ترنج موبایل
کد خبر: ۲۳۴۸۳

سلامتی: سالهاست دنبال رئیس جمهورشدن میرحسین هستیم


قبل از اینکه خاتمی برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کند بدنه اصلاح طلبان مدام این پرسش را مطرح می کردند که چرا اصلاح طلبان اینقدر در اعلام کاندیدا تاخیر می کنند؟

اما پس ازانصراف خاتمی به نفع موسوی همین افراد از اعلام حمایت سریع جبهه اصلاحات از موسوی، درحالی که هنوز جوانان و بدنه اصلاح طلبان در غم کنار رفتن خاتمی بودند انتقاد می کردند؛ هرچند که این انتقادها خیلی زود جایش رابه حمایت داد.علت سرعت در اعلام حمایت اصلاح طلبان از موسوی ، امکان اجماع اصلاح طلبان و دلیل عدم حمایت از کروبی را با دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب در میان گذاشتیم.

محمد سلامتی در حالی به سوال های هم میهن پاسخ داد که نسبت به پیروزی اصلاح طلبان در این انتخابات به شدت خوش بین است.

آیا فکر می کردید آقای خاتمی پس از اعلام کاندیداتوری انصراف بدهد؟

تمام تلاش گروه ها و شخصیت ها ی جبهه اصلاحات این بود که آقای خاتمی را متقاعد کنند که در انتخابات کاندیدا شود اما از همان ابتدای امر تحقق این امر مشکل به نظر می آمد چرا که آقای خاتمی شخصا نسبت حضور دوباره درقدرت بی میل بود اما پی گیری مداوم اقشار و شخصیت های مختلف ایشان را ناگزیر از کاندیدا شدن کرد اما آقای خاتمی همواره دنبال مفری بود که از حضور دوباره در قدرت سر باز بزند.

از طرفی زمانی که ایشان اعلام کاندیداتوری کردند آقای موسوی موضعش مشخص نبود و معلوم نبود می خواهد به عنوان یک کاندیدا در انتخابات فعال باشد یا یک شخصیت تاثیرگزار بر رای و نظر مردم ونخبگان. با تمام این اوصاف به محض اعلام آمادگی آقای موسوی آقای خاتمی استقبال کرد که این بار سنگین را به ایشان محول کند. بعد از اعلام کاندیدا شدن آقای موسوی می شدگمانه زنی کرد که آقای خاتمی کنار می روند.

در صورتی که آقای خاتمی کاندیدا نمی شد جبهه اصلاحات و سازمان چه برنامه ای برای انتخابات ریاست جمهوری نهم داشتند؟

برای این شرایط برنامه خیلی مدونی نداشتیم چون فقط به راضی کردن خاتمی فکر می کردیم اما گروه ها زمزمه هایی بین خودشان داشتند که اگر آقای خاتمی نیامد آن موقع آقای موسوی را برای آمدن متقاعد کنند. آقای موسو ی چون دیر اعلام آمادگی کرد امسال مانند دوره های هفتم ونهم گروه ها برای کاندیدا کردنشان اقدام نکردند چرا که باتوجه به سابقه قبلی و استنکاف ایشان از کاندیدا شدن در سالهای گذشته و خصو صا در دوره نهم و تمایل شدید جامعه به آقای خاتمی توجه گروه ها به سمت ایشان بودو متوجه آقای موسوی نبود .

و اگر موسوی کاندیدا نمی شد و خاتمی هم نبود آن موقع چه بر نامه ای داشتید؛ سناریویی وجود داشت؟

نه ! سناریو مشخصی وجود نداشت.

و این برای جبهه اصلاحات و سازمان مجاهدین انقلاب ضعف نیست که برای حالت های متفاوت برنامه های متفاوتی ندارد؛ آن هم در انتخابات مهم ریاست جمهوری؟

از یک لحاظ ضعف نیست. چون ما دنبال آقای خاتمی بودیم اگر شخص دیگری را هم مطرح می کردیم آقای خاتمی بهانه ای به دست می آورد و از خدا خواسته از قبول کاندیداتوری استنکاف می کرد بنا بر این ما تمرکز را بر آقای خاتمی گذاشتیم چرا که جامعه هم همین را می خواست. از طرفی کوچکترین تصمیمی مبنی بر بررسی گزینه های دیگر دستمایه ای بر ای جناح مقابل می شد که بتواند آقای خاتمی را دلسرد کند و ما خیلی در این ضمینه احتیاط می کردیم.

