فرارو- شاید بتوان موضوع حجاب را جدیترین مناقشه کشور در سال جدید (۱۴۰۲) ارزیابی کرد. در یک سو، نهادهای رسمی بر اجرایی شدن طرح حجاب و عفاف تاکید دارند و در سوی دیگر، انتشار ویدئوهایی از برخوردهای رسمی و غیر رسمی با افراد، اصناف و... در رابطه با موضوع حجاب جنجالسازیهای بزرگی را به همراه داشته است.
به گزارش فرارو، مناقشه بر سر حجاب در جامعه امروز ایرانی به اوج رسیده، اما برای پیجویی وضعیت کنونی میبایست به تاریخی طولانی و چند دههایی از مناقشه بر سر این موضوع توجه داشت. تاریخی که در درون خود ۹۰ سال تغییرات اجتماعی و سیاسی را گنجانده و یک انقلاب سیاسی را به همراه آورده است.
رضا شاه در ۱۷ دی ۱۳۱۴ قانون کشف حجاب را تصویب کرد و بر اساس آن استفاده از چادر، روبنده و روسری برای زنان منع شد. از آن زمان مساله حجاب در مقام یک چالش جدید سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مطرح شده است.
هر چند در ظاهر امر حجاب و مساله پوشش امری خصوصی و شخصی است، اما در جامعه ایرانی این موضوع با نظام و گفتمان سیاسی حاکم ارتباط وثیقی دارد. در عصر پهلوی، نظام سیاسی هواخواه برداشتن حجاب بود؛ در مقابل جامعه بر حفظ آن تاکید داشت. همین امر در درون خود سالها چالش و تقابل اجتماعی عرصه عمومی با قدرت سیاسی را به همراه داشت.
اهمیت این مساله برای جامعه ایرانی عصر پهلوی، محدود به حوزه خصوصی نبود، بلکه به نوعی کلیت زیست انسان ایرانی را در میگرفت. در این مقطع، مجادله بر «حجاب» به عرصه عمومی کشیده شد. حتی به جرات میتوان گفت که مطالبه جامعه برای حفظ ارزشهای دینی و در بطن آن «حجاب»، بانی شکلگیری وقوع انقلابی اسلامی بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، دگردیسی در رابطه سیاست با حجاب امری بدیهی به نظر میرسید. در همان ماههای ابتدایی بعد از بهمن ۵۷، بسیاری از رهبران و مسئولان خواهان اجرای حجاب اجباری و تفکیک محیطهای زنانه و مردانه در سطح اجتماعی شدند. حتی در ۱۲ فروردین ۵۸ که همهپرسی برای تعیین نظام سیاسی آتی برگزار شد، این انتظار وجود داشت که اجرای حجاب و عفاف اسلامی در سطح عمومی جامعه در دستور کار قرار بگیرد.
در چهاردهم تیر ۱۳۵۸ یعنی حدود ۵ ماه بعد از پیروزی انقلاب با نظر امام خمینی (ره) ورود زنان بیحجاب به ادارات و سازمانهای دولتی ممنوع شد. در ادامه نیز ممنوعیتهای اجتماعیای برای زنان بیحجاب در عرصه عمومی شکل گرفت. در سال ۶۰ نیز به صورت جدی به دستور دادگاه مبارزه با منکرات، پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که ظواهر اسلامی را در اماکن عمومی رعایت نمیکنند، ممنوع اعلام شد.
در همین ایام، برخی جریانها و افراد خواهان اجرای سفت و سخت مقابله با بی حجابی شدند. این تصور شکل گرفت که برخی افراد خود را عین قانون و مجری اجرای حجاب در عرصه عمومی میپندارند. در نتیجه بازتاب اخباری از بروز برخی تندرویها، امام خمینی در سال ۶۱ فرمانی هشت مادهای را صادر کردند. در فرمان امام تاکید شده بود، هیچگونه بازداشت، توقیف و احضاری نباید بدون حکم قاضی باشد؛ چرا که این امر موجب تعزیر شرعی خواهد شد.
امام با صراحت تاکید کردند که هیچ کس حق ندارد در خیابانها کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید. تنها بر وظیفه نهی از منکر را بر اساس مقررات مقرر در دین اسلام تایید کرده بودند همینطور حق جلب یا بازداشت و ضرب و شتم را جرم و تعدی از حدود الهی معرفی کردند.
