صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۶۳۵۷۹
. بسیاری از نزدیکان قالیباف به این نکته اشاره می‌کنند که او ریشه عدم توفیق‌هایش در همه انتخابات ریاست‌جمهوری را در انشقاق میان اصولگرایان و عدم حمایت قاطع زعمای اصولگرایی از خود می‌داند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۰ - ۰۴ مرداد ۱۴۰۱

روزنامه اعتماد با اشاره به حمله دیروز قالیباف به سوپرانقلابی‌ها نوشت: بر خلاف برخی تصورات این نوع انتقادات قالیباف به ماه‌های اخیر و موضوعات جاری کشور ارتباطی ندارد و سال‌هاست، شهردار اسبق تهران و رییس مجلس فعلی با یک چنین ادبیاتی نسبت به آنچه رکود در گفتمان اصولگرایی عنوان می‌شود، انتقادات جدی دارد.

ریشه این نقد‌ها نیز ظاهرا به تلاش‌های قالیباف برای حضور در پاستور و پوشیدن ردای ریاست‌جمهوری باز می‌گردد. بسیاری از نزدیکان قالیباف به این نکته اشاره می‌کنند که او ریشه عدم توفیق‌هایش در همه انتخابات ریاست‌جمهوری را در انشقاق میان اصولگرایان و عدم حمایت قاطع زعمای اصولگرایی از خود می‌داند.

از سال ۸۴ و انتخابات ریاست‌جمهوری نهم که فرمانده نیروی انتظامی وقت، پرسونای تازه را برای خود برگزید و در شمایل سرهنگ خلبان وارد ماراتن انتخابات عجیب نهم شد تا انتخابات سیزدهم ریاست‌جمهوری که اعضای جبهه پایداری به نام اصولگرایان و بلافاصله پس از مطرح شدن نام «قالیباف» برای انتخابات ۱۴۰۰، نامه بلندبالای حمایت از رییسی را به امضا رساندند، همواره سد محکم پیش روی قالیباف، انشقاق عمیق میان طیف اصولگرایان بوده است.

مبتنی بر این دلخوری‌ها است که محمد باقر قالیباف، ساختار تازه‌ای را در طیف اصولگرایی با عنوان «نو اصولگرایان» ایجاد کرد تا به زعم خود با عبور از اصولگرایان سنتی و جمعیت موتلفه و مجمعین، «گل برافشاند» و برای گزینش‌های آتی، «طرحی‌نو» دراندازد. اما واقعیتی که نو اصولگرایان توجهی به آن نکردند، تبعات بعد از انشقاق و افتراق است.

جبهه پایداری که طیفی از چهره‌های جوان و مجموعه‌ای از شمایل‌های نامجوی طیف اصولگرایی بودند، ابتدا با تکیه بر ظرفیت‌های حمایتی اصولگرایان سنتی و حتی نو اصولگرایان، آرام آرام خود را در قامت مدعی جدی تاج و تخت اصولگرایی معرفی کردند و نهایتا با عبور از قالیباف، وارث اصلی محافظه‌کاران دهه ۷۰ و اصولگرایان دهه ۸۰ و ۹۰ شدند. جماعتی که در خفا و آشکار در برابر قالیباف ایستادند، موضع‌گیری کردند و سکه توفیق را به نام خود زدند.

اوج قدرت‌نمایی جبهه پایداری در جریان چینش کابینه سیزدهم نمایان شد، جایی که اکثریت قریب به اتفاق، مناصب کابینه را در اختیار گرفتند و سهم ناچیزی برای نواصولگرایان باقی گذاشتند. قالیباف، اما بی‌کار ننشست و ایده‌ای تازه اندیشید تا نقطه ضعف رقیب را شناسایی کرده و از آن بهره‌برداری کند.

او و یاران نزدیک از هر فرصتی برای یادآوری این نکته استفاده کردند که میراث اصولگرایی باید در اختیار کسانی قرار بگیرد که از سابقه مناسبی در ایام قبل از انقلاب، زمان پیروزی انقلاب، جنگ و دوران پس از آن برخوردار باشند و کیست که نداند مخاطب قالیباف در این اظهارات، چهره‌های نوجویی هستند که نه در زمان انقلاب به بار نشسته بودند و نه در ایام جنگ، فتح الفتوحی به نام آنان ثبت شده است و نه در دوران پس از آن افتخاری به یادگار گذاشته‌اند.

مبتنی بر این نقشه راه است که قالیباف سناریویی ذیل عنوان «خطر سوپرانقلابی‌ها» را نوشت و در بزنگاه‌های مختلف پرده‌های تازه‌ای از آن را برای مخاطبان اکران کرد.

ارسال نظرات