صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

آزمون نگاه ملی برای مسئولان
با استقبال مردمی از بازیکنان فوتبال ساحلی شرایط کاملا متفاوت شده، ولی حالا سؤالی که ذهن را درگیر کرده، این است که چطور برای حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی که با کسب نتایج تحقیرآمیز (شکست ۶ بر ۲ مقابل انگلیس) همراه شده، همه نهاد‌ها آستین را بالا زدند، ولی تیمی که عنوان سومی جام جهانی را در کارنامه دارد به حال خود رها شده است.
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۶ - ۰۸ اسفند ۱۴۰۲

روزنامه شرق نوشت: تیم ملی فوتبال ساحلی ایران روز یکشنبه با شکست‌دادن بلاروس در دیدار رده‌بندی جام جهانی به عنوان سومی دنیا رسید؛ عنوانی ارزشمند که کم از قهرمانی نبود. ایران در این دوره با ارائه بازی‌های جذاب، برزیل، برترین تیم دنیا را در نیمه‌نهایی حسابی کلافه کرد و چه بسا اگر با تجربه بیشتری عمل می‌کرد می‌توانست به جای این تیم اهل آمریکای جنوبی، برای اولین بار در تاریخ، قهرمان جام جهانی شود.

البته که با توجه به اختلاف تجربه و مدت زمان فعالیت در فوتبال ساحلی بین دو کشور ایران و برزیل، همین عنوان سومی، که دومین عنوان ایران از هشت دوره حضور در ادوار مختلف جام جهانی است، دستاورد خوبی محسوب می‌شود. بازیکنان فوتبال ساحلی در شرایطی به این عنوان ارزشمند رسیدند که پیش از این هم در رقابت‌های فوتبال بین‌قاره‌ای قهرمان شده و حسابی مورد استقبال قرار گرفته بودند. از سوی دیگر، این تیم با یکه‌تازی در آسیا هم قدرت بی‌بدیلی نشان داده است.

با وجود ثبت چنین افتخاراتی، ولی پرسش اصلی اینجاست که چرا این نسل و چنین بازیکنانی چندان مورد توجه نهاد‌های رسمی، به ویژه مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال قرار نمی‌گیرند. پاسخ به این سؤال می‌تواند زوایای مختلفی داشته باشد؛ داستان رفتار بازیکنان تیم ملی فوتبال ساحلی ایران در رقابت‌های بین‌قاره‌ای از یاد نرفته است، ولی در بازگشت از تورنمنتی که با جام قهرمانی برایشان همراه بود، از سوی فدراسیون رفتار درخوری صورت نگرفت. مسئولان امر چهار بازیکن این تیم را محروم کردند که گل سرسبدشان محمد احمدزاده، کاپیتان خوش‌اخلاق این تیم بود. هرچند در ادامه، دو بازیکن این تیم مورد بخشش قرار گرفته و حتی در همین جام جهانی هم در ترکیب ایران بازی کردند، ولی بی‌توجهی به فوتبال ساحلی، همچنان ادامه داشت.

عدم استقبال رسانه‌های نزدیک به دولت از دستاورد این تیم نیز یکی دیگر از دلایلی است که نشان می‌دهد، این جوانان آن‌طورکه باید مورد توجه قرار نگرفته‌اند. البته که با استقبال مردمی از بازیکنان فوتبال ساحلی شرایط کاملا متفاوت شده، ولی حالا سؤالی که ذهن را درگیر کرده، این است که چطور برای حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی که با کسب نتایج تحقیرآمیز (شکست ۶ بر ۲ مقابل انگلیس) همراه شده، همه نهاد‌ها آستین را بالا زدند، ولی تیمی که عنوان سومی جام جهانی را در کارنامه دارد به حال خود رها شده است.