با تمام این اوصاف، تا سال ۱۳۶۳ عملا هیچ قانونی در زمینه حجاب و عفاف در مجلس به تصویب نرسید. در این سال با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس، حکم ۷۴ ضربه شلاق برای عدم رعایت حجاب تعیین شد. در این مقطع هدفگذاری نخست، اجرایی کردن مبانی طرح حجاب عمومی در جامعه بود.
در سراسر دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ اجرای سفت و سخت حجاب عمومی در دستور کار بود. در این مقطع گشتهای متعددی برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر ایجاد شدند. گشتهایی تحت عناوینی همچون: گشت «جندالله» ژاندارمری، گشت امر به معروف و نهی از منکر و گشت کمیتههای انقلاب اسلامی. افزون بر این گشتها، نیروهای بسیج و گشتهای ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در حوزه اجرای حجاب عمومی حضور داشتند.
وظیفه و دایره فعالیت این گشتها تنها محدود به شخص زنان و حجاب آنها نمیشد، بلکه روابط شخصی و حضور زنان مردان در معابر عمومی نیز مورد رصد قرار میکردند. دایره برخوردها به مردان نیز رسیده بود. در ادرات و نهادهای دولتی، پوشش کارکنان همراه با محاسن خاص و لباسها غیرجین تعریف شده بود. حتی در مقطعی نیز با مردانی که پیراهن آستین کوتاه میپوشیدند، برخوردهایی صورت میگرفت. محرمیت مردان و زنان همراه در خودروها و معابر عمومی نیز مورد پرسش قرار میگرفت.
در این سالها که همزمان با دوران جنگ تحمیلی ۸ ساله نیز بود، مسالهای تحت عنوان «بیحجابی یا حتی کمحجابی» موضوعیت نداشت، مساله این بود که قوانین حجاب و عفاف در بالاترین سطح ممکن اجرایی شود. حتی موی زنان نیز در این مقطع موضوعیت نداشت؛ چرا که جامعه به شکل خودکار این هنجارها را رعایت میکرد. اما این روند در اواسط دهه ۱۳۷۰ دگردیسیهایی را به خود دید. در این بازه زمانی سبک پوشش و علایق زنان در حوزه حجاب تغییراتی محسوس پیدا کرد. در کنار زنان چادری، بخشی بزرگ از جامعه به پوشیدن مانتو گرایش پیدا کرد.
بعد از پایان جنگ تحمیلی و در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، طی اوایل دهه ۷۰ گشایشهایی در فضای عمومی نسبت به زنان صورت گرفت. حضور آنها در دانشگاهها و حتی ادارات دولتی به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد. در این مقطع کمیتههای انقلاب با شهربانی و ژاندارمری در قالب نیروی انتظامی ادغام شدند. تحت تاثیر تغییرات اجتماعی جدید، حوزه سختگیریها از مردان عقب رانده شد. در خرداد ۷۵ نیز طرح «مبارزه با بدحجابی» در تهران از سوی وزارت کشور اجرا شد.
در ادامه تغییرات محسوس سیاسی و اجتماعی طی سالهای بعد از جنگ، فضا برای روی کار آمدن «دولت اصلاحات» به رهبری سید محمد خاتمی مهیا شد. اتفاقی که میتوان آن را گرانیگاهی برای تغییر وضعیت زنان و طرح مسائل جدید در حوزه حجاب در نظر گرفت. در این مقطع که ایران بیشترین جمعیت جوان خاورمیانه را داشت، فضا برای حضور بیشتر زنان در دانشگاهها و حضور در جامعه ایجاد شد. در نتیجه طرح فضای باز سیاسی، سبک روابط اجتماعی مردان و زنان نیز تغییراتی را به خود دید.
همراستای با این تحولات مباحثی همچون طرح برابری حقوق زن و مرد نیز مطرح شد. در همین مقطع سبک پوشش و حجاب نیز تحولی بزرگ را به خود دید. پوشش زنان تا حدود زیادی تغییر یافت و پوشیدن مانتوهای کوتاه و بیرون بودن موی زنان بیشتر دیده شد. هر چند در ابتدا این موضوع در دانشگاهها بیشتر هویدا بود، اما بتدریج به سطح عمومی جامعه نیز بسط پیدا کرد.