این بی برنامه گی نیست؟

اینکه گروه ها روی یک نفر تمرکز کنندکار درستی است و اگر او نشد به صورت طبیعی به سمت نفر بعدی می روند. اگر از ابتدا تزلزل داشته باشند روی آن یک نفر وحدت ایجاد نمی شود.

اما هیچ وقت بحث یک نفر نبوده چون آقای کروبی هم همیشه کاندیدا بوده اند.

اکثر اعضای جبهه اصلاحات هیچ وقت متوجه ایشان نبوده اند و نگاه و نظرشان به آقای خاتمی بوده است.

از سازمان این انتظار می رود که به شرایط نیامدن آقای خاتمی و نبود همیشگی آقای موسوی هم فکر می کرد؛ این انتظار نابجایی است؟

فکر کردن به عدم آمدن آقای خاتمی یک چیز است اما اعلام این بررسی در سطح جامعه چیز دیگری است. توجه و فکر کردن به حالت های مختلف یک بحث درون تشکیلاتی است وطبیعی است که در درون احزاب و مشخصا سازمان مجاهدین نسبت به این موضع فکر و بحث شده باشد .

چه اتفاقی افتاده که آقای موسوی پس از بیست سال در حالی که خاتمی هم اعلام کاندیداتوری کرده بود و با توجه به اینکه میزان درخواست اصلاح طلبان از او نسبت به قبل بسیارکمتر بود و حتی جوانتر های اصلاح طلبان می خواستند که او نیاید تا خاتمی درصحنه انتخابات بماند، نا گهان اعلام کاندیداتوری کرد؟

این سوال برای ما هم وجود داشت و با آقای موسوی مطرح کردیم و جواب ایشان این بود که در زمان آقای هاشمی و خاتمی کار کشور را روی روال عادی می دیدند وانحرافی مشاهده نمی کردند اما در دولت نهم ایشان دیده اندکه کار کشور از مسیر طبیعی خارج ومنحرف شده و روند دولت نهم درحال ایجاد مشکل اساسی برای کشور است در نتیجه احساس مسوولیت در قبال کشور ومردم باعث شده برای حل این مشکل ها فعال شوند. قبلا هم آقای موسوی گفته بود که حتما در این دوره فعال می شود اما نه الزاما به عنوان کاندیدا و گفته بود که تصمیمش را در اسفند ماه اعلام می کند و خوب در اسفند ماه اعلام کردند که کاندیدا می شوند.

من دلیلش را متوجه نمی شوم؛ وقتی با آمدن آقای خاتمی کار به روال آن گونه که ایشان گفته اند طبیعی بر می گشت چرا کاندیدا شدند؟

ایشان اعلام و به آقای خاتمی هم منتقل کرده بود که اگرحضور پیدا کرده به هیچ وجه قصد رقابت با آقای خاتمی را ندارد و در صورت ادامه حضور آقای خاتمی در روز های آخر به نفع او کنار می رود.

پس آقای خاتمی از فضا استفاده بردند و با علم به اینکه در صورت ادامه کاندیداتوریشان آقای موسوی انصراف می دهند اعلام کنار گیری کردند یعنی موسوی در صورت کنار نرفتن آقای خاتمی فقط قصد داغ کردن فضا برای اصلا ح طلبان را داشت؟

بله! آقای موسوی با صراحت گفته بودند که به هیچ وجه با آقای خاتمی رقابت نمی کنند.

درحد فاصل آمدن موسوی وانصراف خاتمی مردم می گفتند که میرحسین بعد از 20 سال نیامده که کنار برود؟

شیوه آمدن ایشان ابهاماتی از این دست را ایجاد کرد که ناشی از اطلاع رسانی ناقص اطرافیان آقای موسوی بود. آقای موسوی در ملاقات با ما اعلام کرد که «از قول و قرارهایم یک ذره هم انحراف ندارم. گفته بودم که اسفند اعلام تصمیم می کنم که کردم و گفته بودم که با خاتمی رقابت نمی کنم و نخواهم کرد. »

اما طبیعی بود وقتی خاتمی گفته «یا من یا میرحسین »وقتی آقای موسوی بیاید ایشان کناربروند؛ پس نیت آقای موسوی بر ادامه راه توسط خودش بوده؟

نیت ایشان این بود که در عرصه باشد و حرف هایی که برای تنویر افکار عمومی لازم است را مطرح کند.

