فرارو- پخش مستندی با نام «عمامه صورتی» در شبکههای اجتماعی، با واکنشهای گستردهای همراه شده است. این مستند ۳۰ دقیقهای ساخته حسین شمقدری است که پیشتر نیز مستندهایی با عناوینی از جمله؛ «دادگاه حمیدنوری»، «انقلاب جنسی» و «۳۳ سال سکوت» ساخته است.
به گزارش فرارو، حسین شمقدری در فیلم خود از حسین صفری بازی گرفته است که در فضای مجازی با نام «آخوند تکواندوکار» شناخته میشود. حسین صفری که سابقه بازی در سریال تلویزیونی «پایتخت» را نیز در کارنامه دارد، در سکانسهای مختلفی از این فیلم مستند، با جوانانی که برخی بدون حجاب هستند هم صحبت میشود.
حسین شمقدری، کارگردان این فیلم، فرزند جواد شمقدری معاون سازمان سینمایی و مشاور رئیسجمهور در دولت محمود احمدینژاد است. شمقدری سعی کرده سکانسهای مختلف عمامه صورتی را در فضاهایی متنوع، فیلمبرداری کند. در کنار تنوع سکانسها، موضوعات متعددی نیز در این فیلم مطرح میشود که از حجاب تا فسادهای مالی و اشرافیگری گسترده است. با این وجود بسیاری از پرسشهایی که پس از تماشای این مستند در ذهن مخاطب نقش میبندد، بی جواب میماند.
برخی رسانههای اصولگرا نسبت به پخش این مستند، واکنشهای مثبتی نشان نداند، برای مثال خبرگزاری تسنیم نوشت: «شمقدری بعضاً فرهنگ و مسئله اجتماعی را تبدیل به امر تجاری میکند و به جای آن که به عمق برود و به حل واقعیتر مسائل کمک کند، سودِ خود از آن مسئله را تأمین میکند. او مسئله و تابوها را، بهویژه درحوزه زنان و جنسی، میشناسد، ولی مستندهایش را در این حوزهها بهنحوی میسازد که شائبه تجارت با تابوها را بیشتر به ذهن متبادر میکند، تا مستندسازی تحقیقی و عالمانه».
یکی از نکاتی که درباره عمامه صورتی، مورد نقد برخی کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت این بود که آیا همه سینماگران میتوانند در ساخت فیلمهای مستند یا غیرمستند خود از حضور و تصاویر زنان بی حجاب استفاده کنند؟ و اساسا هدف نهایی از ساخت این فیلم چه بود؟ برخی دیگر اما، با کامنتهای خود از این فیلم دفاع کرده و معتقدند شاید ساخت این فیلم به منزله توجه به نظرات طیف جوان جامعه درخصوص مسائلی همچون حجاب باشد.
فاضل میبدی با بیان اینکه تعریف و انتظاری که برای روحانیت در عرف مردم و فرهنگ جامعه وجود داشت، تعریف دیگری بود؛ گفت: «تعریفی روحانیت مبتنی بر افرادی است که از گناهی دور هستند و مردم را به اعمال نیک دعوت میکنند، در کارهای خیر شریک هستند، خدمات اجتماعی انجام میدهند و دین خداوند را میشناسند و معرفی میکنند. اما زمانی که روحانیت در جریان حکمرانی حداکثری قرار گرفت که خود اعمال اشتباه را انجام داد و یا اگر دیگران کار اشتباهی مرتکب شدند، روحانیت در جهت توجیه کارهای اشتباه دیگران قدم برداشت، طبیعیاست که جامعه تعریف خود و نگاه خود از روحانیت را تغییر میدهد. روحانیت هم اکنون در جامعه ما، جایگاه خود قرار نگرفته، بلکه در جایی دیگر قرار گرفته است که جای او نیست.»
فاضل میبدی در ادامه با بیان اینکه حجاب مسئله چندم ما است؟ گفت: «یک شهروند، در جامعهای که زندگی میکند، حقوق زیادی دارد. حق حیات دارد، حق محیط زیست، شغل، رفاه اجتماعی و دهها حقوق ذاتی و فطری دارد. تا زمانی که حقوق اولیه شهروندانمان را براورده نکنیم، این مسئله حل نمیشود. یکی از حقوق اولیه، رعایت عدالت اجتماعی است. باید در جامعهای زندگی کنیم که در آن هوای پاک وجود داشته باشد، جامعهای که در آن، فقر و مشکلات اجتماعی نباشد. نمیشود که همه این مسائل را رها کنیم و مستقیم برویم به این سمت که به افراد بگوییم حجابت را درست کن. این روشها در جامعه ما جواب نمیدهد، مثل این که ابگوشت درست کنیم، ولی گوشت، ادویه و حبوبات در آبگوشتمان نریزیم. موقعی که حقوق انسانها را در جامعه رها کردیم و به سراغ تکالیفشان رفتیم، مشخص است که راه را اشتباه رفته ایم.»