در سوی مقابل جامعه، نهادهای رسمی نیز با آگاهی از تغییرات جدید اجتماعی، در حوزه حجاب و عفاف با دستورالعملهای جدید وارد کارزار شدند. شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۴۱۳ مورخ ۱۴ بهمن ۱۳۷۶ مصوبهای تحت عنوان «اصول، مبانی و روشهای اجرایی فرهنگ عفاف» داشت. در این مصوبه تاکید شده بود: "واکنش به عدم رعایت عفاف و بیحجابی باید تابع مقرارات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهای خشن و اهانتآمیز خودداری شود. "
طی دوران ۸ ساله ریاست جمهوری خاتمی، ماهیت مساله مقابله رسمی با بیحجابی نیز دگرگون شد. در این مقطع صورت مساله تحت عنوان «با حجابی و کمحجابی» قابل تعریف است. بدین معنا که پوشش رسمی مورد تایید نهادهای رسمی با حجاب تلقی میشدند؛ در مقابل پوششهایی همچون بیرون بودن بخشی از مو زیر روسری، کوتاه بودن مانتوها و ... نماد کمحجابی معرفی میشدند.
در چنین وضعیتی بود که در روزهای پایانی ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و در شرایط که محمود احمدینژاد رئیسجمهور منتخب بود –رسما آغاز به کار نکرده بود- مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر شد. این مصوبه در جلسه ۵۶۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی، مورخ ۴ مرداد ۱۳۸۴ تحت عنوان «راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف» نهایی شد. در این مصوبه برجستهترین نکته اعلام ایجاد و آغاز به کار پلیس «گشت ارشاد» بود.
در مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی "توجه دادن به رعایت و نیز باور پوشش نه به عنوان یک اجبار اجتماعی، بلکه به عنوان یک ارزش انسانی، دینی و معنوی و یک باور قلبی جهت مصونیت از زشتیها و آسیبهای اجتماعی" قید شده بود. بر اساس این مصوبه «به منظور ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اجرایی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در امر ترویج و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه کمیته ترویج و گسترش فرهنگ عفاف با ترکیب ذیل در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل خواهد شد و گزارش عملکرد آن هر شش ماه یک بار به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه خواهد» شد.
از نگاه ناظران سیاسی و اجتماعی روی کار آمدن دولت احمدینژاد، تلاشی برای بازگشت به گذشته در حوزه حجاب بود. در سال ۱۳۸۴ طرح حجاب و عفاف از سوی رییس جمهور ابلاغ شد که ابتدا در سال تابستان ۱۳۸۵ با حضور ونهای سبزرنگ گشت ارشاد در خیابانها طرح ارتقای امنیت اجتماعی کلید خورد.
سختگیریها نسبت به زنان افزایش یافت. در خیابانها طرح ارتقای امنیت اجتماعی کلید خورد. در سال ۸۶ طرح «مبارزه با بدپوششی» نیز در اولویت کاری نیروی انتظامی قرار گرفت. در حالیکه اعلام شده بود، وظیفه تذکر دادن به افراد «بی حجاب» را دارد، برخوردهای نسبتا شدید گشت ارشاد با شهروندان، انتقادات زیادی را برانگیخت. بهگونهای که حتی محمود احمدینژاد نیز از نحوه اجرای طرح حجاب و عفاف توسط گشت ارشاد انتقاداتی را طرح کرد.
فعالیتهای گشت ارشاد در سالهای پایانی دهه ۸۰ به مسالهای بزرگ در سطح عمومی تبدیل شد. پای این موضوع به عرصه انتخابات ۸۸ نیز کشیده شد. نامزدهای انتخابات همچون میرحسین موسوی و کروبی، وعده انحلال گشت ارشاد را دادند. در چنین فضایی فعالیتهای گشت ارشاد روندی کاهشی را به خود دید. حتی بعد از انتخابات ۸۸ و ماجراهای بعد از آن، شایعه توقف فعالیت گشت ارشاد نیز مطرح شد، اما از اواسط سال ۹۰ فعالیتهای گشت ارشاد تحت عنوان جدید پلیس امنیت اخلاقی (بعد از سال ۸۹) بیشتر شد. حتی پای فعالیتهای آن به کنسرتها نیز کشیده شد.
