۲ جوان افغاني که با پيگيري يک پرونده سرقت در مشهد دستگير شده بودند در اولين جلسه بازپرسي، زواياي پيدا و پنهان ارتکاب ۲ قتل فجيع پيرمرد خير و همسرش را نيز فاش کردند.به گزارش خراسان، دقايق اوليه بامداد روز هجدهم فروردين ماه، زنگ تلفن همراه قاضي ويژه قتل عمد به صدا درآمد و مأموران کلانتري گلشهر مشهد وي را در جريان وقوع ۲ جنايت هولناک در بولوار شهيد آويني قرار دادند. با توجه به اهميت موضوع بلافاصله قاضي اسماعيل شاکر به همراه کارآگاهان پليس آگاهي براي بررسي ماجرا به محل اعلام شده واقع در يک منزل مسکوني عزيمت کرد و بدين ترتيب تحقيقات قضايي درباره چگونگي اين جنايت فجيع آغاز شد. جسد خون آلود پيرمردي حدود ۸۰ ساله روي تخت قرار داشت که با وارد آمدن ۶ ضربه چاقو کشته شده بود و جسد همسر ۳۷ ساله پيرمرد نيز در کف اتاقي ديگر در حالي کشف شد که مهاجم يا مهاجمان ناشناس او را با ۳۲ ضربه کارد به قتل رسانده و گلويش را نيز بريده بودند.در بررسي هاي بيشتر مشخص شد که قفل در گاوصندوق داخل اتاقي که پيرمرد در آن کشته شده بود باز است و تنها يک بسته اسکناس ۵ هزار توماني در انتهاي صندوق قرار دارد.
شواهد امر بيانگر آن بود که قاتل يا قاتلان با پيرمرد آشنا بوده اند و به راحتي وارد منزل شده اند و پس از ارتکاب جنايت پول هاي داخل گاوصندوق را سرقت کرده اند به همين دليل و با توجه به اين که همسر جوان پيرمرد با وارد آمدن ضربات بيشتري کشته شده بود اين احتمال قوت گرفت که ممکن است اين جنايت هولناک خانوادگي باشد؛ بنابراين به دستور مقام قضايي، ۲ تن از نزديکان همسر اول پيرمرد به عنوان مظنون دستگير شدند و تحت بازجويي قرار گرفتند اما هنوز مدت زيادي از بازداشت اين دو نفر نگذشته بود که کارآگاهان پس از انجام يکسري تحقيقات فني و پليسي دريافتند که دو فرد مظنون نقشي در ارتکاب جنايت نداشته اند. بدين ترتيب احتمال جنايت خانوادگي رنگ باخت و گره کوري در اين پرونده جنايي ايجاد شد. اين گزارش حاکي است: به دستور رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي، گروهي از کارآگاهان دايره جنايي به سرپرستي کارآگاه احسان حسن نژاد (افسر پرونده) تحقيقات ميداني خود را درباره افرادي که با پيرمرد آشنايي و ارتباط داشتند آغاز کردند تا سرنخ هاي جديدي از اين پرونده به دست آيد.
اين در حالي بود که قاضي ويژه قتل عمد نيز دستورات ويژه اي را براي بازجويي از افراد مظنون صادر کرده و کارآگاهان را براي يافتن سرنخ هاي جديد راهنمايي مي کرد. کارآگاهان در ادامه تحقيقات خود در حالي به پرونده يک سرقت از انبار آهن مقتول برخورد کردند که ماجراي سرقت در هشتم اسفند ماه سال گذشته اتفاق افتاده بود اما پيرمرد به دلايل نامعلومي از پيگيري اين پرونده منصرف شده بود و تنها سوابقي از اين سرقت در کلانتري گلشهر و پليس آگاهي موجود بود. با پيدا شدن اين سرنخ، بررسي هاي پليس روي پرونده سرقت متمرکز شد چرا که با توجه به سرقت از گاوصندوق، اين احتمال وجود داشت که اين پرونده نيز ارتباطي با عامل يا عاملان جنايت داشته باشد؛ بنابراين کارآگاهان دايره جنايي با مطالعه پرونده سرقت از انبار آهن مقتول به اين نتيجه رسيدند که در انبار آهن نيز با کليد باز شده است و دزدان آهن از افرادي بوده اند که با پيرمرد آشنايي داشته اند.
کارآگاهان در ادامه موفق شدند خريدار آهن هاي مسروقه را در منطقه گلشهر شناسايي و از او بازجويي کنند. وي مشخصاتي از يک جوان که آهن ها را به وي فروخته بود ارائه کرد و گفت: آن جوان به من گفت: حاجي (پيرمرد) مرا فرستاده تا آهن ها را به شما بفروشم! خريدار آهن آلات همچنين شماره تلفني را در اختيار کارآگاهان قرار داد که جوان ياد شده از طريق آن با وي تماس گرفته بود. بررسي اين شماره تلفن توسط کارآگاهان مشخص کرد که شماره مذکور مربوط به جوان افغاني به نام «الف» است که در شب حادثه نيز از همين شماره با تلفن همراه پسر مقتول تماس گرفته شده است. پسر مقتول در اين باره به کارآگاهان گفت: آن شب (الف) که قبلا براي پدرم در ساخت ساختمان هاي امور خيريه اي جوشکاري مي کرد با من تماس گرفت و گفت: کجا هستي؟ به او گفتم من الان در يک کافي نتم! (الف) سپس از من خواست تا در همان جا منتظرش بمانم که مي خواهد مرا ببيند.