این یکی از آن دست تبعیض‌هایی است که نمی‌شود با چند خط توضیح، توجیهی برایش پیدا کرد. تیم ملی فوتبال ایران در حالی در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، ضعیف‌ترین نتایج دورانش را کسب کرد، که همین چند وقت پیش در جام ملت‌های آسیا که سطحی به مراتب ضعیف‌تر و پایین‌تر از جام جهانی دارد، نتوانست موجبات رضایت مخاطبان را فراهم کند. با وجود کسب چنین نتایجی، ولی پاداش‌هایی که برای آن‌ها در نظر گرفته شده خیره‌کننده است. پیش از این مصوب شده بود که بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران به ازای هر برد خارج از خانه رقم پنج‌هزار و ۵۰۰ یورو و به ازای هر برد خانگی سه‌هزار و ۵۰۰ یورو پاداش دریافت کنند. این‌ها منهای جنجال بزرگ دریافت حواله واردات خودروی خارجی است که پس از کسب سهمیه حضور در جام جهانی نصیبشان شد و ظاهرا قرار است از آن‌ها پس گرفته شود.

حالا در کنار این مورد، بد نیست داستان بازیکنان تیم ملی فوتبال ساحلی ایران مرور شود که تعدادی از آن‌ها در گلخانه کار می‌کنند و تعدادی در نانوایی. چطور وقتی آن‌ها بدون داشتن قرارداد‌های میلیاردی و دریافت آپشن‌های نجومی، به این سطح از افتخار در دنیا می‌رسند، از سوی مسئولان نادیده گرفته می‌شوند؟ این‌ها همه در شرایطی است که تازه فقط سه هفته است مقرر شده به بازیکنان تیم ملی فوتبال ساحلی ایران، پاداش اندکی تعلق بگیرد. تا همین سه هفته پیش و به واسطه بند‌های موجود در آیین‌نامه پاداش قهرمانان، اصلا بازیکنان فوتبال ساحلی، حتی در صورت کسب قهرمانی در جام جهانی هم در فهرست پاداش‌های مسئولان قرار نداشتند، ولی ظاهرا رایزنی‌های وزیر ورزش باعث شده تا از این به بعد، آن‌ها هم در این آیین‌نامه جایی برای دریافت پاداش داشته باشند.

نکته عجیب داستان که تبعیض به وجود آمده را زننده‌تر می‌کند، این است که فوتبال ساحلی از مدت‌ها قبل تبدیل به یکی از قدرت‌های آسیا و دنیا شده، ولی از سوی مسئولان نادیده گرفته شده است. حالا تفاوت بزرگ اینجاست که برای تحقق شعار «ایران قوی، ورزش قوی» آیا اصولا چنین رفتار دوگانه‌ای مورد پسند است یا خیر؟ شاید مسئولان امر در توجیه چنین تبعیضی از تفاوت سطح مسابقات و میزان استقبال از دو رشته فوتبال و فوتبال ساحلی بگویند، ولی واقعیت ماجرا این است که خواه یا ناخواه، این تیم فوتبال ساحلی مورد توجه مردم قرار دارد و اگر مردم آن‌طور که در اظهارات مسئولان عنوان شده، مهم‌ترین هستند، پس، باید به این تیم و جوانانش بهای بیشتری دارد.

در مورد نکته دوم که تفاوت سطح رقابت‌ها و میزان استقبال جامعه جهانی به فوتبال ساحلی است، راه‌حل دیگری پیش‌رو است؛ اگر بازیکنان تیم ملی با آن نتایج بحث‌برانگیز شایسته دریافت پاداشی به اندازه حواله واردات خودروی خارجی به ایران هستند، به این تیم دست‌کم حواله واردات موتورسیکلت خارجی داده شود تا مشخص شود که به غیر از اهتزاز پرچم ایران در جوامع بین‌المللی، برای مسئولان، خودی و غیرخودی و دسته‌بندی‌های جناحی وجود ندارد.

به هر روی، توجه به این تیم و مهم برشمردن دستاوردش، آزمون مهمی برای مسئولانی است که پیش از این بار‌ها در حرف تأکید کرده‌اند همه را به یک چشم می‌بییند. حالا فراتر از حرف، نیاز به عمل است؛ این گوی و این میدان.

ارسال نظرات