با نزدیک شدن به مقطع برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ سختگیری در حوزه اجرای طرح حجاب و عفاف تا حدودی کاهش پیدا کرد. بعد از انتخابات فعالیتهای پلیس امنیت اخلاقی یا همان گشت ارشاد در معابر و خیابانها ادامه داشت. البته در مقطع جدید که دولت اعتدالگرای حسن روحانی به قدرت رسیده و گشایشهایی نیز صورت گرفته بود، انتقادات از عملکرد پلیس گشت ارشاد را به اوج رسید.
به موزات وضعیت جدید، در حوزه جامعه نیز روایتها و تعریف صورت مساله از ماجرای حجاب و عفاف تغییر پیدا کرد. اگر در دهه ۸۰ صورت مساله کم حجابی و بیحجابی بود، در دهه جدید روایت «شُل حجابی» موضوعیت پیدا کرد.
دیگر افراد کم حجاب با مانتوهای کوتاه (تا زانو) نُرمی پذیرفته شده و بهنجار تعریف میشدند. در این مقطع مساله حجاب و عفاف، به افرادی تحت عنوان «شُل حجاب» بسط پیدا کرد. پیرامون موضوع شُل حجابی، پوششهایی با مصادیقی همچون مانتوهای جلو باز، شلوارهای کوتاه و دارای بریدگی یا آرایشهای غیرمتعارف در سطح عمومی مطرح شد.
در این مقطع، از یک سو، فعالیتهای گشت ارشاد تشدید شد و از سوی دیگر، برخی از آحاد جامعه بر تداوم نوع پوشش مورد دلخواه خود اصرار داشت. در چنین وضعیتی بود که در جلسه ۸۲۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی، مورخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ موصبهای جدید پیرامون حجاب تصویب شد.
این مصوبه، تحت عنوان «مجموعه اقدامات اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» به طور مشخص وظایفی اختصاصی را پلیس تعیین کرد. نخست؛ رصد و برآورد وضعیت عفاف و حجاب در معابر و اماکن عمومی و تجاری و بررسی روندها، پیامدها و مخاطرات احتمالی ناشی از نابهنجاریهای اخلاقی و اطلاعرسانی به مراجع زیربط، دوم؛ ممانعت از مزاحمتهای خیابانی مردان نسبت به زنان.»
اعتراضات و انتقادات نسبت به عملکرد پلیس گشت ارشاد در سالهای پایانی دهه ۹۰ به بالاترین سطح ممکن رسید. به ویژه سال گذشته (۱۴۰۱) انتشار فیلمهایی از برخورد پلیس در بازداشت شهروندان، سطحی گسترده از واکنشهای را به همراه داشت، اما لحظه «رخداد» برای وارد شدن داستان مناقشه حجاب به عصری جدید در ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۱ اتفاق افتاد. لحظهای که در ۲۲ شهریور ماه، مهسا امینی، دختری اهل شهرستان سقز، در نزدیکی ایستگاه متروی شهید حقانی تهران توسط پلیس امنیت اخلاقی یا همان «گشت ارشاد» بازداشت و برای گذراندن «کلاس توجیهی» عازم ساختمان خیابان وزرا شد.
مهسا دقایقی بعد از ورود به خیابان وزرا، در حالیکه دچار مرگ مغزی شده، به بیمارستان کسری انتقال داده شد. انتشار عکس بیجان مهسا بر روی تخت بیمارستان و در نهایت جان باختن او پس از سه روز جدال با مرگ و زندگی، در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به کانونی برای ناآرامی در کشور تبدیل شد. در این مقطع موضوع حجاب به کانون ناآرامیها تبدیل شد. پس از چند ماه ناآرامی، نه تنها ناظران سیاسی و اجتماعی، بلکه مسئولان نیز بر ضرورت بازبینی در طرح اجرای حجاب و عفاف تاکید کردند.
فعالیت پلیس امنیت اخلاقی (گشت ارشاد) متوقف شد. طی ماههای اخیر نیز مسئولان از در دستور کار بودن طرح جدید حجاب و عفاف سخن به میان آوردهاند. نکته قابل تامل این است که در وضعیت جدید، دیگر مساله میان با حجاب با کم حجاب یا شُل حجاب نیست؛ بلکه صورت مساله به صورتبندی «حجاب و بیحجابی» تغییر ماهیت داده است.
