مطلب دریافتی- حسین رادمنش؛ فرزندم جگرگوشه ام، از دوران کودکی همیشه دوست داشتی پزشک شوی و من هم همیشه تو را تشویق میکردم میدانستی که چون پدرت دبیر است و درآمد ناچیز دارد لذا همواره با کم و کاستیهای زندگی من ساختی و دم بر نیاوردی. چه آرزوهایی که بعد از دوران کودکی داشتی ولی من نتوانستم آن را برآورده کنم.
سال پیش گفتی بابا من کلاس کنکور آنچنانی لازم ندارم خودم درس میخوانم و خوب خواندی شاهد شب زنده داریهایت بودم ولی خب رقابت در رشته پزشکی سنگین است. پارسال رتبه ات سه هزار و سیصد در سهمیه منطقه یک شد.
گفتی بابا یک سال دیگر درس میخوانم وقت دارم سال دیگه باید برم خدمت سربازی آنقدر خوب درس میخوانم تا رتبه قبولی در رشته پزشکی را بیاورم گفتم فرزندم انشالله که موفق میشوی باز هم شاهد تلاشت بودم.
چه شبهایی که من و مادرت شاهد زحمات تو بودیم حتی حاضر نبودی کلاسهای آنچنانی کنکور بروی میگفتی بابا اکثر کسانی که رتبههای خوب آورده اند خودشان درس خوانده اند میدانستم به خاطر من میگویی چون من یک دبیرم و حقوقم ناچیز خواستی کاری کنی تا به من فشار مادی نیاید ممنونم فرزندم از درک عمیقت نسبت به پدرت.
امسال نتیجه کنکور آمد رتبه ات حدود 2000 در سهمیه منطقه یک شد خیلی خوبتر از پارسال ولی دریغا در رشته پزشکی قبول میشوی اما یا در دانشگاه آزاد یا در پردیسهای خود گردان با دیدن دفترچه انتخاب رشته و شهریه پردیسهای خودگردان باز هم ناراحت شدی چون شهریه یکسال آن را شانزده میلیون تومان اعلام کرده اند که با هزینه مسکن و ... در صورت صرفه جویی ماهی حداقل دو میلیون تومان میشود. در صورتیکه کل حقوق من دو میلیون تومان در ماه هم نیست.
گفتی بابا میرم خدمت سربازی و بار دیگر بعد از انجام خدمت مقدس سربازی مجددا در کنکور شرکت میکنم تا بتوانم در دورههای روزانه بدون شهریه قبول شوم اشکم جاری شد باجناقم که شغل آزاد دارد خیلی راحت فرزندش را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور فرستاده و به من میگفت چرا با آینده فرزندت بازی میکنی اورا بفرست در پردیس خودگردان درس بخواند تا پزشک شود اما من چگونه به او بگویم توانایی پرداخت شهریه فرزندم را در پردیسهای خود گردان ندارم.
چگونه بگویم که جگر گوشه ام هدفش فقط رشته پزشکی است و به خاطر عدم توانایی مالی من با قلبی پر از درد از آرزویش چشم پوشیده تا بعد از خدمت سربازی دوباره مجددا در کنکور شرکت کند تا در رشته مورد علاقه اش یعنی پزشکی قبول شود.
به هرحال ما به قسمت خود راضی هستیم بالاخره از قدیم گفته اند دارندگی و برازندگی و همیشه نمی شود گفت که علم بهتر از ثروت است چرا که بنا بر مصلحت عموم جامعه در سیاستگذاری مسئولین دلسوز مواردی هست که ثروت هم باعث افزایش ثروت مجدد و هم باعث کسب علم میشود. لذا چاره ای برای فرزندان من و امثال فرزندان من که بسی زیادند نیست.
تنها و تنها حرفی را که میتوانم به جگر گوشه ام بگویم این است فرزندم شرمنده م، شرمنده اینکه درآمد شغلم به من اجازه نداده است تا تو را برای ادامه تحصیل به پردیسهای خود گردان رشته پزشکی بفرستم جگرگوشه ام شرمنده ام فدای آن دل پاک و بی ریایت شوم من شرمنده ام.