خود را در سبد اروپا قرار دهد و در مقابل اروپا هم میداند که نمیتواند بیش از حد آمریکا را که با آنها عهد اخوت بسته است و پیوندهای شدید سیاسی و امنیتی و اقتصادی با یکدیگر دارند از خود دور کنند. مجموع اینها موجب میشود که حتی اگر گامی به جلو برداشته میشود بسیار متزلزل باشد و نتوان تمام و کمال روی آن حساب باز کرد.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که سیاستهای ایران برای بعد از ۱۳ آبان که تحریمها آغاز میشود را چگونه ارزیابی میکند، اظهار کرد: «باید در نظر داشت که ریسک فعالیت اقتصادی با ایران بعد از ۱۳ آبان بسیار بیشتر خواهد شد و شرکتهای بزرگی که در نظام بینالملل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با ایالات متحده در ارتباط هستند، دیگر حاظر نخواهند شد که با ایران همکاری داشته باشند و در یک رابطه تجاری و اقتصادی قرار بگیرند. این وضعیتی است که از مدتها قبل آغاز شده است و قطعا بعد از ۱۳ آبان افزایش چشمگیری خواهد داشت. اما در این میان شرکتهای کوچک که ریسک همکاری با ایران را ندارند میتوانند در قالب پذیرش fatf که ایران بتواند یک سامانه مشترک با اتحادیه اروپا برای تبادل ارزی ایجاد کند، با ایران وارد معامله و فعالیت تجاری میشوند.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل تاکید کرد: «اما نکته مهم این است که آیا ایالات متحده برای محدود کردن و اعمال فشار به ایران صرفا از اهرمهای اقتصادی استفاده خواهند کرد یا اینکه ابزارهای دیگری را برای اعمال فشار به شرکتهای کوچک را هم در دستور کار قرار میدهد؟ متاسفانه سیگنالهای موجود حاکی از آن است که کاخ سفید به دنبال آن است که علاوه بر فشارهای اقتصادی، از طرق مختلف سیاسی، امنیتی و... به ایران فشار بیاورد و این محیط آینده را به شدت متزلزل خواهد ساخت. زیرا دولت ایالات متحده قطعا از این ابزارها برای فشار به شرکتهای کوچک هم استفاده خواهد کرد و ممکن است تمایل برای حضور در ایران کمتر از پیش بینیها باشد.»
وی در خصوص افزایش تحرکات گروه اقدام متقابل که مدتی است در وزارت امورخارجه ایالات متحده بر علیه ایران تشکیل شده است، گفت: «واقعیت این است که ایالات متحده آمریکا دارای اهرمهای بسیاری در برابر اتحادیه اروپا است و قطعا سعی میکند از آنها برای ایجاد شکاف میان ایران و اروپا نهایت استفاده را ببرد. الان گروه اقدام به عنوان هماهنگ کننده چهار رکن مهم و اساسی امریکا یعنی وزارت امور خارجه، وزارت خزانه داری، پنتاگون و سازمان سیا سعی دارد در زمان باقی مانده تا اعمال دور دوم تحریمها نهایت فشار را به اتحادیه اروپا وارد کند. حتی اگر در این مدت به هدف خود نرسند قطعا بعد از ۱۳ آبان این فشارها را بیشتر خواهند کرد.»
او ادامه داد: «البته این را هم نباید فراموش کرد که اروپاییها در خصوص برخی مسائل مانند حقوق بشر حتی از آمریکاییها هم پیشی گرفتهاند و بیش از کاخ سفید، فشارهای بینالمللی به ایران وارد میکنند؛ لذا شاید در برخی نقاط فاصله میان اروپا و آمریکا ایجاد شده باشد، اما نکات مشترکی هم دارندو بنابراین به عقیده من دیر یا زود به دلیل همین مشترکات و همان روابط اقتصادی و امنیتی که میان اروپا و آمریکا وجود دارد، اهرمهای فشار کاخ سفید کارساز خواهد بود به نوعی ترمز اروپاییها را خوهد کشید. البته واقعا مشخص نیست که این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد، اما ادامه این روند به عقیده من به کوتاه آمدن اروپا ختم خواهد شد.»
مطهرنیا در پایخ به این سوال که اگر تمام پیش بینیهای ایران و اروپا به درستی پیش برود چه میزان از فشار تحریمها کاسته خواهد شد، گفت: «پایین آوردن فشار تحریمها امکان پذیر است، اما نباید اینگونه تلقی شود که تاثیر بسیار زیادی بر کاهش فشار تحریمها خواهد داشت. اما من فکر میکنم که در بهترین حالت ممکن همکاری میان ایران و اروپا میتواند فشارهای آمریکا را تا ۵۰ درصد کاهش دهد. یعنی اینگونه نیست که فکر کنیم شرایطمان بعد تحریمها در پی همکاری ایران و اروپا تغییر با قبل از تحریم نخواهد داشت. اما با همه این وجود ما در شرایطی قرار داریم که باید از تمامی گزینهها موجود استفاده کنیم که یکی از آنها اروپا است و دیگری چین و روسیه و هند و باقی کشورها.»