در وضعیت جدید با بخشی مواجه هستیم که خواهان برداشتن حجاب و اختیاری شدن آن هستند. در مقابل نیز نهادهای رسمی بر ضرورت حفظ حجاب و عدم عقبنشینی در این حوزه تحت هیچ شرایطی تاکید دارد. جدال جدید به میدانی برای جدیدترین مناقشه اجتماعی و فرهنگی در کشور تبدیل شده که همچنان یک بحث داغ و بیپایان به نظر میرسد.
باسلام وقبولی طاعات وعبادات حجاب همیشه درمماکت ایران حتی قبل ازاسلام وجود داشته و معمولا باعث امنیت خانم ها وحیای آقایان بوده است وموضوع ۹۰ سال وبیشتر یاکمتر نیست بعد انقلاب اسلامی باتدبیر امام خمینی ره پوشش خوبی درجامعه خانمها رواج یافت واین پوشش تاقبل ازمشکلات بوجود آمده ازمرگ مهسا ادامه داشت البته بدحجابی. وکم حجابی و شلحجابی هم درصدی ازخانمها برای خود انتخاب کرده بودند بامرگ مهسا که مشکلات اجتماعی سیاسی امنیتی واقثصادی درجامعه بؤجود آورد خانمها که حجاب انتخاب نکرده بودند وازروند جامعه در حجاب طبعیت میکردند بیحجاب شده وروسری ازسر برداشتند ووضع امروز بوجود امد درحقیقت مثال امدیم ابرویش رادرست کنیم چشمش را کور کردیم شد حال ازدلسوزان جامعه تقاضا میشود برنامه ریزی وراهکارهایی که برای حجاب وعفاف ارایه میگنید مهسای دومی بوجود نیاورد که هم مشکلات یادشده تکرارشود وهم وضعیت ازاینکه هست بدتر گردد
حتی اگر ۱۵ درثد بانوان ایرانی روسری نمی خواهتد، باز هم دو قطبی ۱۵ درصدی و ۸۵ درصدی مناسب نیست....
کی گفته بی دینی یعنی بی شرافتی
تکلیف اون دینداری که اختلاس میکنه یا وظیفه اداری و انسانی خودش رو انجام نمیده چی میشه
به نظرتون کدومشون بی شرف هستند؟؟؟؟
پوشاندن اعضای بدن که زینت میشود مثل گوش ( با گوشواره) و گردن ( با گردنبند) هم آمده.
ما هم شیعه ۱۲ امامی یا همون شیعه جعفری هستیم که امام جعفر صادق صراحتا راجب حجاب ، نجاست سگ و ... احکام خداوند را که بعضا فراموش شده بود ، بازگو کردند.
وظیفه حاکم کشور اسلامی هم رعایت اسلام در جامعه هست.
یعنی روزه خوار شلاق بخورد ( در شرایطی) ، بی حجاب هم در خیابان نباشد.
علت هم حفظ سلامت جامعه و بنیاد خانواده هست.
در مسابقه جلب توجه یک نفر پیروز و میلیون ها زن شکست خورده هستند!
پس جلب توجه ممنوع است.
زن ایرانی اینقدر ارزش داره که ازدواج رسمی و با مسئولیت پذیری آقایون هست اما نتیجه مسابقه لخت شدن در غرب شده ازدواج بدون مسئولیت و دادن اموال به زن ، حتی بعد از سه فرزند!
نتیجه این مسابقه شده تنوع طلبی آقایون.
شده خیانت ، ازدواج با همجنس یا حیوان.
خوب نظر اسلام در مورد فقر و نکبت و بی پولی چیه که امروز گریبان جامعه رو گرفته ...
نظر اسلام در مورد ربا و ربا خواری چیه...
حکم اختلاس گران که الان در کانادا عشق و حال میکنند چیه ....
راستی دوست عزیز معنی لا اکراه فی الدین رو هم بلدی ....؟؟؟
اجبارش هم واسه اوایل انقلابه، نه حالا.
و قطعا مساله امر به معروف و نهی از منکر باید انجام بشه.
دیدم در اینستا که فیلتر نبود و به همین خاطر همه داشتن همکلاسی های دختر که بعضا در خانوادشون فرهنگ حجاب نداشتن ابتدا با حجاب پست میزاشتن و صفحشون خصوصی بود و فقط افراد آشنا حق دیدن این عکس ها را داشتند.
