صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

سریال هشت قسمتی «کودک» (The Baby) داستان بامزه و ترسناک تلاش یک زن برای رها شدن از دست بچه‌ای است که از آسمان توی بغلش افتاده! این سریال چیزی شبیه فیلم «طالع نحس» است با حال و هوای کمدی.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۲۷ تير ۱۴۰۱
فرارو- مینی‌سریال «کودک» که یک تیم کاملا زنانه آن را ساخته‌اند، داستانی کمدی و ترسناک دارد که جنبه‌هایی ظریف و عمیق از احساس مادرانگی را به موضوعی برای ترس و لبخند تبدیل کرده است. اگر شما جزء کسانی باشید که بچه‌دار شدن برای آن‌ها همراه با احساس مبهمی از اضطراب و نگرانی است، خیلی زود با حال و هوای این سریال ارتباط برقرار خواهید کرد؛ هر چند که قطعا نگرانی شما از این بابت نیست که کودکتان تسخیر شده باشد و بخواهد شما را بکشد!
 
به گزارش فرارو؛ داستان این سریال واقعا خلاقانه و جذاب است و صرف شنیدنش آدم را به دیدن سریال ترغیب می‌کند. شخصیت اصلی سریال زنی ۳۸ ساله به اسم ناتاشا است که به شدت از بچه‌دار شدن فراری است و اصلا به این موضوع فکر هم نمی‌کند. این در حالی است که بهترین دوستان او یا بچه‌دار شده‌اند و یا در حال بچه‌دار شدن هستند. ناتاشا آنقدر از این موضوع بیزار است که با حرف‌های تند و تیزش دوستانش را هم ناراحت می‌کند.
تا اینکه یک روز ناتاشا تصمیم می‌گیرد برای استراحت به یک سفر کوتاه مدت برود. او به یک کلبۀ دورافتادۀ ساحلی می‌رود و در آنجا یک شب ناگهان یک بچه از آسمان مستقیم می‌افتد در آغوش او! (اینکه بچه از کجا می‌آید را در پیش‌پردۀ قسمت اول دیده‌ایم). از این‌جا به بعد ماجرای کمدی و ترسناک ناتاشا و این بچه شروع می‌شود. ناتاشا به هر شکلی می‌خواهد بچه را از خودش دور کند، اما هر بار بچه به شکلی دوباره پیش او برمی‌گردد. این قسمت طنز ماجراست، اما قسمت ترسناکش این است که برگشتن بچه اصلا عادی نیست بلکه این برگشتن هر بار یکی دو کشته به جا می‌گذارد! در همان نیم ساعت قسمت اول، چهار نفر کشته می‌شوند تا بچه پیش ناتاشا برگردد.
 
در قسمت دوم ماجرا عجیب‌تر و ترسناک‌تر هم می‌شود. در اینجا می‌فهمیم که تعداد قربانی‌های این بچه خیلی بیشتر از این حرف‌ها هستند و این بچه (یا هر چیزی که هست) خیلی وقت است که دارد مادرهایش را عوض می‌کند و دست به دست می‌شود؛ مدت زمانی طولانی‌تر از آنچه که سنش نشان می‌دهد.
 
چیزی که این سریال را جذاب می‌کند این است که هر چقدر هم که حال و هوای ترسناک و رازآمیز آن بیشتر شود، همچنان لحن مفرح و بامزه‌اش را از دست نمی‌دهد. البته قرار نیست صحنه‌های خیلی خنده‌داری را ببینیم، اما فضای سریال شوخ و طنزآمیز است. نکتۀ مهم و تحسین‌برانگیز دیگری که در این سریال وجود دارد نمادپردازی قابل توجه آن است. این بچه یک جور‌هایی مثل نمادی از افسردگی و اضطراب‌های بعد از بچه دار شدن است.
بازی‌های سریال به اندازۀ کافی طبیعی و باورپذیر هست که فضای عجیب و غریب داستان را برای ما حفظ کند. مدت زمان کوتاه هر قسمت هم نکتۀ مثبت دیگری است که باعث می‌شود دیدن سریال برایمان خسته‌کننده نباشد. همۀ این حرف‌ها به این معنی نیست که این سریال خیلی ترسناک است یا خیلی خنده‌دار؛ در واقع نه ترس و نه طنز سریال در سطح ترسناک‌ترین یا خنده‌دارترین فیلم‌ها نیستند. اما ترکیب این دو جنبه خیلی خوب و منسجم از کار درآمده و داستان سریال هم پرکشش و جذاب است؛ و به نظرم برای تماشایی بودن یک سریال هشت قسمتی همین‌ها کافیست.
  • بازیگران: میشل دو سوارت (Michelle de Swarte)، امبر گراپی (Amber Grappy) و دیگران
  • امتیاز: ۶.۱/۱۰
ارسال نظرات