چرا ایران پیشنهاد را پذیرفت؟
رئیس موسسه مطالعات هسته ای امریکا
در حالیکه موضوع پرونده هستهای ایران و تبادل اورانیوم به تیتر یک روزنامههای جهان تبدیل شده، بسیاری از روزنامههای آمریکایی این روزها به کرات به سراغ جرج پرکوویچ میروند تا نظر او را در خصوص روند و آینده مذاکرات ایران و غرب جویا شوند.
پرکوویچ رییس موسسه مطالعات هستهای آمریکاست که تخصص او در زمینه برنامههای هستهای ایران و کشورهای جنوب آسیاست.او طی سالهای 1989 تا 1990 مشاور جو بایدن و از اعضای کمیسیون بینالمللی خلع سلاح هستهای در شورای روابط خارجی آمریکاست. این شورا به تازگی در آخرین مصاحبه با پرکوویچ دیدگاههای او در خصوص تحولات اخیر در پرونده هستهای ایران را جویا شده است که نوشتار ذیل خلاصهای از آنست.
اعضای شورای امنیت به اضافه آلمان طی دیدارهایی با مقامات ایرانی طرح تبادل اورانیوم و پیشنهاد غنیسازی در روسیه و فرانسه را به دولتمردان ایرانی ارائه کردند،اما به نظر میرسد که ایران قصد ندارد در مسیری که غرب پیشنهاد میکند، قدم بردارد؟
پاسخی مثبتی که ریاستجمهوری و مذاکرهکننده ارشد پرونده هستهای ایران به غرب دادند بیانگر دو واقعیت است. اول آنکه پیشنهاد مذکور معامله خوبی میان ایران و غرب بود.
البته واقعیت نیز همین است. دوم آنکه خبر تأسیس سایت دوم غنیسازی اورانیوم از سوی دولتمردان ایرانی تنها چند روز پیش از مذاکرات ژنو ایران را در موضعی دفاعی در برابر غرب قرار داد که همین مسئله موقعیت ایران در مذاکرات را بدتر کرد.
از سوی دیگر ایران به این نتیجه رسید که پیشنهاد ارائه شده علاوه بر آنکه میتواند این کشور را به لحاظ مواد اولیه غنی کند و از طرف مانع از توجه بیش از حد غرب به سایت جدید(قم) خواهد شد.لذا ایران تصمیم گرفت که پیشنهاد را بپذیرد.
و سپس چه اتفاقی افتاد؟
نتیجه آن بود که پس از بازگشت جلیلی به ایران، بسیاری از دولتمردان ایرانی به مخالفت با نتایج مذاکرات پرداختند.البته باید گفت مخالفت برخی از دولتمردان تندرو با پیشنهاد احمدینژاد برای مذاکره با غرب به اختلافات گذشته نیز باز میگردد.به عبارتی همه کسانی که به نوعی از احمدینژاد دلگیر بودند تلاش کردند تا با راهکار او برای مذاکره با غرب مخالفت کرده و به نوعی از او انتقام بگیرند.
مخالفت برخی از جریانهای اپوزیسیون با پیشنهاد احمدینژاد سوءتفاهمات زیادی را به همراه داشت،عدهای به اشتباه تصور میکردند که احمدینژاد مخالف گفتگو با غرب است و در این راه از خود مقاومت نشان میدهد، در حالیکه او آماده گفتگوست.
در همین جا میتوان به این نتیجه رسید که سیاست خارجی کشور در نهایت با کشیده شدن به حوزه داخلی و تبادل آرا میان سیاستمداران جنبه اجرایی پیدا میکند.حل بحران هستهای و گفتگو با غرب برای ایران از اهمیت زیادی برخوردار است.البته نه به آن اندازه که مسائل داخلی کشور از جمله فضای پس از انتخابات ریاستجمهوری را تحت تأثیر قرار دهد.
هنوز واکنشی از سوی آیتاله خامنهای برای مذاکره با غرب دیده نشده است؟
ایشان چند هفته پیش مواضع خود را در این باره اعلام کرد. وی گفت: ما نمیتوانیم با غرب معامله کنیم و دیگر آنکه به اعتقاد آیتاله خامنهای اوباما به مراتب از بوش خطرناکتر است، چرا که او زبان نرم را در پیش گرفته که در ظاهر میتواند تأثیر بیشتری داشته باشد.