صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۲۱۹۶۶
«احمدی‌نژاد زمانی خودش را می‌تواند نشان بدهد که به عرصه و انتخابات ریاست‌جمهوری بیاید و قطعا هم خواهد آمد. او تقریبا آماده است، مقدمات کار را فراهم کرده و تیم خودش را نیز تغییر داده است. آنان برای اینکه برای انتخابات سال ۱۴۰۴ بیاید، جلسات خصوصی برگزار می‌کنند. جلسات به صورت محرمانه در خانه آقای احمدی‌نژاد یا ویلایی که در دماوند دارند، در شهرستان‌ها و مکان‌های مخفی برگزار می‌شود. کمابیش از روی ارتباطات با محافظان او می‌توان فهمید که کجا می‌رود یا کجا نمی‌رود. »
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۲ - ۱۳ فروردين ۱۴۰۳

عباس امیری‌فر گفت: احمدی‌نژاد کمی سرخورده شده که چرا مقامی ندارد و به مجمع تشخیص رفته که به‌طور کامل اپوزیسیون نشود. در مجمع تشخیص هم سرش گرم است، اما با چه کسی؟ با آقای صادق لاریجانی که سال‌ها با هم درگیر بودند حال رئیس ایشان است.

به گزارش خبرآنلاین، در ادامه گفتگوی عباس امیری‌فر، فعال سیاسی اصولگرا را می‌خوانید:

* از مجموعه صحبت‌های شما می‌توان دو چهره از احمدی‌نژاد مشاهده کرد. یکی از چهره‌ها به قول شما با مردم روستا می‌نشیند و نان و پنیر می‌خورد، چهره دیگر با آقای مشایی و بقایی ناهار خورده و با آقای محصولی ارتباط دارد. کدام یک از این چهره‌ها واقعی است؟

روحیه و ذات احمدی‌نژاد اینطور است که واقعا مردمی بوده و کسی که با او گفتگو می‌کند، آن روحیه ساده‌زیستی و مردمی بودن را احساس می‌کند.

* یعنی نقش بازی نمی‌کند؟

خیر، نقش بازی نمی‌کند، اما شاید استدلالی داشته باشد. بالاخره کسی می‌خواهد کار سیاسی کند، پول می‌خواهد و چه بهتر که برای این پول از یاران نزدیک خودش استفاده کند. در حال حاضر نیز بسیاری از گروه‌های سیاسی اینگونه هستند و زمانی که کف‌گیرشان به ته‌دیگ می‌خورد، مجبور خستند اسپانسری برای خود داشته باشند.

* یعنی شما فکر می‌کنید که در تفکراتش به شعار معروف «هدف وسیله را توجیه می‌کند» معتقد است؟

آن زمان اعتقادی نداشت، اما الان معتقد است. آن زمان ما در جلساتی که برگزار می‌کنیم صادقانه برخورد کرده و موضع می‌گرفت. رهبری هم زمانی که ایشان در شهرداری یا استاندار بود، کار کرده بودند، شناخت داشتند و از ایشان دفاع می‌کردند. البته، برخی‌ها می‌گویند حضررت آقا همه دولت‌ها را تایید کردند و درست هم می‌گویند.

منتهی یک مسئله‌ای است و آن قدرت است. یعنی زمانی که انسان یک مسئولیت مهمی می‌گیرد، به‌قدری دستش باز است که زمانی که از آن مسئولیت کنار می‌رود، سکته کرده و فوت می‌کند. نمی‌خواهم اسم بیاورم، اما افرادی بودند که تا این حد مسئولیت برایشان مهم بود، چون دستشان باز است. به عنوان مثال، من کار‌های فرهنگی کرده و بودجه فرهنگی را در دست داشتم، احساس می‌کردم که کار‌های زیادی را می‌توان انجام داد و اگر فردی بی‌تقوا در این مسئولیت باشد، کار‌های زیادی می‌تواند بکند.

افراد بسیاری به من مراجعه کرده و می‌خواستند که من را بخرند، اما با آنان برخورد کرده و می‌گفتم مسئله مالی، مسئله بیت‌المال است. اگر وصیت پدرم و تدینی که داشتم نبود، ممکن بود که من هم فریب بخورم؛ لذا این اتفاقات نتیجه قدرت است.

