صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۲۶۲۸۷
«ماجرا از این قرار است که رژیم اسراییل مدت‌هاست با عملیات ایذایی و تروریستی خود، قصد تضعیف ایران را دارد. به اعتقاد من کینه و شرارت اسراییل - برخلاف ادعای بسیاری - ارتباطی تام به موضوع غزه ندارد. نگاه کنید به لیست ترور‌هایی که اسراییل در سال‌های گذشته در ایران انجام داده است.»
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۹ - ۲۸ فروردين ۱۴۰۳

علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت: برخی وقایع و اتفاقات فقط متعلق به دوره و زمان خود نیستند بلکه می‌توانند بر سال‌های آتی و حتی نسل‌های آینده اثرگذار باشند. این گونه اتفاقات، تاریخ یک ملت و کشور را رقم می‌زنند.

برای مثال می‌توان به شواهد تاریخی از جمله ملی شدن صنعت نفت و کودتا، جدایی بحرین و قرارداد‌های بعد از جنگ با روس‌ها و... اشاره کرد. اتخاذ تصمیم درست در چنین مقاطع تاریخی‌ای، سرنوشت یک ملت و یک جامعه را تعیین می‌کند و سبب تغییرات زیادی در آینده کشور‌ها و ملت‌ها می‌شود.

حمله رژیم اسراییل به کنسولگری ایران و پاسخ ایران به این حمله از جمله حوادث مهم تاریخی سرزمین‌مان ایران عزیز محسوب می‌شود.

معتقدم در این شرایط، سه گروه عمده اجتماعی باید نسبت خود با این نوع پدیده‌ها را به گونه‌ای تنظیم کنند که به طور اساسی بلوغ ملی در آن متبلور باشد. در این میان، مهم‌ترین و تاثیرگذارترین گروه، دولت است. دولت به عنوان تصمیم‌گیرنده در این شرایط - که از جانب ملت تصمیماتی را برای حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت و حفظ غرور ملی و شیوه ایجاد همبستگی ملی و هویت جمعی می‌گیرد - مهم‌ترین عامل تاثیرگذار محسوب می‌شود. نهاد‌های میانی، روشنفکران، گروه‌های مرجع، رسانه‌ها و آنانی که صدای‌شان میانجی و میانه‌ای بین دولت و جامعه هستند و نهایتا برآیند افکار عمومی جامعه با همه کلیت و تنوع‌های موجود در درون آن، سه گروهی هستند که نوع تفکر و کنش آن‌ها در این شرایط بسیار تعیین کننده است.

معمولا در این شرایط که بحث سیاست‌های داخلی و خارجی و همچنین امنیت داخلی و خارجی دچار در هم تنیدگی می‌شوند و اتفاقا مفهوم امنیت ملی نیز ناشی از چنین تنیدگی‌ای هست - به‌رغم اینکه ذهنیت گذشته جامعه از دولت و نوع رابطه آن باخواسته‌های اقشار مختلف بر واکنش جامعه در مقابل تهدید خارجی اثرگذار است - تجارب تاریخی نشان می‌دهند که تصمیمات غلط و حتی مواضع یک جامعه در حال جنگ، منجر به نوع تصمیم طرف خارجی برای چگونگی تداوم جنگ و فشار بر یک ملت تاثیرگذار است.

نوع گفتمان صورت گرفته در جامعه و همچنین نوع نسبتی که دولت با جامعه برقرار می‌کند، همگی بر تعیین شرایط تصمیم‌گیری و اقدام - به‌خصوص از سوی تهدید خارجی - اثرگذار خواهد بود، (مانند انصراف جورج بوش از حمله به ایران)؛ لذا من معتقدم هر سه گروه در این شرایط باید ملاحظاتی را مدنظر قرار بدهند.

۱- در این میان، نخستین نکته فهم درست ماجرا و تحلیل درست از آن است. پاسخ ایران به حملات مکرر رژیم اسراییل با حاشیه‌ها و خوانش‌های متفاوتی همراه شده است. معتقدم حال که به این مرحله رسیده‌ایم، مصالح ملی ما ایجاب می‌کند فعلا کانون بحث و جهت‌گیری‌ها بر پاسخ دفاعی ایران، احتمال شرارت بیشتر اسراییل، اثرات آن بر جامعه و ملت ایران و نیز موقعیت ایران در منطقه و جهان در درازمدت متمرکز شود.

مشاهده می‌شود که بسیاری، این رخداد را با سیاست‌های داخلی و نگرانی‌های‌شان از سیاست‌های داخلی ترکیب کرده و بر اساس آن در مورد واقعه صحبت می‌کنند. ماجرا از این قرار است که رژیم اسراییل مدت‌هاست با عملیات ایذایی و تروریستی خود، قصد تضعیف ایران را دارد.

به اعتقاد من کینه و شرارت اسراییل - برخلاف ادعای بسیاری - ارتباطی تام به موضوع غزه ندارد. نگاه کنید به لیست ترور‌هایی که اسراییل در سال‌های گذشته در ایران انجام داده است. به طوری که در بسیاری از این ترورها، با پیام‌های مختلف و کنایه‌آمیز ایران را مورد خطاب قرار داده است. به عنوان مثال خرابکاری‌ها در نیروگاه‌ها، هک کردن‌ها که مدت‌هاست درحال تکرار است و همچنین ترور دانشمندان هسته‌ای در داخل کشور و سایر اقدامات خرابکارانه‌ای که رژیم اسراییل مدت‌هاست دنبال می‌کند.

بر اساس فهم خودم از امنیت ملی، معتقدم اقدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک اقدام درست، شایسته، به‌موقع و در جهت منافع ملی و امنیت درازمدت ایران‌زمین صورت گرفته است. فکر می‌کنم در صورتی که ما پاسخی مناسب به رژیم اسراییل نمی‌دادیم، فردا حتی همسایگان بسیار ضعیف هم که شواهدی از آن را در همین چند وقت اخیر دیدیم برای ما گردن‌کشی می‌کردند. بدون شک تلاش برای کوچک‌انگاری ایران آنقدر تداوم می‌یافت که تبعات خوشایندی برای ایران به دنبال نداشت.

۲ - نوع عملیات هم قابل ارزیابی است؛ به نظرم این عملیات بیشتر جنبه اثبات توانایی و اقتدار داشت. به گونه‌ای که جان انسان‌ها در معرض خطر قرار نگیرد. البته این نکته هم قابل تامل است که اگر انسان‌های زیادی آسیب‌دیده و کشته می‌شدند هدف از این عملیات، کشتار تلقی می‌شد؛ حالا که یک پایگاه نظامی مشخص هدف قرار گرفته شده، بهانه‌جویی‌ها به نوع دیگری عنوان می‌شود. من معتقدم از نظر نوع عملیات، زمان آن و همچنین اصل عملیات، کاری درست، حساب شده و در جهت منافع ملی ایران بوده است.

ارسال نظرات