روزنامهي گاردين در گزارشي به مقايسهي «ميكل آنجلو آنتونيوني» و «اينگمار برگمن»، دو كارگردان نامدار سينماي جهان پرداخته است.
پنج سال از مرگ همزمان «ميكل آنجلو آنتونيوني» و «اينگمار برگمن» ميگذرد، اما چرا آثار كارگردان بزرگ ايتاليا هنوز در سايهي «برگمن» خستهكننده قرار دارد؟
گاردين با اشاره به مطلب فوق آورده است: با مرگ «آنتونيوني» در سال 2007 رفته رفته سبك و آثار او به دست فراموشي سپرده شد، در حاليكه منتقدين «آنتونيوني» را كارگرداني نابغه و خلاق ميناميدند. در صورتيكه سبك و آثار «برگمن» را بر گرفته از «ادوارد مونش» و «آگوست استريندبرگ»، خشك و فاقد پويايي صوري لازم ميدانستند.
كارگردانان بزرگي چون «استنلي كوبريك»، «ويم وندرس» و «ادوارد يانگ» تاثيرعميق عاطفي را كه حتي سبز شدن چراغ راهنمائي در فيلم ميتواند به مخاطب القا كنند را از «آنتونيوني» آموختند و در فيلمهاي آنها آثاري از سبك فيلمسازي «آنتونيوني» به چشم ميخورد.
حركات سرگردان و پريشان دوربين به اين سو و آن سو از جمله مشخصههاي سبك «آنتونيوني» است. در حاليكه برخي منتقدين سبك فيلمسازي «برگمن» را مانند همتاي آمريكائياش «اورسن ولز» خستهكننده قلمداد ميكنند.
آنتونيوني با ساخت فيلمهاي چون «ماجرا»، «شب»، «كسوف» و «صحراي سرخ» خود را به عنوان بنيانگذار سينماي نوين ايتاليا معرفي كرد. فيلمهاي او در فضايي بين بازيگر و شخصيت، داستان و گونه روايت داستان و حتي بين سوژه و دوربين در حال حركت و پويايي است. در فيلم «كسوف» كه يكي از بهترين سكانسهاي پاياني سينماي مدرن را در خود جاي داده است، دوربين با حركت و بازگشت به گذشته، حس عاطفي مخاطب را برميانگيزد.
وي از چهرههاي برجستهي تاريخ سينماي جهان بود كه در طول شش دهه فعاليت هنري، 9 بار نامزد جايزهي اسكار شده بود و در توصيف شرايط زندگي انساني از مايههاي كمدي، اميد، ياس و نااميدي بهره ميگرفت.
برگمن در طول سالها فعاليت سينمايي در مجموع 62 فيلم ساخت كه فيلمنامه بسياري از آنان را نيز خودش نوشته بود و علاوهبر آن، كارگرداني 170 نمايش تئاتر از او يك چهره درخشان در عرصه اين هنر نمايشي ساخته بود.
وي با بازي گرفتن از چهرههايي چون «بيبي اندرسون» و «ليو اولمن»، موضوعاتي چون مرگ، بيماري، خيانت و جنون را در فيلمهايش بهتصوير ميكشيد.
كارگردانان بسياري آثار برگمن را الهامبخش حيات سينمايي خود دانستهاند كه از آن جمله ميتوان به «رابرت آلتمن»، «وودي آلن»، «آتوم اگويان»، «استنلي كوبريك»، «ديويد لينچ»، «پل شرادر»، «آندره تاركوفسكي» و «فرانسوا اوزون» نام برد.
آنتونيوني اولين فيلم كوتاه خود را در سال 1947 با نام «مردمان پو» ساخت كه براي ساخت آن چهار سال به تكاپو افتاده بود. اما اولين فيلم بلند اين كارگردان ايتاليايي در سال 1950 با عنوان «دروغهاي عشق» بهتصوير كشيده شد.
اولين موفقيت بينالمللي اين كارگردان بزرگ در سال 1960 با فيلم «ماجرا» رقم خورد كه در جشنواره فيلم كن با استقبال همراه شد. او موفقيتهاي جهانياش را با «شب» (1961) و «كسوف» (1962) ادامه داد. اين سهفيلم با توجه به شباهت در سبك و موضوع كه هرسه به نگرانيهاي بشر امروز پرداختهاند، عموما به سهگانههاي «آنتونيوني» معروف هستند.
اولين فيلم رنگي بنيانگذار سينماي مدرن ايتاليا در سال 1964 با نام «صحراي سرخ» ساخته شد كه اين فيلم نيز بعضا ادامه اين سهگانه محسوب ميشود. آنتونيوني در سال 1975 بهعنوان خبرنگار براي حضور در جشنواره جهاني فيلم تهران به ايران سفر كرده بود.