با توجه به نتایجی که پس از مذاکرات ژنو به دست آمد و غرب پذیرفت ایران تا پنج درصد غنی سازی را در خاک خود انجام دهد و از سویی ایران نیز پذیرفت مراحل دیگر غنی شدن اورانیوم در خاک روسیه و فرانسه صورت گیرد، میتوان گفت نتایج مذاکرات برای هر دو طرف برد - برد بوده است.
پس از پایان مذاکرات نمایندگان ایران با نمایندگان 1+5 در ژنو اظهار نظرهای بسیاری درباره نتایج این مذاکرات ایراد شد. کسانی که به مذاکرات از زاویه شکست نگاه میکردند و معتقد بودند ایران باید خود را برای تحریمهای جدید غربیها آماده کند، مجبور شدند در اظهار نظر خود تجدید نظر کرده یا حداقل برای مدتی این نظر خود را در سینه حبس کنند. مثلا نیکولاس برنز یکی از مشاوران فعلی کاخ سفید و یکی از دیپلماتهای ارشد دولت جورج بوش رئیس جمهوری سابق امریکا 48 ساعت قبل از برگزاری نشست آن را شکست خورده توصیف کرده بود و معتقد بود که باید تحریمهای جدید را علیه ایران اعمال کرد.
قبل از آغاز مذاکرات، چهرههای نزدیک به دولت و منابع دولتی جمهوری اسلامی ایران از مثبت بودن مذاکرات سخن میگفتند و با اعتماد به نفس متکی بر ابتکار عمل تلاش میکردند القا کنند که مذاکرات مثمر ثمر خواهد بود و از هر صحبتی که از آن شکست مذاکرات را بتوان نتیجه گرفت، اجتناب میکردند.
در این میان گروه سومی نیز بودند که اعتقاد داشتند از آنجا که دولتیها نسبت به مذاکرات 1+5 بسیار مثبت مینگرند و تلاش دارند به هر قیمتی شده این مذاکرات مثبت از آب در آید پس احتمالا ایران قصد دارد تن به یک سری امتیازات یک سویه دهد. این افراد به پخش برنامههای مستند هستهای که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، استناد میکردند و میگفتند برخوردی این چنینی با اصلاحطلبان که مذاکرات هستهای را در ابتدا آنها در دست داشتند، نشان از عاقبتی نافرجام برای مذاکرات هستهای دارد.
اما مذاکرات ژنو انجام شد و گفت و گوها نیز بسیار مثبت از آب در آمد و تحلیلها به کلی دچار تغییر شد. در مذاکرات ژنو طرفهای مذاکره کننده به حق ایران به داشتن غنیسازی اورانیوم اعتراف کردند که این خود به تنهایی عقبنشینی از جانب طرف غربی به شمار میآید. از این طرف، ایران نیز پذیرفت که از خواستههای مطلق خود کوتاه بیاید و همکاری بیشتری با طرفهای غربی داشته باشد. در بدو مذاکره ایران هر گونه تعلیق غنیسازی را رد کرد. طرف مقابل پیشنهاد داد که ایران غنیسازی خود را تا پنج درصد در خاک خود انجام دهد و ادامه غنیسازی تا 5/19 درصد در خاک روسیه و تا تبدیل شدنش به سوخت هستهای در فرانسه صورت گیرد.
وارد شدن فرانسه در پروسه غنیسازی اورانیوم که به نوبه خود اتفاقی بدیع و تازه به شمار میرود در حقیقت امتیازی است که غربیها از سهم پروسه غنیسازی اورانیوم ایران میخواستند که به آن رسیدند. به این معنا که از پروسه هستهای ایران نه تنها روسیه بلکه اکنون غرب و اروپا که بزرگترین مرکز غنیسازی آن در فرانسه است نیز بهره خواهد برد. ایران نیز پروسه غنیسازیاش را تعطیل نکرده است. یعنی این که نتیجه میگیریم مذاکرات 1+5 با ایران در ژنو نتیجه برد – برد را در نهایت داشته است.
از سوی دیگر سفر شخص البرادعی و نه مقامی پایینتر از وی به ایران برای بازدید از مرکز غنیسازی اورانیوم قم آن هم با فاصله دو روز پس از مذاکرات ژنو به این معنی است که تعاملات ایران و غرب بر سر پرونده هستهای به خوبی به جریان افتاده است.
همچنین مهلت دو هفتهای که دو طرف به یکدیگر دادهاند تا روند ادامه مذاکرات را بررسی کرده و مجددا پشت میز قرار گیرند حاکی از آن است که پروسه مذاکرات ادامه خواهد داشت و نگاههای بدبینانه کارشناسان دو طرف که گروهی مدعیاند ایران به دنبال وقت کشی است و طرف غربی نیز به دنبال اعمال تحریمهای بیشتر را کاملا خنثی میکند. چرا که در این دو هفته نه زمان خاصی در اختیار ایران قرار میگیرد که بخواهد وقتکشی کند و نه طرف غربی امکان بررسی اعمال تحریمهای بیشتر را در نظر خواهد داشت. مضافا بر آن طرف غربی تاکید کرده به هیچ عنوان به دنبال استفاده از ابزار تحریم در مذاکرات خود با ایران نیست.
نکتهای دیگر باز هم به موفقیت ایران در نتایج مذاکرات ژنو باز میگردد. ایران در میان اروپاییها کسانی را دارد که با تحریمهای بیشتر مخالفند و در کنار روسها و چینیها معتقد به حل و فصل دیپلماتیک پرونده هستهای ایران هستند. کشورهایی نظیر ایتالیا، آلمان، سوئیس و کشورهای اسکاندیناوی شمال اروپا. با توافقهایی که بعد از مذاکرات ژنو به دست آمد میتوان گفت که ایران آن کشورها را برای بیشتر همسو کردن با خود ترغیب کرده است.
از امروز میتوان گفت، پرونده هستهای ایران وارد مرحله تازهای شده است. مرحلهای که به هر صورت تا اندازهای از آن حق ایران در غنیسازی اورانیوم را پذیرفته و ادامه آن نیز بسته به مذاکرات دو طرف است. باید دید روزهای آینده چه سرنوشتی در انتظار ایران است. از آنجا که ایران و امریکا تلاش دارند دریچهای تازه روبروی روابط منجمد شده 30 سال گذشته باز کنند و ایران نیز پذیرفته تعاملی بیشتر با جامعه جهانی داشته باشد از این رو میتوان خوشبین بود که روزهای آینده خبرهای خوشی به گوش ایرانیها درباره پرونده هستهای برسد.