پس چرا در انتخابات ریاست جمهوری نهم علی رغم درخواست های مکرر اصلاح طلبان کاندیدا نشدند؟

عرض کردم چون در دور نهم ایشان دیدند کاندیداهای دیگری مثل آقای هاشمی هستند و پیش بینی نمی کردند آقای احمدی نژاد رای بیاورد و این وضعیت ایجاد شود.

سخنگوی آقای کروبی به من گفتند که اگر آقای موسوی هم نبود و آقای خاتمی هم کاندیدا نمی شد احزاب اصلی جبهه اصلاحات به هیچ عنوان به سمت آقای کروبی نمی رفتند؟

معمولا یک نفر وقنی قصد دارد به عنوان کاندیدا در عرصه انتخابات حاضر شود تلاش می کند با برخورد جذبی و ارتباط گیری، احزاب را به سمت خودش جذب کند و از احزاب و شخصیت ها در خواست حمایت می کند اما آقای کروبی این برخورد جذبی را نداشتند و درخواست حمایت نکردند. اگراین درخواست از سوی ایشان مطرح می شد ما آن را بررسی می کردیم و ممکن بود جبهه اصلاحات از ایشان حمایت کند. اما آقای کروبی این کار را نکرد و نخواست احزاب از ایشان حمایت کنند هرچندکه بعضی از گروه های جبهه اصلاحات معتقد هستند که ایشان نه تنها این کار رانکرد بلکه بعضی رفتارها و برخورد های دفعی هم کردند و خوب این کار را مشکل کرد. اما با تمام این اوصاف برداشت من این است که چنانچه کسی کاندیدا نمی شد و فقط آقای کروبی کاندیدا بود، اصلاح طلبان اگر به این نتیجه می رسیدند که رای آوری دارد و مواضعش قابل قبول است از ایشان حمایت می کردند.

یعنی مصوبه ای برای عدم حمایت از آقای کروبی در جبهه اصلاحات و سایر احزاب اصلاح طلب وجود نداشته است؟

اکیدا هیچ جا چنین مصوبه ای وجود نداشته. تلقی من این است که به غیر از موسوی و خاتمی اگر هر اصلاح طلب دیگری اعلام کاندیداتوری می کرد و اصلاح طلبان احساس می کردند که هم مواضعش خوب است و هم امکان رای آوردن دارد از او حمایت می کردند.

آقای کروبی باید چه درخواستی برای حمایت جبهه اصلاحات و سازمان مجاهدین می کرد؛ منظور شما از کار جذبی چیست؟

رسم و راه معمول افراد قبل از اعلام کاندیداتوری این است که با گروه ها مشورت کنند و نظر آنان را جویا شوند و اگر نظر ابتدایی منفی نباشد درخواست حمایت می کنند و گروها پس از بررسی اگر دیدند مواضع و پایه رای او مناسب است حمایت می کنند.

ما در مورد کسی صحبت می کنیم که شیخ و رئیس مجلس اصلاحات بوده و فرد ناشناخته ای نبوده که مواضعش مشخص نباشد.چگونه آقای کروبی در مجلسی که اکثریت آن در اختیار سازمان و مشارکت و افراد نزدیک به این احزاب بود علی رغم انتقاد بدنه اصلاح طلبان رئیس مجلس می شود و اورا اصلح می دانستید و الان نادیده گرفته می شود؟

اگر ایشان به عنوان رئیس مجلس انتخاب شدند به دلیل خواست و تلاش ما بود که ایشان را در آن مقطع مناسب تر می دانستیم.

سوال من دقیقا همین است...؟

انتخاب رئیس مجلس یک چیز است و انتخاب کاندیدا برای ریاست جمهوری چیز دیگر ی است. عرض کردم کسی که کاندیدا می شود بدون هماهنگی نمی آید بگوید من هم کاندیدا هستم.

آقای کروبی چه کارهای دفعی کردند که باعث شده این فاصله ایجاد شود؟

نیاز به توضیح نیست ؛ مصداق ها را همه می دانند.

