فرارو– مصاحبهای با ناتان ساکس (Natan Sachs) کارشناس ارشد حوزه سیاست خاورمیانه اندیشکده بروکینگز درباره مرحله دوم آتش بس بین اسرائیل و حماس انجام شده است.
به گزارش فرارو به نقل از اندیشکده بروکینگز، اسرائیل و حماس توافقی را برای اجرای آتشبس و تبادل گروگانها و زندانیان نهایی کردند. این اولین توقف درگیریهای نوار غزه از زمان توافق ماه نوامبر ۲۰۲۳ به شمار میرود؛ توافقی که طی آن بیش از ۱۰۰ گروگان اسرائیلی آزاد شدند و در مقابل، زندانیان فلسطینی نیز از حبس رهایی یافتند. بر اساس مرحله ابتدایی این طرح چندمرحلهای، ۳۳ گروگان اسرائیلی که در غزه نگهداری میشدند، آزاد خواهند شد و در ازای آن، نیروهای اسرائیلی بخشی از مناطق اشغالی غزه را تخلیه کرده و زندانیان فلسطینی را آزاد خواهند کرد.
کوین هوگارد: آیا میتوانید توضیح دهید که چرا اسرائیل و حماس برای این آتشبس چندمرحلهای، ترتیب مشخصی را در نظر گرفتهاند؟
ناتان ساکس: در چهلودو روز نخست آتشبس، حماس ۳۳ گروگان اسرائیلی شامل زنان، سالمندان، موارد حاد انسانی و دو کودک خردسال را آزاد خواهد کرد. اسرائیل نیز در مقابل، صدها زندانی فلسطینی را آزاد خواهد کرد.. نسبت دقیق این تبادل به هویت آزادشدگان بستگی دارد. در گام نخست، اسرائیل به تخلیه آنچه «کریدور نتساریم» نامیده میشود، دست خواهد زد؛ کریدوری که نوار غزه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم میکند.
شانزده روز پس از آغاز این توافق، مذاکرات مرحله دوم آغاز میشود. در مرحله دوم، گروگانهای مرد اسرائیلی و سربازان اسیر آزاد خواهند شد. همچنین، اسرائیل شروع به بازآرایش نیروهای خود در مرز غزه با مصر خواهد کرد. در این مرحله، عقبنشینی از گذرگاه رفح کامل خواهد شد؛ اتفاقی که پیشتر نتانیاهو این حضور را برای امنیت استراتژیک اسرائیل ضروری خوانده بود.
کوین هوگارد: اختلافات اصلی بین طرفین چه بوده است؟ به نظر شما مهمترین امتیازاتی که هرکدام به دست آوردهاند، کداماند؟
ناتان ساکس: برای حماس، بزرگترین چالش پذیرش مرحله اول توافق بدون تضمینهایی برای اجرای کامل مراحل دوم و سوم بوده است. این گروه خواهان بازگشت وضعیت به تاریخ ششم اکتبر است؛ زمانی که کنترل کامل بر مناطق خود داشت و در موقعیتی بود که میتوانست خود را تقویت کند. از دید حماس، هدف اصلی، خروج کامل اسرائیل از نوار غزه است تا بتواند پس از آن بار دیگر خود را سازماندهی کرده و تسلیحات خود را بازسازی کند. اگرچه حماس هنوز به این هدف نرسیده، اما اجرای کامل توافق ممکن است در نهایت زمینه رسیدن به این خواسته را فراهم کند.
برای اسرائیل، روند مذاکرات نشان از نوعی عقبنشینی از مواضع اعلامشده نخستوزیر نتانیاهو داشته است. به طور مشخص، اسرائیل با تخلیه تدریجی مناطق حساس مانند کریدور فیلادلفیا ( که به آن کریدور صلاح الدین نیز میگویند) و نتساریم موافقت کرده است؛ مناطقی که به ترتیب در مرز با مصر و در بخشهای شمالی و جنوبی غزه قرار دارند. اگر توافق به طور کامل اجرا شود، میتوان گفت که حماس بهعنوان یک بازیگر حکومتی در غزه همچنان حضور دارد؛ هرچند توان نظامی آن کاهش خواهد یافت. این چیزی نیست که نتانیاهو بهعنوان یک «پیروزی کامل» وعده داده بود، اما به دست آوردن چنین هدفی بدون درگیریهای طولانیمدت و مخرب بیشتر غیرممکن بود.