احمدی نژاد به محافظش گفته بود ببینید چه استقبالی از من می‌کنند

از ۴۰ میلیون نفری که در انتخابات شرکت کرده بودند، ۲۵ نفر به احمدی‌نژاد رأی داده بودند و او ناخودآگاه احساس قدرت می‌کرد. ما طلبه‌ی مدرسه مجتهدی بودیم و هفته‌ای یکبار برای ما کلاس اخلاق گذاشته و می‌گفتند که وقتی بالای منبر رفته و ۲۰ نفر پای آن منبر نشسته‌اند، احساس غرور نکنید و این اختلاقیات را در حوزه علمیه برای ما تشریح می‌کردند.

فلذا، احمدی‌نژاد زمانی که دید در لبنان، آنطور از او استقبال می‌کند، احساس قدرت کرد. من یک مثالی می‌زنم که ببینید غرور چه می‌کند، با یکی از محافظان او که صحبت می‌کردم به من گفت، زمانی که احمدی‌نژاد به استان یزد رفته بود به یکی از محافظان خود گفته بود؛ «این مردم را ببینید چه استقبالی از من کردند، آیا زمانی که رهبری هم آمده بود، این اندازه استقبال کردند؟ از من استقبال بیشتری شد یا از ایشان؟»

یعنی ناخوادگاه است و انسان که معصوم نیست، احساس غرور می‌کند. همچنین او تمام تلاش خود را می‌کند که دوباره به قدرت برگردد و همچنین سرخورده است. زمانی که روسای‌جمهور کنار می‌روند، آقا یک مشاورتی به آنان می‌دهد، به آقای کروبی ساختمان بزرگی در بیت داده بودند یا به آقایان روحانی و خاتمی هم پیشنهاداتی دادند که آنان قبول نکردند.

احمدی‌نژاد کمی سرخورده شده که چرا مقامی ندارد و به مجمع تشخیص رفته که به‌طور کامل اپوزیسیون نشود. در مجمع تشخیص هم سرش گرم است، اما با چه کسی؟ با آقای صادق لاریجانی که سال‌ها با هم درگیر بودند حال رئیس ایشان است.

برخی از دوستان به او می‌گویند به نوعی ذلت را قبول کرده‌ای و کسی را که دوست نداشتی حالا رئیس تو است. این نکاتی است که بالاخره برای انسان پیش می‌آید و باید دعا کنیم که خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.

* یعنی فکر می‌کنید حضور آقای احمدی‌نژاد در مجمع تشخیص، صبر نظام بود؟

بالاخره خوبی مدیر همین است، یعنی رهبری چتر خود را برای همه باز کردند تا آنجایی که می‌توانند نمی‌گذارند در دامن دشمن بغلتند. روش آقا همیشه همین‌طور بوده و نمی‌خواهند فردی را از خودشان دور کنند. برای ایشان تفاوتی ندارد که در انتخابات آقای خاتمی یا دیگری بیایند، البته رهنمود‌هایی را دارند، اما زمانی که مردم انتخاب می‌کنند، ایشان می‌پذیرد. آقای خاتمی علی‌رغم اینکه از جناح مقابل بود با رهبری تعامل می‌کرد، اما احمدی‌نژادی که این همه حضرت آقا از ایشان حمایت کرد، در کمال ناجوانمردی به رهبری کنایه زده و علیه ایشان صحبت می‌کند.

میرحسین موسوی قطعا رئیس‌جمهور می‌شد اگر...

لذا، صبر و حوصله حضرت آقا خیلی خوب است که ایشان را نگه داشتند تا به آن سمت نرود. آقا جذب حداکثری را در نظر گرفته و سعی می‌کنند حداقل دفع را کنند. در ماجرای سال ۸۸ نیز با خود آقای میرحسین موسوی چندین‌بار جلسه گذاشتند که ایشان، این موضع‌ها نگیرد و به دامن دشمنان نرود، ولی متاسفانه آقای موسوی نپذیرفت.

