فرارو- یک کارشناس مسائل بین الملل تاکید کرد: با تماس تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا تابو مذاکره و گفتگویی که مانع از برقراری ارتباط روسای جمهور ایران و آمریکا در طول ۳۴ سال گذشته شده بود شکسته شد.
مهدی محتشمی، مدیرکل پیشین آمریکای وزارت خارجه با بیان این مطلب در گفتگو با فرارو گفت: یقینا تماس تلفنی باراک اوباما با حسن روحانی نقطه تکمیلی بر مجموعه دستاورهای سفر رییس جمهوری و وزیر خارجه به نیویورک بود.
وی افزود: پیش از این بعد از سخنرانی آقای اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مقالهای اعلام کرده بودم که فارغ از اینکه چه اتفاقاتی در مناسبات میان دو کشور در جریان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل بیفتد، این سخنرانی نقطه عطفی در رویکرد آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود.
محتشمی ادامه داد: باراک اوباما در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان متحد نشان داد که کشورش رویکرد جدیدی را در قبال ایران پیش گرفته است و بر پایه این رویکرد جدید خواهان حل مسئله هستهای ایران از طریق راه حل مسالمت آمیز و دیپلماتیک است که نقطه تکمیلی آن تماس تلفنی با رییس جمهوری ایران بود.
مدیرکل پیشین آمریکای وزارت خارجه تصریح کرد: با تماس تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا تابو مذاکره و گفتگویی که مانع از برقراری ارتباط روسای جمهور ایران و آمریکا در طول ۳۴ سال گذشته شده بود شکسته شد.
وی تاکید کرد: این تماس تلفنی و همچنین دیدار دو جانبه وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در پایان مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ نشان از بروز و ظهور ارادهای جدی در حاکمیت سیاسی ایران و آمریکا دارد؛ ارادهای که منافع ملی را نه از راه قهر بلکه از راه گفتگو و مفاهمه پیش میبرد.
این کارشناس مسائل بین الملل درباره موانع پیش روی ایران و آمریکا در ادامه راه به خصوص در مسیر عادی سازی روابط گفت: در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تماسها و ارتباطهای که میان مقامات جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا برقرار شد قدمهای اولیه در مسیر عادی سازی روابط برداشته شده است.
وی با تاکید بر اینکه این تماسها و ارتباطها با وجود آنکه از اهمیت بالایی برخوردار است تنها قدمهای نخستین بوده است گفت: نباید از ذهن دور کرد که مناسبات ایران و آمریکا با بیش از ۳۴ سال تعلیق در روابط و حاکم بودن دیوار بیاعتمادی میان دو کشور دچار پیچدگیها و ادعاهای دو جانبه بوده که غلبه بر آن و دست یابی به راه حلی برای پایان دادن به اختلافات و سوء تفاهامات با طی پروسهای طولانی امکان پذیر خواهد بود.
محتشمی با بیان اینکه مقدمه طی پروسه حل و فصل اختلافات و سوء تفاهمات میان ایران و آمریکا پرونده هستهای است گفت: حل و فصل پرونده هستهای ایران میتواند آزمونی برای سنجش اراده دو کشور برای ورود به فضای جدید و اعتمادسازی دو جانبه باشد که با خارج شدن این پرونده از دستور کار دو کشور، ایران و آمریکا میتوانند مسیر عادی سازی روابط دوجانبه را هم پیش بگیرند.
مدیرکل پیشین آمریکای وزارت خارجه در ادامه با تاکید بر اینکه مهمترین مانع پیش روی عادی سازی روابط ایران و آمریکا کشورهای دارای منافع از تنش در روابط دو کشور است گفت: به هرحال جریاناتی به خصوص در منطقه خاورمیانه و به طور مشخص اسرائیل و کشورهای عرب منطقه هستند که روابط دو کشور ایران و آمریکا را مخل منافع خود میدانند و تحت هر شرایطی تلاش میکنند چوب لای چرخ مسیرعادی سازی روابط دو کشور بگذارند.
وی افزود: جدا از کشورهای عرب منطقه، چین و روسیه هم که در ظاهر استقبال میکنند از عادی سازی روابط میان ایران و آمریکا اما در اصل چون منافع آنها با بهبود این رابطه به خطر میافتد مخالف هر نوع نزدیکی تهران – واشنگتن هستند.
محتشمی ادامه داد: در بعد داخلی هم در دو کشور جریانات فکری و سیاسی وجود دارند که عادی سازی در روابط ایران و آمریکا را مغایر با منافع شخصی و گروهی خود میدانند این در حالی است که اگر عمیق به این مسئله نگاه شود بهبود روابط ایران و آمریکا، به خصوص در داخل کشور اگر چه ممکن است مغایر منافع عدهای خاص باشد اما در مجموع این رابطه و آشتی ایران و آمریکا به نفع عموم ایران است.
این کارشناس مسائل بین الملل درباره اینکه ایران و آمریکا برای طی پروسه عادی سازی روابط چقدر به زمان نیاز دارند گفت: وقی آقای روحانی میخواست به نیویورک برود تا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کند هیچ کس تصور نمیکرد ظرف کمتر از یک هفته و در جریان این سفر، تحولاتی در مناسبات دو کشور رخ دهد که در طول ۳۴ سال گذشته بیسابقه بوده است.
محتشمی در خاتمه گفت: این اتفاقات نشان داد که در مناسبات سیاسی تحولات بر اساس زمان بندی دقیقی، نه نفیا نه اثباتا ظهور و بروز پیدا نمیکنند چرا که با وجود علاقهمندی دو کشور برای گام برداشتن در مسیر تازه به منظور رفع سوء تفاهمات و اختلاف نظرها ممکن است رفتارهای پیش بینی نشدهای شکل بگیرد که در عزم و اراده دو کشور اختلال ایجاد کند.
دوره ی ریاست جمهوری اوباما برخلاف روحانی 2 سال بیشتر نیست چشم به هم بزنیم تموم میشه ، متاسفانه فرایند دیپلماسی خیلی کند هست ، اگر کسی دیگه رئیس جمهور امریکا بشه تضمینی وجود نداره که با ایران موافق باشه
این رابطه دقیقا مغایر منافع عده ای است که وظیفه دارند به نفع عموم تصمیم گیری کنند!!!
این گروهک ها بدانند مردم گلوگاه آنها را چنان بفشارند که رتگ رخسارشون رنگ انتخاباتی آقای روحانی بشه.