چرا به موسوی رسیدید؛ آقای موسوی چه شاخصه هایی دارند که به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات معرفی شوند؟

شاخصه های ارزنده ای دارند. انسان سالمی هستند؛ تجربه اجرایی خوبی دارند و در دوران دفاع مقدس علی رغم فشارهای ناشی ازتحریم و کار شکنی های آنان که منافع مادیشان به خطر می افتاد و درآمد کم نفتی به خوبی از پس اداره کشور بر آمدند. درآن زمان جناح راست فشار فوق العاده ای به ایشان وارد می کرد و حتی اجازه نمی دادند که مهندس موسوی قوانین مورد نیاز اداره کشور را به تصویب برساند اما علی رغم این فشارها مملکت را خوب اداره کرد و ما به همین دلایل ومقاومت و تفکر خوب ایشان بود که در دوره هفتم قبل از اینکه سراغ خاتمی برویم دنبال ایشان رفتیم. در دوره نهم هم خود آقای کروبی با مصوبه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مامور شدند که ایشان را راضی کنند که کاندیدا بشود. بنا بر این اعتقاد به مهندس میرحسین موسوی همراه همیشگی اصلاح طلبان بوده و چیز جدیدی نیست. ما به جد معتقدیم که آقای موسوی همان اصلاح طلبی است که ما به آن نیاز داریم و به اصلاحاتی معتقد است که اکثریت اصلاح طلبان معتقد هستند.

باید قبول کنیم که آقای خاتمی در میان مردم شخصیت بسیار ویژه ای است و درجبهه اصلاحات ایشان معیاری را ایجاد کرده که هر کسی که می خواهد به عنوان رئیس جمهور به حکومت وارد شود را با ایشان می سنجند. آیا آقای موسوی آن شاخصه های اصلاح طلبی ای که مخصوصا جوانترها و بدنه اصلاح طلبان به دنبال آن هستند را در مقایسه با خاتمی دارد؟

هر کسی از اصلاحات تعریف خودش را دارد اما من اطمینان می دهم مفهومی که مهندس موسوی از اصلاحات دارد همان برداشت و تعبیر آقای خاتمی است.

این سوال را برا ی این می پرسم که نسل جدید زندگی در زمان موسوی را خیلی درک نکرده اما مثلا شنیده یا در تاریخ خوانده که دولت مهندس موسوی دولت ائتلافی بوده و این یک مقداری دغدغه ایجاد می کند که آیا ایشان می خواهد هر دو جناح و تفکر را باهم داشته باشد.

این درست است که ترکیب دولت در آن زمان هم راست بود هم چپ اما گرایش خود ایشان چپ بود. در نظر داشته باشید که درآن موقع نظر رئیس جمهور هم در ترکیب کابینه دخیل بود و فقط نخست وزیر تصمیم گیرنده نبود. موقعی که از خود من برای حضور در کابینه دعوت کردند به ایشان گفتم که ما چپ هستیم و در صورت کار کردن با راستی ها مشکل پیش می آید اما ایشان گفتند هرچه ترکیب کابینه به سمت چپ گرایش داشته باشد می توانیم تصمیم های بهتری بگیریم و بهتر عمل کنیم. به هرحال وجود غیر هم فکر ها در کابینه آن مومقع به صورت کامل نظر ایشان نبوده است.

و الان چه ؟

الان هم بالاخره باید با رهبری هماهنگ کنند و مجلس هم هست و به صورت کامل دستشان باز نیست هرچند که آن محدودیت ها الان کم رنگ شده اند؛ در کل می توان کابینه ای شبیه کابینه آقای خاتمی را انتظار داشت.

برنامه های آقای موسوی را دیده اید؛اساسا برنامه ای آماده شده است؟

مهم ترین برنامه مهندس موسوی باز گرداندن کشور به مسیر قانون و حرکت بر اساس قانون است که در دولت نهم این گونه عمل نشد. این دولت برنامه توسعه چهارم را قبول ندارد اما خودش هم برنامه ای ارائه نمی دهد. اما سمت سوی برنامه اقتصادی آقای موسوی به سمت حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه است و حرکت در مسیر چشم انداز20 ساله که در زمان دولت اصلاحات ارائه شده و برنامه توسعه پنجم که البته آقای موسوی گفته اند اگر مخالف آن باشند آن را از مجلس پس می گیرند و اصلاح می کنند هرچندکه دولت نهم هنوز هم آن را تحویل مجلس نداده است.