اگر ایشان مقداری صبر کرده و از بیانات رهبری تمکین می‌کرد، قطعا دوره بعد رأی آورده و رئیس‌جمهور می‌شدند. این یکی از اشتباهات آقای موسوی بود. معمولا بزرگان اشتباهات‌شان زیاد است، یعنی کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباه می‌شود و باید مراقبت کنند. از این جهت بود که متاسفانه به دام فرد دیگری افتاد.

* این صبر ممکن است کدام نقطه به پایان برسد؟

صبر چه کسی؟

احمدی نژاد متوهم است و فکر می‌کند نظام به بن بست می‌خورد و به او می‌گویند بیا

* صبر نظام دربرابر آقای احمدی نژاد.

این به عملکرد ایشان بستگی دارد. در حال حاضر ایشان رویه‌ی خود را عوض کرده و سکوت پیشه کرده است. احتمالا ایشان دوباره برای انتخابات ریاست جمهوری خواهد آمد و علت سکوت او تشنه کردن مردم است. احمدی‌نژاد متوهم بوده و یکی از توهمات او این است که دولت رئیسی زمین خورده و نظام مجبور می‌شود به من رجوع کند. بالاخره او پایگاه‌هایی هم در مردم دارد؛ لذا او تصور می‌کند وقتی نظام به بن‌بست بخورد، مجبور می‌شود به من بگوید روی کار بیا. درصورتی که من این فکر را نمی‌کنم، یعنی بعید می‌دانم نظام به سمت کسی که خودش را نشان داده و تغییراتی کرده است، برود، ولی ایشان این توهم را دارد.

* آقای علیرضابیگی از چهره‌های نزدیک به آقای احمدی‌نژاد، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین بیان کردند که آقای احمدی‌نژاد دیگر نمی‌خواهد کنشگری سیاسی کند، نظر شما چیست؟

خیر، آقای علیرضابیگی هم ابن‌الوقت است. ایشان در واقع با توجه به اینکه عملکردش در مجلس خیلی خوب نبود، مقداری جریان‌سازی کرد. با توجه به اینکه آقای مشایی به کوه‌های شمال رفته و آقای بقایی هم ۱۵ سال محکومیت دارد، آقای احمدی‌نژاد حتی در قدرت هم باشد دیگر نمی‌تواند به آنان رجوع کرده و مهره‌های سوخته هستند؛ لذا او به‌دنبال مهره‌های جدیدی است. آقای علیرضابیگی تصور می‌کند یکی از مهره‌های نزدیک به ایشان و جای آقایان مشایی و بقایی است، اما زمانی که موقعیتش فراهم شود، احمدی‌نژاد از او هم استفاده نمی‌کند.

جلسات خصوصی احمدی نژاد برای انتخابات ۱۴۰۴

با توجه به اینکه شورای‌نگهبان نیز آقای علیرضابیگی را ردصلاحیت کرده است، بنابراین ایشان نمی‌تواند مطرح باشد. ممکن است یکی از چهره‌های نزدیک به ایشان باشد، اما نمی‌توان به حرف‌های استناد کرد. مقدمات کار مشخص است، احمدی‌نژاد زمانی خودش را می‌تواند نشان بدهد که به عرصه و انتخابات ریاست‌جمهوری بیاید و قطعا هم خواهد آمد.

او تقریبا آماده است، مقدمات کار را فراهم کرده و تیم خودش را نیز تغییر داده است. آنان برای اینکه برای انتخابات سال ۱۴۰۴ بیاید، جلسات خصوصی برگزار می‌کنند. چون از نظر سنی هم ممکن است دیگر نتواند در انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کند، پس این دوره قطعا خواهد آمد.

* آقای امیری‌فر، شما تیم جدید ایشان را می‌شناسید؟

من نمی‌شناسم، اما دورادور شنیده‌ام. یکی از این افراد آقای علیرضا بیگی است، اما آقایان جوانفکر، تمدن، شیخ‌الاسلام یا آقای موسوی هم با او همکاری می‌کنند و یک‌سری افراد هم جدید هستند. شبیه آقای علیرضابیگی زیاد است.

* یعنی به صورت هفتگی جلسات مشخصی دارند؟

بله جلسات مرتبی دارند.