اما کم کم رقابت شد و عکس ها ابتدا بدون حجاب ، سپس در عروسی ، پارتی و استخر و لخت شد و حتی فیلم رقص با لباس نیمه برهنه و بدتر هم گذاشتن و پست های ابتدایی شون را که با حجاب بود ( قبل داستان های اخیر) پاک کردن!
اگر روحانی از ابتدا اینستا را فیلتر کرده بود و نمونه ایرانی اش را فورا جایگزین میکرد هنوز عکس خانم ها مخفی و ناموسی بود نه در دید همگان!
تاثیری که اینترنت بر حجاب داشت ( با ترویج شایعات دروغ مثل نبود حجاب در دین و تبلیغ فرهنگ غرب و راه انداختن مسابقه جلب توجه) ، رضاخان نداشت و تقصیر روحانی هست.
با گذشت زمان , از صدر انقلاب و دوران جنگ و بعد از جنگ , کم کم دخترانی که در صدر انقلاب نوجوان بودند برای خودشان زنی شده بودند اما دخترانی که در صدر انقلاب در سنین کودکی بودند تبدیل به نوجوانانی شده بودند که سلیقه شان در مورد حجاب و پوشش با سلیقه مادرانشان فرق میکرد و از اینجا بود که خط آنها از خط حکومت و حجاب حکومتی جدا شد و زاویه گرفت و این زاویه با گذشت زمان بیشتر و بیشتر شد تا امروز که دیگه نسل جوان / گروهی از جوانان کلا با حجاب اجباری مخالف هستند.
ضمنا فراموش نکنیم که یکی دیگر از دلایل عصبانیت جامعه / قشری از جامعه از حجاب اجباری بر میگردد به وعده های انجام وفا نشده و بی عدالتی اجتماعی و بزرگ شدن وحشتناک فاصله طبقاتی و ... که مردم از خودشان میپرسند که آیا فقط حجاب است که نماد اسلام است و باید رعایت شود ؟ چرا حکومت تلاشی برای برقراری عدالت اجتماعی و مبارزه با فسادهای عظیم اجتماعی که ریشه اقتصادی دارند نمیکند و ...
من نمی دونم مگه شما چقدر عمر می کنید که گیر دادین به زنها و دخترای مردم
خب بابا زندگی کنید ،شادی کنید،خوش باشید یه عمر بیست ساله نهایتش پنجاه ساله چی هست که شما نشستین فقط از هم ایراد گرفتن
معلوم نیست تا یه ثانیه ی دیگه چند نفر می میرن
دغدغه های شما هم شده گیر دادن به موی سر خانم ها
خب اگه راست می گین دغدغه هاتون بشه ایجاد شادی و شور نشاط بیشتر در جامعه اقتصاد عالی برای جامعه
اشتغال رو افزایش بدین تا جوون ها مشغول کار بشن
حقوق و مزایای عالی بدین به ملت تا به زندگی دلگرم بشن
یه کاری کنید که ملت جذبتون بشن بهتون اعتماد کنند
دارین نابود میکنید جامعه رو
بخدایی که می پرستید با این وضعیت این سال جدید از پاییز و زمستان سال ۱۴۰۱ بدتر میشه
دوست عزیز متدیین واقعی در ایران بشدت از دست تندرویهای افرادی مانند شما بیزار هستند .
بی حجاب که تکلیف اش مشخص است .
اما تکلیف شما و امثال شما که در لباس دین بیشترین ضربه را به باورهای جوانان میزنید نا مشخص است .
و معلوم نیست که از این تندرویها چه هدفی دارید . اما نتیجه تندرویهای شما عیان شده است و گریز جوانان و نوجوانان از اسلام شده است که خانواده های متدین را نگران کرده است وقتی به فرزندانمان میگوییم نماز و روزه را بجا بیاورید آنها شما و امثال شما را مثال میزنند که با زور و خشونت و جریمه و هزاران روش نادرست دین را به نمایش میگذارید . نوجوانان و جوانان ما شما افراد تندرو و کارهایتان را نماد دینداری میدانند و اینگونه شما بیشترین ضربه را به دینداری زدید .
دل متدین ها از شما تندرو ها خون است و خدا میداند که شما ها چه هدفی دارید ؟
از ریا پاک شو ای زاهدِ آلودهلباس !
شبهه و وسوسه را زهد و وَرَع نام مکن .