کوین هوگارد: این توافق چه تاثیری بر غیرنظامیان فلسطینی در غزه خواهد داشت، بهویژه بر کسانی که بر اثر درگیریها آواره شدهاند و اکنون تلاش میکنند زندگی خود را در شهرهایی که به شدت آسیب دیدهاند، بازسازی کنند؟
ناتان ساکس: این توافق از نظر انسانی، فرصتی مهم برای کاهش رنج غیرنظامیان فلسطینی فراهم میکند. نخستین تاثیر آن توقف، یا دستکم کاهش درگیریها است که به معنای امنیت نسبی بیشتر برای کسانی است که تاکنون تحت بمباران و حملات شدید زندگی میکردند. دومین پیامد مثبت، تسهیل ورود و توزیع کمکهای بشردوستانه است. از آنجا که زیرساختهای غزه بهطور گستردهای نابود شده و بیش از یک میلیون نفر در داخل این منطقه آواره شدهاند، این کمکها میتوانند شرایط زندگی غیرنظامیان را تا حدی بهبود بخشند و به آنها در بازسازی زندگیشان یاری رسانند. اما بازگشت به وضعیت عادی زمانبر و چالشبرانگیز خواهد بود.
بسیاری از مناطقی که تخریب شدهاند، از جمله مناطقی در شمال غزه مانند جبالیا، عملاً چیزی برای بازگشت ندارند و نیازمند بازسازی کامل هستند. به علاوه، بازسازی موثر به سرمایهگذاری گسترده، مدیریت شفاف و مسئولانه منابع و پایان استفاده از کمکها برای اهداف نظامی نیازمند است. پیش از این، کمکهای قابل توجهی به غزه اختصاص داده شده بود، اما بخشی از آن در مسیر تقویت توان نظامی حماس هزینه شد و مردم عادی کمتر از آن بهره بردند. برای تغییر این وضعیت، کمکهای مالی باید به بهبود مستقیم زیرساختها، خدمات عمومی و شرایط زندگی غیرنظامیان اختصاص یابد.
اگر همه مراحل این توافق به خوبی اجرا شود، میتوان امیدوار بود که زندگی در غزه به تدریج به سمت ثبات برود. با این حال، راهی طولانی در پیش است و اجرای موفق این توافق، پیششرطی اساسی برای هرگونه تلاش گستردهتر دیپلماتیک یا انسانی در آینده خواهد بود.
کوین هوگارد: چرا دو طرف اکنون به این آتشبس رضایت دادهاند؟ چه عواملی باعث تغییر تصمیم آنها شده و چگونه این موضوع با بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا مرتبط است؟
ناتان ساکس: این آتشبس در واقع تغییر چشمگیری نسبت به آنچه در اوایل سال ۲۰۲۴ یا حتی پیش از آن در دست بررسی بود، ایجاد نکرده است. ماههای اخیر شاهد تراژدیهای متعددی بودهایم که شامل تخریب گسترده در غزه، مرگ گروگانها و آسیبهای عمیقی میشد که جوامع در اثر این درگیریها متحمل شدند. با این حال، حتی این توافق دیرهنگام نیز نسبت به نبودن آن ارجحیت دارد؛ هرچند که خطرات خاص خود را به همراه دارد.
از منظر اسرائیل، عامل ترامپ بیتردید تأثیرگذار بوده است. نخستوزیر «بنیامین نتانیاهو» تمایل دارد رابطه مثبتی با رئیسجمهوری که صراحتاً خواستار آتشبس و بازگشت گروگانها پیش از آغاز دوره ریاست جمهوریاش است، آغاز کند. بهطور بیسابقهای، تیم دولت بایدن و گروه ورودی ترامپ همکاریهایی در این توافق داشتند. دولت بایدن که رهبری این تلاش را در دست داشت، به «استیو ویتکاف» (Steve Witkoff) نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه اجازه داد پیامهای رئیسجمهور آینده را به نتانیاهو منتقل کند. این پیامها از سوی ترامپ قاطع و شفاف بودند.