امیری فر: احمدی‌نژاد با تیم جدیدش جلسات محرمانه دارد /قالیباف نباید درباره فرزندانش سکوت می‌کرد /محصولی مستاجر بود، اما یکدفعه ثروتی بهم زد

* روی بحث انتخابات متمرکز هستند؟

بله، اما این جلسات به صورت محرمانه در خانه آقای احمدی‌نژاد یا ویلایی که در دماوند دارند، در شهرستان‌ها و مکان‌های مخفی برگزار می‌شود. کمابیش از روی ارتباطات با محافظان او می‌توان فهمید که کجا می‌رود یا کجا نمی‌رود. همه شواهد نشان می‌دهد که ایشان برای آینده برنامه خواهد داشت و علت سکوت او همین است که در زمان خودش وارد صحنه شود.
احمدی‌نژاد دلش می‌خواست که انتخابات سرد باشد

* آقای امیری‌فر، انتخابات سال ۱۴۰۰ توسط آقای احمدی‌نژاد تحریم شد و ایشان رأی ندادند. اما در انتخابات اسفندماه در لحظات آخر رفتند رأی دادند و حتی عکسی نیز از ایشان منتشر نشد. فکر می‌کنید این رأی دادن در لحظه آخر معنای سیاسی دارد یا ایشان کاندیدایی در مجلس داشت یا...؟

خیر، ایشان کاندیدای مثل آقای علیرضابیگی قطعا ندارد. یعنی کاندیدا‌ها هم می‌دانند که شورای‌نگهبان حساس است و اگر ارتباطی وجود داشته باشند، آنان را ردصلاحیت می‌کند. ممکن است بعدا تعدادی از افراد خودشان بیایند و از رأی احمدی‌نژاد استفاده کنند و در آن شهرستان رأی بیاورند. چنانچه در انتخابات هم شاهد بودیم.

اما درباره اینکه پرسیدید چرا احمدی‌نژاد در انتخابات شرکت کرد، برای اینکه او نمی‌خواهد خودش را حذف کند. یعنی اگر او اینبار نیز انتخابات را تحریم می‌کرد حذف می‌شد. منتهی اینکار را خیلی حساب شده انجام داد. چرا او صبح در انتخابات شرکت نکرد؟ برای اینکه او طرفدارانی دارد و آنان هم در انتخابات شرکت می‌کردند. احمدی‌نژاد دلش می‌خواست که انتخابات سرد باشد و در لحظه آخر برای رأی دادن رفت که بگوید من هنوز با نظام هستم. در واقع امیدی داشته باشد که شورای‌نگهبان او را تایید کند.

همچنین او این تصور را دارد که یک تغییرات عمده در شورای‌نگهبان به‌وجود خواهد آمد و مثلا آقای جنتی نیست و اعضای جدید شورای‌نگهبان ممکن است تجدیدنظر کنند. درحالی که اصلا بحث شورای‌نگهبان نیست و نظام اینجا رسیده که او فعلا یک کار مخصوصی مثل مجمع تشخیص مصلحت داشته باشد تا بتوان او را کنترل کرد.

ایشان با این تحلیل در آن ساعت رفت رأی داد و هدفش این بود. اما در دوره قبل روش دیگری داشت. اما بعد دید اگر بخواهد دوباره تعامل کند حداقل یک راهی دارد که بگوید من نیز به انتخابات لبیک گفتم. حضرت آقا به صراحت فرمودند که کسانی که در انتخابات شرکت نکنند، باید در اسلام آنان شک کرد و او نیز خواست بگوید من با رهبری هستم.

احمدی‌نژاد فکر می‌کرد اگر قهر کند مردم به خیابان‌ها می‌ریزند

* می‌گویند که آقای احمدی‌نژاد پایه‌گذار تفرقه و اختلاف میان اصولگرایان بود، آیا واقعا بود؟

بی‌تاثیر نبود و بالاخره این اتفاق افتاد دو سال آخری که معارضه با ایشان شدید شد، جای دفاع نگذاشت و من شنیده‌ام حضرت آقا در آن ۱۱ روزی که احمدی‌نژاد به قهر رفته بود، فرموده بودند؛ «اگر می‌خواهید وزیر را بردارید، بردارید، اما اکنون زمان آن نیست، شما چند نفری را معرفی کنید ما بررسی می‌کنیم.»