آقای احمدی نژاد هم همین را در زمان تبلیغات دور نهم می گفتند.

در کلام بله اما در عمل نه. شعارهای دولت نهم اثر عکس داشته است. گفتند اشتغال ایجاد می شود اما فرصت های شغلی را از بین بردند؛ گفتند تورم را کنترل می کنند اما تورم مردم را به شدت زیر فشار برد؛ گفتند از صنایع حمایت کنند اما صنایع کشور فلج شد. اما آقای موسوی یک بار برادریشان را برای مردم ثابت کرده اند و مردم این مسائل را از ایشان می پذیرند.

به دلیل سوابق آقای موسوی در ادراه کشور در زمان جنگ شاید در ضمینه مباحث اقتصادی زیاد دغدغه ای نباشد اما در مورد آزادی های اجتماعی و حقوق شهروندی سوال هایی هست؟آقای کروبی روی این موضوع ها خیلی مانور می دهند.

آقای موسوی در سالهای نخست وزیری هم به این مباحث معتقد بود به حقوق شهروندی ، نقش احزاب در مدیریت کشور و مطبوعات آزاد اهمیت می داد.

میان برنامه های موسوی و کروبی فاصله زیادی وجود دارد؛ با توجه به اینکه هر دو اصلاح طلب هستند؟

من برنامه مدونی از آقای کروبی ندیده ام که بخواهم قضاوت کنم. اما برنامه های آقای موسوی را می دانم؛ و با نحوه کار اجرایی ایشان آشنا هستم.

سخنگوی ایشان می گوید که برنامه هایشان خیلی فرق می کند.

من تعجب می کنم وقتی هر دو اصلاح طلب هستند نباید این فاصله باشد. برنامه هایشان باید تا حدودی شبیه برنامه آقای خاتمی باشد.

در تمام این سالهایی که آقای موسوی سکوت کردند و با توجه با اینکه اکثر اصلاح طلبانی که درکابینه ایشان بوده اند الان عضو سازمان هستند آیا میرحسین موسوی نامزد همیشه در سایه شما بوده که الان بهترین زمان رو نمایی از اوست؟

خیر! اما همیشه مطلوب ما بوده اند و ما ارتباط نزدیک فکری داریم و همیشه به دنبال ایشان بوده ایم . در دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری ما اولین گروهی بودیم که دنبال ایشان رفتیم. در دوره نهم هم همین گونه شد اما اگر منظورتان این است که ایشان عضو سازمان هستند این گونه نیست و رابطه ارگانیکی با سازمان مجاهدین انقلاب ندارند.

با کنار رفتن آقای خاتمی انگار بدنه اصلاح طلبان برای مدت کوتاهی در شوک فرو رفت و برای یک مدت اصلاح طلبان دچار از هم پاشیدگی شدند...

اعلام انصراف آقای خاتمی بعد از آن همه مقدمات طبیعی بود که ایجاد شوک و ناراحتی کند اما خوشبختانه اصلاح طلبان سریع خودشان را جمع و جور کردند و در اسرع وقت همه گروه ها از ایشان حمایت کردند. هنوز یک ماه از اعلام نامزدی موسوی نگذشته اما اصلاح طلبان این شوک را دفع و هضم کرده اند. این می تواند نشان دهنده ظرفیت آقای موسوی باشدکه علی رغم سکوت 20 ساله ای که داشته می تواند همه را جذب کنند. خوشبختانه جوانان هم بعد از جلسه با ایشان علی رغم ناراحتی که قبل از جلسه به دلیل عدم شناخت ازآقای موسوی داشتند با خوشحالی موسوی را مورد حمایت قرار دادند.

یعنی جبهه اصلاحات دو پارچه نشده است ؛ بخشی به دنبال مهندس موسوی و گروهی به دنبال آقای کروبی؟

خیر! چون اکثر احزاب جبهه اصلاحات به اتفاق آرا از آقای موسوی حمایت کرده اند و دو پارچگی وجود ندارد.

اما دوستان آقای کروبی می گویندکه اکثر احزاب جبهه اصلاحات احزاب اقماری سازمان و مشارکت هستند؟

این کم لطفی است؛ شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از 22 گروه با شخصیت های مستقل تشکیل شده اما گاهی میزان هم فکری به حدی می رسدکه از بیرون یک گروه دیده می شوند و ما خوشحالیم که یک تن واحد دیده می شویم.