دورِ سجاده و تسبیح گذشت ای زاهد!
این یکی دانه مساز آن دگری دام مکن .
گر سرِ طاعتِ حق چون مَلَکت هست ای دل !
بجز از سجده آن سروِ گل اندام مکن .
چون شدی با دهن و چشم و لب ِ یار حریف ،
جز حدیثِ شکر و پسته و بادام مکن .
نام و ننگ و دل و دین جمله حجاب است و دویی ،
یک جهت باش و بدین ها طلب ِ نام مکن .
هست چون عاریتی دولتِ ده روزه دهر ،
تکیه بر دولتِ ده روزه ایام مکن .
بر عذارِ تو که اسلامِ من است از خط و خال ،
لشکرِ کفر مکش غارتِ اسلام مکن !!!!!
در شهر ما سقز هیچ گونه گشت و تذکر لسانی و منکراتی و غیره وجود ندارد . تقریباً حدود 75 درصد دختران و زنان جوان بدون روسری و ازادانه از کنار نیروهای انتظامی و مردم دیگر رد می شوند و مردم هم سرشون به کار و بار خودشان گرم است و هیچ احدی توجه و اهمیتی به بی حجابی ندارد و با این پدیده بی ایمانی برخورد نمی کنند . انتظار ما از مسئولین و برادران نظامی و انتظامی و بسیجی این است که برخورد نمایند تا مسافران مومنی که به اینجا می آیند دچار تعارض و دوگانگی نشوند و اعتماد مسئولین دوباره جلب شود .
با تشکر نیما خاکی - شهرستان سقز
*((یا ایها النبی قل لازواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما)):علامه طباطبایی درتفسیر این آیه در تفسیر المیزان می فرمایند: (ای پیامبر به همسرانت ، و دخترانت و زنان مؤمنین بگو تا مقنعه هایشان را جلو بکشند، این نزدیکتر است به اینکه شناخته شوند که مسلمان و دوستدار حجابند و در نتیجه آزار نبینند و خدا همواره آمرزنده مهربان است )
علیبنإبراهیم نیز در تعریف شان نزول این آیه گفته است: زنان برای خواندن نماز از خانه خارج شده و به مسجد میآمدند و پشت سر رسول خدا نماز میخواندند و هنگام شب(چون برای خواندن نماز مغرب عشا یا نماز صبح از خانه بیرون میآمدند تا به مسجد بروند، جوانان بر سر راه آنان مینشستند و آنان را میآزردند و متعرّضشان میشدند. اینگونه بود که خداوند این آیه را نازل فرموn
همانطور که واضح و مبرهن است در این آیه هیچ نشانه ای از انشاء حکم تکلیفی برای زنان دیده نمی شود که اگر انجام آنچه در این آیه آمده در زمره تکلیف زنان تعریف می شد بسان سایر تکالیف شرعی، ترک آن به عنوان معصیت تعریف و به مکافات اخروی یا دنیوی ترک واجب اشاره می شد، آنگونه که در تمام تکالیف شرعی چنین است.
خب جلابیب چی هست؟
لباسی شبیه چادر که حجم بدن پیدا نیست و کامل میپوشونه.
در احادیث شیعیان هم حد حجاب و اجبارش کامل هست.
واجبات بسیاری در دین اسلام داریم و محرمات زیادی هم داریم اما من نمیدانم که مسئولان کشور و تندروهای و افراطیون چرا فقط به حجاب گیر میدهند ؟؟؟
به هر اداره ای رجوع میکنی باید رشوه بدهی تا کارت انجام شود .
تورم و فقر تقریبا کل جامعه را گرفته است اما همین افراطیون و دوستانشان سکوت میکنند ...گویا در اسلام فقط یک قانون داریم و ان هم قانون حجاب است ... و از بین آیات الهی فقط آیات مربوط به حجاب و پوشش را فقط خوانده اند ...آیات مربوط به ربا و ربا خواری - را مطالعه نکرده اند ....در مقابل تورم و گرانی و بیکاری مردم سکوت کرده اند در مقابل اختلاس و رشوه سکوت کرده اند .
قشنگ تابلو ئه که این افراد به ظاهر دیندار دغدغه دینداری ندارند و معلوم نیست که با چه هدفی با تندرویهایشان اینگونه باعث گریز جوانان از دینداری شده اند ؟؟؟؟