قانونا نیز نظر آقا باید باشد، ولی در آن ۱۱ روزی که ما با آقای احمدی‌نژاد بودیم، تصور می‌کرد که مردم به خیابان‌ها بریزند. یعنی توهم داشت که اگر قهری صورت بگیرد، باعث شده مردم به خیابان‌ها بیایند که الا و بلا باید احمدی‌نژاد باشد، اما در آن ۱۱ روز دید که از این خبر‌ها نیست.

طرح عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد آماده شده بود، اما رهبری جلوی آن را گرفتند زیرا...

مجلس نیز به‌طور جدی طرح عدم کفایت سیاسی احمدی‌نژاد را مطرح و آماده کرده بود، بسیاری از اصولگرایان نیز امضا جمع کرده و نمی‌خواستند اجازه بدهند او دوسال آخر را بیاید و برای دومین بار عدم کفایت یک رئیس‌جمهور در تاریخ انقلاب اسلامی داشت اتفاق می‌افتاد که رهبری جلوی این قضیه را گرفتند.

حضرت آقا فرمودند: «تا آخر با ایشان همکاری کنید.» همین‌طور نیز شد و ایشان اجازه ندادند که جریان بنی‌صدر دوباره اتفاق بی‌افتد. اعمال ایشان باعث شده بود که اصولگرایان و نظام به جایی برسند که عدم سیاسی احمدی‌نژاد را مطرح کنند، حتی برخی‌ها الترناتیو هم مشخص کرده بودند که چه کسی رئیس جمهور موقت شود تا انتخابات جدید برگزار شود، اما حضرت آقا نگذاشتند و مسیر ادامه پیدا کرد.

* در حال حاضر کدام طیف سیاسی نماینده تفکر ایشان است؟

طیف سیاسی خاصی نیست، البته پایداری‌ها کمابیش تداعی کننده تفکر ایشان هستند، اما موضع نمی‌گیرند. زمانی که آقای محصولی به عنوان دبیرکل این جبهه از آقای احمدی‌نژاد تمام قد دفاع می‌کند، تداعی می‌شود که همه با تفکر احمدی‌نژاد موافق هستند، اما من با تک تک اعضای این جبهه مانند آقاتهرانی و بقیه صحبت می‌کنم، می‌گویند اینگونه نیست و منتقد جدی احمدی‌نژاد هستیم.

حتی می‌گویند که این گروه را هم تشکیل دادند که جبهه پایداری از احمدی‌نژاد جدا باشد و افرادی که موافق نظام بوده و مخالف احمدی‌نژاد هستند، به ما جذب شوند. تفکرشان این است، اما با مصاحبه‌ای که آقای محصولی کرد و احمدی‌نژاد نیز اظهارنظری نداشت، نشان از آن دارد که به آن سمت می‌روند که دوباره دور و بر احمدی‌نژاد جمع شوند.

* شریان چطور؟

شریان که نمونه آن آقای بذرپاش است، زمانی که ایشان می‌خواست شریان را تشکیل بدهد، حضرت آقا نظرشان این بود که دولتی‌ها نباید دخالت کنند و آقای بذرپاش در سایه شریان را اداره می‌کرد. بیشتر کار‌ها را آقای سیدمهدی هاشمی انجام می‌داد و کمتر تداعی‌کننده تفکر احمدی‌نژاد هستند مگر اینکه بخواهند از سبد رأی او استفاده کنند.

ولی این مسئله را بعید می‌دانم، آقای بذرپاش در دولت نیز با احمدی‌نژاد اختلاف داشتند و کنار گذاشته شد. بعید می‌دانم که با او هماهنگ باشند. ممکن است در مجلس ختمی شرکت کنند و سلام و علیکی کنند، اما آقای بذرپاش به دلیل اعمال احمدی‌نژاد نسبت به او موضع دارد. همانطور که در دولت نیز کنار گذاشته شد.

ارسال نظرات