قبل از اینکه از آقای موسوی حمایت کنیم جلسه ای با ایشان داشتید؟

ایام عید نوروز آقای موسوی ما را دعوت کردند و صحبت هایی صورت گرفت و نظرهایی مطرح شد. بعد ما به سرعت نمایندگان استانی را دعوت کردیم و تصمیم به حمایت از ایشان گرفتیم.

منظورم این است که شما قبل از اعلام حمایت سنگ هایتان را با ایشان وا کندید؟

ما آقای موسوی را از قبل و به صورت کامل می شناختیم اما نقطه نظراتی را برای بهتر شدن و پیشرفت کار مطرح کردیم که ایشان استقبال کردند اما در موردکابینه و این جور مسائل هیچ وقت بحثی را مطرح نکردیم؛ در بیانیه سازمان هم این را گفته ایم.

اگر در آن جلسه با هم به تفاهم نمی رسیدید ممکن بود از ایشان حمایت نکنید؟

ما از سال ها پیش با هم به تفاهم رسیده ایم.

منظور این است که حمایت پر شتاب جبهه اصلاحات ازآقای موسوی این شائبه را ایجاد نمی کند که به نوعی به سمت ایشان غش کردید؟

نه اینگونه نیست؛ وقتی خاتمی رفت ما به صورت طبیعی به سمت گزینه بعدی رفتیم وایشان هم از ما خواست که از او حمایت کنیم و ما بررسی و تبادل نظر کردیم ودر نتیجه حمایت کردیم.

به نظر شما مردم موسوی را به عنوان یک اصلاح طلب پذیرفته اند؟

بله! سفر ایشان به ایلام و خوزستان همین را نشان می دهد؛ مهندس موسوی یک اصلاح طلب کامل است.

ایشان توجیه شده اند که اگر رای بیاورند این رای از سبد جبهه اصلاحات است و مردم انتظار عملکرد اصلاح طلبانه از ایشان دارند؟

بله! ایشان کاملا به این موضوع معتقد هستند.

به کابینه هم فکر شده؟

دراین مورد صحبتی نکرده ایم؛ برای این گونه مسائل زود است.

آیا امکان اجماع هست؟

من تلقی ام این است که جبهه اصلاحات در نهایت با یک کاندیدا وارد انتخابات می شود.

چرا؟ رفتار و گفتار هردو کاندیدا که این را نشان نمی دهد؟

چون من به شخصیت هر دو بزرگوار آشنا هستم و انشاالله با اتخاذ یک مکانیسم مناسب توسط جبهه اصلاحات به کاندیدای واحد می رسیم.

با چه مکانیسمی به این کاندیدا می رسید؟

مثلا با یک نظر سنجی که برای همه قابل قبول باشد.

و زمان مناسب این اجماع چه موقع است ؟

چند روز آخر.

و فکر می کنید اگر مشخص شود که آقای موسوی یا آقای کروبی رای کمتری نسبت به دیگری دارند قبول می کنند که کنار بروند؟

بله ! چون به هر حال وقتی نظر سنجی نشان بدهد که فلان کاندیدا موفق نمی شود، نمی آید آبروی خودش را ببرد و باعث شکست بشود.

بعضی ازدوستان آقای کروبی می گویند مناسب است اجماع در مرحله دوم صورت گیرد؟

به ریسک انتخاب دوباره آقای احمدی نژاد نمی ارزد. حضور دو کاندیدا از جبهه اصلاحات در انتخابات پیام مناسبی را به مردم نمی رساند و قطعا بر آرای مردم تاثیر منفی می گذارد. نباید با تقسیم رای به احمدی نژاد کمک کرد.

می توان فردای انتخابات و در صورت شکست به این ریسک پاسخ داد؟

خیر! و به همین دلیل می گویم این دو بزرگوار ریسک عدم اجماع را نمی پذیرند چون می خواهند در این کشور زندگی کنند.

و نتیجه انتخابات را چگونه پیش بینی می کنید؟

آقای موسوی به سرعت جای خودش را در جامعه باز می کند و به سرعت منتشر می شود. من پیش بینی می کنم که اگر انتخابات سالم باشد و عادلانه برگزار شود و همه در چارچوب قانون عمل کنند آقای موسوی در همان مرحله اول رای می آورند.

ارسال نظرات
خط داغ