صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۴۸۹۲۹
وقتی میترا برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد، گفت: من بی‌گناهم اگر چند سال بعد قاتل شوهرم پیدا شد چه پاسخی به من می‌دهید؟
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۲۱ تير ۱۴۰۲

شهریورماه سال ۱۴۰۱ جسد مرد ۵۵ ساله‌ای به نام اکبر پشت فرمان تاکسی‌اش در حوالی فرودگاه امام خمینی پیدا شد. عابرانی که از حاشیه اتوبان می‌گذشتند پلیس را مطلع کردند. مأموران نیز به بررسی پرداختند و مشخص شد مرد راننده پشت فرمان خودرو با شلیک ۲ گلوله از پای درآمده است.

به گزارش ایران، بدین ترتیب جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران برای رازگشایی جنایت شبانه به تکاپو افتادند.

در این میان زنی به نام میترا با دلواپسی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن همسر ۵۵ ساله‌اش خبر داد.

وی گفت: همسرم هر روز صبح به سرکار می‌رود و عصر‌ها به خانه برمی‌گردد، ولی گاهی اوقات او به خاطر مشغله کاری در محل کارش می‌ماند. اما حالا ۴ روز است که به خانه برنگشته و تلفن همراهش هم خاموش است و می‌ترسم بلایی سرش آمده باشد.

شناسایی جسد توسط زن جوان

مشخصات و نامی که این زن از همسرش ارائه داد با مشخصات جسد کشف شده در حاشیه فرودگاه مطابقت داشت. به این ترتیب وی به پزشکی قانونی منتقل شد و جسد همسرش را شناسایی کرد.

با مشخص شدن هویت قربانی، مأموران به تحقیق از آشنایان اکبر پرداختند. آن‌ها گفتند اکبر و همسرش سال‌هاست با هم اختلاف دارند و چند بار هم کارشان به دادگاه کشیده شده است. آن‌ها تصمیم به جدایی داشتند، اما میترا مدعی شد مشکل خاصی با شوهرش نداشته و از نحوه کشته شدن شوهرش نیز بی‌اطلاع است.

زنی با ماسک

مأموران در گام دیگری از تحقیقات به بررسی دوربین‌های مداربسته محل و مسیر‌های منتهی به کشف جسد پرداختند و دریافتند یک زن که ماسک بر صورت داشت و از نظر جثه به میترا شبیه بود پس از قتل از خودروی قربانی پیاده شده و گریخته است.

با کشف این سرنخ، میترا تحت بازجویی قرار گرفت و وی که می‌دانست دستش برای پلیس رو شده به ناچار به قتل شوهرش اعتراف کرد.

وی گفت: اکبر مرد بداخلاقی بود. او سر هر موضوعی با من دعوا راه می‌انداخت. من از زندگی با او خسته شده بودم، اما این شرایط را به خاطر ۲ دخترم تحمل می‌کردم تا اینکه بالاخره به فکر طلاق افتادم. من دادخواست طلاق دادم و به اکبر گفتم قصد جدایی دارم، اما او به شدت مرا کتک زد و با تهدید مرا از جدایی منصرف کرد. او قول داد رفتارهایش را اصلاح می‌کند، اما اوضاع حتی بدتر هم شد. او حتی چند بار مرا تهدید به قتل کرده بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم با یک فروشنده اسلحه آشنا شدم و یک سلاح را به قیمت ۱۱ میلیون تومان از او خریدم. بدین ترتیب چند بار نقشه قتل را کشیدم، اما هر بار پشیمان می‌شدم.

وی در تشریح جزئیات شب جنایت ادامه داد: آن شب قرار بود اکبر بسته‌ای را به دوستش برساند. من همراه او سوار ماشین شدم و از او خواستم تا به حوالی فرودگاه امام خمینی برود. هوا تاریک بود که در یک لحظه کلت را از کیفم بیرون آوردم و به او شلیک کردم. سپس از ماشین پیاده شدم و به خانه برگشتم.

با اعترافات این زن و بازسازی صحنه جرم، پرونده وی با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم وی رسیدگی شود. اما در این میان دو دختر قربانی که تنها، ولی دم بودند بدون قید و شرط از قصاص گذشتند.

ادعای تازه در دادگاه

به این ترتیب میترا ۴۵ ساله از جنبه عمومی جرم و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی از خود دفاع کرد.

این زن در دادگاه ادعای تازه‌ای را مطرح کرد و گفت بی‌گناه است.

متهم وقتی در جایگاه ویژه ایستاد، گفت: آن روز همسرم می‌خواست بسته‌ای را به دوستش برساند. او از من خواست تا همراهش بروم، اما من خسته بودم و می‌خواستم برای دخترهایم غذا درست کنم. ولی او اصرار کرد تا همراهش بروم و بدین ترتیب ما با هم به راه افتادیم. حتی در میان راه دوستش با او تماس گرفت و خواست طلب ۳ میلیونی‌اش را به او بدهد که شوهرم عصبانی شد و گوشی تلفن را قطع کرد.

من در میان راه از او خواستم تا اجازه دهد از ماشین پیاده شوم و به خانه برگردم، اما او اجازه نداد. من که از رفتار شوهرم ناراحت بودم به صندلی عقب ماشین رفتم و آنجا نشستم. چند دقیقه بعد شوهرم سرش را روی فرمان گذاشت. من که فکر کردم او به خواب رفته خیلی زود از ماشین پیاده شدم و فرار کردم. من خودم را به پمپ بنزین رساندم، اما نتوانستم ماشینی پیدا کنم. به همین خاطر کنار جاده ایستادم و سپس با ماشین کرایه‌ای به خانه رفتم. من اصلاً نمی‌دانم شوهرم چطور و از سوی چه کسی کشته شده است. من قبلاً تحت فشار روانی به شلیک به شوهرم اعتراف کرده بودم.

قاضی گفت: تو در اعترافات اولیه گفته بودی دو تیر به سر شوهرت شلیک کردی. کارشناسان نیز تأیید کرده‌اند، دو تیر از پشت سر به شوهرت شلیک شده و پوکه‌ها نیز در صندلی عقب پیدا شده است. این موضوع نشان می‌دهد قاتل روی صندلی عقب نشسته بوده که با اعترافات شما همخوانی دارد. چه دفاعی داری؟ که میترا پاسخ داد: من به شوهرم شلیک نکردم. دروغ نمی‌گویم و بی‌گناه هستم.

سپس نماینده دادستان برخاست و گفت: این زن مدعی است تحت فشار و شکنجه به قتل اعتراف کرده، ولی اعترافات وی به واقعیت بسیار نزدیک است. او حتی به صراحت گفته بود اسلحه را به مبلغ ۱۱میلیون خریده که این موضوع ثابت می‌کند او قاتل است. اما حالا با دروغگویی قصد دارد خودش را بی‌گناه نشان دهد. از این‌رو برایش اشد مجازات می‌خواهم.

وقتی میترا برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد، گفت: من بی‌گناهم اگر چند سال بعد قاتل شوهرم پیدا شد چه پاسخی به من می‌دهید؟

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

ارسال نظرات