با اين اظهارات بلافاصله کارآگاهان با کسب دستورات قضايي، (الف) را در منطقه گلشهر دستگير و به آگاهي منتقل کردند. وي که تحت بازجويي هاي فني قرار گرفته بود مدعي شد که شماره تلفن مذکور متعلق به دوست افغاني اش است؛ بنابراين کارآگاهان (الف) را در حالي که داخل خودرو پليس نشسته بود براي نشان دادن محل اختفاي «م» به اطراف ميدان تختي مشهد بردند او ساختماني را به کارآگاهان نشان داد و گفت: «م» در آن ساختمان مشغول کار است وقتي کارآگاهان براي دستگيري «م» از خودرو پياده شدند ناگهان (الف) از فرصت ايجاد شده استفاده کرد و پا به فرار گذاشت کارآگاهان نيز به تعقيب وي پرداختند و با شليک چند تير هوايي دوباره او را دستگير و به داخل خودرو منتقل کردند. اين در حالي بود که «م» نيز در محل کارش دستگير و به دايره جنايي آگاهي هدايت شد. ۲ جوان افغاني وقتي در برابر هم قرار گرفتند چاره اي جز اعتراف نديدند و به قتل پيرمرد خير و همسرش با انگيزه سرقت اعتراف کردند.
يکي از متهمان اين پرونده گفت: من قبلا کارگر پيرمرد بودم و مي دانستم او پول زيادي در گاوصندوق نگه مي دارد چون حقوق ما را در منزل پرداخت مي کرد به همين دليل آشنايي کاملي با محيط زندگي او داشتم. اسفندماه سال قبل وقتي به انبار آهن دستبرد زديم من از دوستم «م» خواستم تا آن ها را به فردي که با پيرمرد آشنايي داشت بفروشد چرا که او مرا مي شناخت و من نمي خواستم سرنخي از سرقت به جا بگذارم.
وقتي در اين پرونده دستگير نشديم وسوسه شديم تا به پول هاي گاوصندوق هم دستبرد بزنيم. به همين دليل نقشه سرقت را با «م» کشيديم و شب جمعه در اطراف منزل او کشيک مي داديم تا وقتي که در منزل تنها شد به داخل برويم اما مي ترسيدم پسر او در همين موقع سر برسد؛ بنابراين با تلفن همراه او تماس گرفتم و وقتي مطمئن شدم او داخل کافي نت منتظر ما مي ماند «م» را فرستادم که از اين موضوع اطمينان حاصل کند وقتي «م» برگشت ديديم که همسر و دختر پيرمرد نيز از منزل خارج شدند در همين فرصت با تلفن همراه پيرمرد تماس گرفتم و به او گفتم ما در مقابل منزل هستيم در را باز کند تا داخل منزل برويم وقتي پيرمرد در منزل را باز کرد دست و پايش را گرفتيم و روي تخت انداختيم.
«م» با دستش جلوي دهان او را گرفته بود که سروصدا نکند وقتي چند ضربه چاقو به او زديم و مطمئن شديم که مرده است پول هاي گاوصندوق را داخل ۲ کيسه برنج ريختيم، قصد فرار داشتيم که با باز شدن در منزل در جايمان ميخکوب شديم. همسر مقتول که با کليد در را باز کرده بود متوجه موضوع شد و مرا شناخت ديگر چاره اي نداشتيم ۲ نفري به سمت او هم حمله ور شديم و با ضربات متعدد کارد او را هم داخل اتاق کشتيم. وي ادامه داد: پس از آن با برداشتن پول ها از محل فرار کرديم و به خانه ما رفتيم در آن جا پول ها را شمرديم ۳۰ ميليون تومان بود که با هم تقسيم کرديم و «م» به خانه خودشان رفت. اين گزارش حاکي است: کارآگاهان دايره جنايي آگاهي در پي اعترافات صريح متهمان اين پرونده، منازل آن ها را به دستور قاضي شاکر بازرسي و وجوه مسروقه را کشف کردند اما مشخص شد که مقداري از پول ها نيست تا اين که در بازرسي هاي بيشتر مقدار ديگر پول ها از داخل باندهاي پخش رايانه يکي از متهمان پيدا شد. بنابر اين گزارش، پس از مشخص شدن زواياي پيدا و پنهان اين پرونده در اولين جلسه بازپرسي که در شعبه ۸۰۹ مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد انجام شد ۲ متهم اين پرونده جنايي که ۲۱ و ۲۵ ساله هستند با صدور قرار بازداشت موقت، به اتهامات شرکت در ۲ فقره قتل عمدي و سرقت روانه زندان شدند تا پرونده آنان مسير قانوني خود را طي کند.شايان ذکر است: با برملا شدن راز اين پرونده جنايي، ۲ مظنون که در ابتداي ماجراي قتل دستگير شده بودند به دستور مقام قضايي آزاد شدند.
منبع: روزنامه خراسان