صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۶۴۴۱۸
احمد زیدآبادی نوشت: از نگهبان، سراغ ویلای آل احمد را گرفتم. با دست اشاره‌ای به عمق دریا کرد و گفت: تا چند سال پیش نوک ساختمان از آب بیرون بود و از اینجا دیده می‌شد، اما چند سالی است که به کلی زیر آب رفته و هیچ اثر و آثاری از آن دیده نمی‌شود!
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۲

احمد زیدآبادی در یادداشتی با عنوان «جلال آل احمد و دریای خزر!» در روزنامه اعتماد نوشت: در طول چهار دهه اخیر جلال‌آل احمد هم به اندازه کافی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و هم به همان اندازه فحش خورده است. هر دو هم نوش جانش! آدم عجولی که در استفاده از واژه‌ها احتیاط لازم را به خرج نمی‌دهد، خواه نا خواه این بلا سرش می‌آید.

قبلا نوشته بودم که می‌توان با تمام نقطه نظرات جلال مخالف بود، اما نمی‌توان او را دوست نداشت، یا به کلامی دیگر از او کینه به دل گرفت. نسل ما، در نوجوانی با نوشته‌های جلال زیسته و از مدیر مدرسه‌اش لذت برده است. او بخشی از میراث ماست و من همچنان در ته قلبم او را دوست دارم گو اینکه نسخه‌پیچی‌هایش برای نجات ایران به کلی از نظرم افتاده است.

به دلیل همین علاقه، یک بار که با همسرم به تالش سفر کرده بودیم، به او پیشنهاد دادم که در مسیر برگشت، راه‌مان را به داخل شهر اسالم کج کنیم و از ویلای مشهور جلال و سیمین در آنجا سراغی بگیریم. این بود که وارد شهر اسالم شدیم و آدرس ویلای جلال را پرسیدیم. کسی اطلاع نداشت. فقط به سمت خیابانی به نام آل احمد راهنمایی‌مان کردند و از وجود ویلایی به این نام بی‌اطلاع بودند. در انتهای شهر اسالم خیابانی باریک به سمت دریا می‌رفت که نامش آل احمد بود.

خیابان در ادامه خود به راهی روستایی منتهی شد که رانندگی در آن برای خودش لذت و حلاوتی داشت. اوایل پاییز بود و هوا کم و بیش خنک و با صفا. مدت زمانی بیش از حد انتظارمان طول کشید تا به منطقه‌ای ساحلی رسیدیم که برای خودش در و دروازه و نگهبانی داشت. ساحلی آرام و زیبا و چشم‌نواز بود و رود کوچکی هم از آن می‌گذشت و به دریا می‌پیوست.

از نگهبان آنجا، سراغ ویلای آل احمد را گرفتم. با دست اشاره‌ای به عمق دریا کرد و گفت: تا چند سال پیش نوک ساختمان از آب بیرون بود و از اینجا دیده می‌شد، اما چند سالی است که به کلی زیر آب رفته و هیچ اثر و آثاری از آن دیده نمی‌شود! پرسیدم: مگر آب دریا در سال‌های اخیر چقدر پیشرفت داشته که ویلا را به کلی در خود غرق کرده است؟ اظهار بی‌اطلاعی کرد!

راستش از موقعی که به یاد دارم، عقب‌نشینی آب دریای خزر به عنوان خبری سخت نگران کننده همیشه روی مخم بوده است. این بزرگ‌ترین دریاچه جهان که سواحل بسیار زیبا و جنگل‌های تاریخی زیباتری در شمال کشور ما پدید آورده است، وضعیتش برای ما بی‌نهایت خطیر است. اما هیچ‌وقت خبر امیدبخشی از آن نشنیده‌ایم. همه‌اش بحث آلودگی و عقب‌نشینی و خشک شدن آن مطرح بوده است. با این وضع پس چرا ویلای آل احمد به کلی زیر آب رفته و حتی نوکش هم دیده نمی‌شود؟

عکس‌های منتشره از ویلای جلال و سیمین در اسالم نشان می‌دهد که ویلا در زمان ساختش در میانه دهه ۱۳۴۰ لب ساحل به پا نشده و مسافتی قابل توجه از آن دور بوده است. الان اما آنطور که نگهبان توضیح داد، ویلا حدود دو کیلومتر در عمق دریا قرار گرفته است. با یک حساب سرانگشتی، آب دریای خزر در نیم قرن اخیر چندین کیلومتری پیشروی داشته اما دایم ما را از پسروی آن به وحشت انداخته‌اند!

انذار و هشدار و اخطار نسبت به بروز مشکلات در آینده در جای خود طبعا امری موجه و پسندیده است، اما ایجاد هول و ولای دایم در دل مردمی که کاری از آن‌ها برنمی‌آید، چه ثمری جز ایجاد احساس تیره‌بختی در آن‌ها دارد؟ آنچه را که مردم عادی می‌توانند انجام دهند، حفظ نظافت محیط دریاست که اصلا انجام نمی‌دهند و به طرزی بی‌رحمانه آن را آلوده می‌کنند! در عوض، پسروی و عقب‌نشینی دریا در چند دهه آینده اسباب ملالت خاطرشان شده است!

ظاهرا این رفتار به فرهنگی جهانی تبدیل شده است. در فیلم مک مافیا که از شبکه بی‌بی سی پخش شد، رییس مافیای روسی به طرف مقابلش خاویار تعارف می‌کند و برای آنکه او را از کیفیت خاویارش مطمئن سازد به او می‌گوید: این خاویار ایران است. آن طرفِ ساحل خزر، بر خلاف ساحل روسی آن در شمال، دریا را کمتر آلوده می‌کنند و به همین جهت خاویارش مرغوب است!

ارسال نظرات