رسانههای اسرائیلی گزارش دادهاند که ویتکاف، با وجود آنکه روز شنبه، روز مقدس یهودیان است، اصرار به ملاقات با نتانیاهو در این روز داشت؛ روزی که نخستوزیر اسرائیل معمولاً از ملاقاتهای غیرضروری پرهیز میکند. این اصرار، همراه با پیامهای مستقیم ویتکاف، اهمیت و فوریت آتشبس را از دید دولت آینده ایالات متحده به نتانیاهو منتقل کرد. به این ترتیب، جناح راست اسرائیل با وجود استقبال از بازگشت ترامپ به قدرت، با رئیسجمهوری مواجه است که از یک سو بهشدت طرفدار اسرائیل است، اما از سوی دیگر، بهصراحت خواستههای خود را مطرح و بر آنها تأکید میکند.
کوین هوگارد: این توافق چه تأثیری بر سیاست داخلی اسرائیل خواهد گذاشت؟ با توجه به این که وزیران تندرو دولت همواره با مذاکره برای پایان جنگ مخالفت کردهاند؟ همچنین، چگونه جامعه اسرائیل که نگران سرنوشت گروگانها است، با این توافق برخورد خواهد کرد؟
ناتان ساکس: به رغم اختلافات داخلی، اکثریتی از اسرائیلیها از مرحله نخست این توافق حمایت میکنند. اما این به معنای پذیرش آسان آن نیست. جناح راست تندروی اسرائیل شدیداً مخالف این توافق است. این مخالفت نه تنها از باور به نادرستی دیپلماسی ناشی میشود، بلکه از تمایل آشکار به بازگشت اشغال غزه و بازسازی شهرکهای تخریبشده در سال ۲۰۰۵ نیز سرچشمه میگیرد. این توافق، حتی اگر بهطور کامل اجرا شود، انتخابی است که برخی اسرائیلیها آن را به عنوان پذیرش واقعیت موجود میدانند؛ در حالی که تندروها آن را یک عقبنشینی راهبردی و سیاسی تلقی میکنند.
در نظر گرفتن دوام این توافق بیش از شش هفته اولیه، بسیار به رفتارهای سیاسی و واکنشهای طرفین وابسته است. برای پیشبینی ماندگاری آن، چند عامل کلیدی باید بررسی شوند: اول، موضعگیری دولت ترامپ نسبت به اجرای کامل توافق. اگر دولت جدید بخواهد فراتر از مرحله نخست - که شامل آزادسازی گروگانهای آمریکایی است - پیش برود، میتوان انتظار داشت که بر ادامه توافق اصرار ورزد. با وجود این، اگر دولت پس از مرحله نخست، توافق را یک پیروزی دیپلماتیک معرفی کرده و سپس از آن کنارهگیری کند، احتمال کاهش ماندگاری توافق افزایش خواهد یافت. شواهد نشان میدهد که دولت احتمالاً از بازگشت جنگ در غزه، به ویژه در شرایطی که هنوز گروگانهای اسرائیلی در اسارت هستند، پرهیز خواهد کرد. با این حال، توجه دولت به مرحله دوم توافق، که ممکن است با چالشهای داخلی و بینالمللی اولویتدار مواجه باشد، جای سوال است.
دومین عامل تعیینکننده، سیاستهای داخلی اسرائیل است. ائتلاف نتانیاهو با مخالفت شدید جناح راست افراطی نسبت به این توافق مواجه است. شخصیتهایی همچون «ایتامار بنگویر» که صراحتاً تهدید به استعفا کرده است، و «بتسالل اسموتریچ»، وزیر دارایی که نفوذ قابلتوجهی دارد، نگرانیهای سیاسی را تشدید میکنند. علاوه بر این، بحرانهای سیاسی داخلی اسرائیل، شامل تصویب بودجه و طرح معافیت نظامی برای مردان حریدی، میتوانند پایداری ائتلاف حاکم را به خطر اندازند. این عوامل میتوانند دوام توافق را نیز تحت تأثیر قرار دهند.
سومین نکته، نقش حماس است. این گروه به دنبال بازیابی سریع قدرت خود در نوار غزه است و این امر ممکن است بر مرحله سوم توافق تأثیر بگذارد. اگر حماس بخواهد بازسازی نظامی را فوراً آغاز کند، احتمال واکنش اسرائیل و تجدید درگیریها وجود دارد.