به گزارش ایکنا؛ حج را نمادی از وحدت مسلمین خواندهاند، اما میتوان آن را نمادی از وحدت متافیزیکی زمان و مکان نیز دانست. فارغ از بحثهای روز، حج کانونی برای حیات ایمانی است، نمادی برای توحید و عبادت. آنچه حج را در چنین موقعیتی قرار داده است، پیوند میان مکان و زمان الهی است. به غیر از حج بسیاری از آداب دینی نسبت به مکان لااقتضا هستند. میتوان آنها را در هر مکانی انجام داد.
بسیاری از آداب دینی دارای شرط زمانی هستند، از اینرو برای مثال ماه رمضان، در ایام معدوی از از سال، نماز در ایام مشخصی از روز و زکات و خمس نیز در بازههای زمانی مطرح میشوند، اما حج علامه بر داشتن شرط زمانی از شرط مکانی نیز برخوردار است.
آیه «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ...: در باره [حكمت] هلالها[ى ماه] از تو مىپرسند بگو آنها [شاخص] گاه شمارى براى مردم و [موسم] حجاند»(بقره، ۱۸۹) نشان میدهد که زمان برای اهل ایمان در نسبت با عبادت و یا حج مطرح میشود. عبادت در بیزمانی صورت نمیگیرد، بلکه با مشخص شدن زمان، ایمان دینی و عمل عینی پیوند میخورد.
حج را میتوان بخشی از عینی شدن اسلام دانست. فرایند حرکت از هر جایی که هستی در زمانهایی معدود به مکانی مشخص؛ دستوری اسلامی است که آن را تحقق میبخشد. خداوند در قرآن پیامبر را فرا میخواند تا مردم را به حج دعوت کند «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ: در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى كه از هر راه دورى مىآيند به سوى تو روى آورند» (حج، ۲۷).
حج کانون اراده بسیاری از مسلمانان در بازهای مشخص است. اسلام به عنوان یک دین متحقق با چنین عملی از مذاهب فرا میرود و خود را به عنوان یک نقطه اشتراک موجود مینمایاند. در تصویری ماهوارهای از حج، خبر از مذاهب و تفاوتها نیست و وحدت دیده میشود.
حج زمان و مکان اسلامی را به هم میپیونداند و با این کار اسلام به عنوان یک جریان اجتماعی تشخص مییابد. فارغ از جریانات، حکومتها، زمان و ویژگیهای دیگر اجتماعی، مسلمانان در طول تاریخ اسلام به حج رفتهاند.
حج با تشخص مکانی به اسلام در وسیعترین معنای خود تشخص میدهد، عبادات دیگر اسلامی در ابعادی کوچک زمینه چنین فرایندی را ایجاد میکنند اما حج تصویری کلی و تمام قد برای اسلام ایجاد میکند.